انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: بیوگرافی کاسیاس سنگربان مطمن رئال مادرید
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
بیوگرافی کاسیاس سنگربان مطمن رئال مادرید 1زندگینامه کاسیاس
نام : ایكر كاسیاس فرناندز
محل تولد : موستولس /مادرید/اسپانیا
تاریخ تولد :20/05/1981
پست : دروازه بان
وزن :174 پوند / 79 كیلوگرم
قد : 1/6 اینچ / 185 سانتیمتر
بیوگرافی :
اغاز به كار وی در تیم رئال مادرید به سال 1990 برمیگردد درست زمانی كه كاسیاس فوتبال حرفه ای خود را از تیم های پایه رئال اغاز كرد و در سال 1998 توسط هاینكس مربی اسبق رئال مادرید برای سفر همراه با تیم اصلی به منظور بازی مقابل روزنبرگ دعوت شد و سرانجام در فصل (2000- 1999 ) در تركیب اصلی قرار گرفت .

در دوران نوجوانی وی برای تیم رئال مادرید (c )  تا اینكه توانست به تیم كاستیا راه یابد. بازی خوب وی از دید مربیان تیم های پایه اسپانیا مخفی نماند و كاسیاس در سال 1996 توانست مقام قهرمانی زیر 15 ساله های اروپا را همرا با تیم اسپانیا كسب كند دوسال بعد او موفق شد همراه با تیم زیر 17 ساله های اسپانیا و با درخشش در ضربات پنالتی قهرمانی خود رو تكرار كند و بالاخره در سال 1998 اون مقام قهرمانی زیر 19 ساله های اروپا را همراه با تیم ملی زیر 19 ساله های اسپانیا كسب كرد و در همان سال جایزه بهترین بازیكن زیر 21 سال اروپا رو به دست اورد .

كمتر كسی فكر میكرد كاسیاس بتواند از سال 1999 تا به الان كه یكی از بازیكنان با تجربه و تاثیر گذار و كاپیتان چهارم تیم هست به عنوان دروازه بان اول تیم بزرگ رئال مادرید ایفای نقش كند .
اوج درخشش وی به فینال لیگ قهرمانان اروپا در سال 2002 برمیگردد كه با عكس العمل های فوق العاده خود نقش به سزایی در قهرمانی رئال مادرید داشت به طوری كه بعد از ان بازی مطبوعات از وی به عنوان یكی از قهرمانان گلاسكو یاد كردند و بعد از گذشت چند روز از ان بازی وی برای بازیهای جام جهانی 2002 كره و ژاپن به تیم ملی اسپانیا دعوت شد و هنگامی كه همگان منتظر حضور سانتی كانیزارس مشهور در درون دروازه ی تیم ملی اسپانیا بودند به علت مصدومیت وی این جام را از دست داد و كاسیاس جوان سنگربان تیم ملی شد.و آغاز درخشش وی از همان سال بود .

گرچه اسپانیا در آن جام با ناداوری مقابل كره حذف شد ولی درخشش كاسیاس باعث شد تا سانتی كانیزارس برای همیشه نیمكت نشین شود و دوران بازیگریش برای تیم ملی خیلی زود پایان پذیرد .

در یورو 2004 نیز كاسیاس گزینه ی اول بود و اسپانیا در مرحله ی گروهی حذف شد
جام جهانی 2006 نیز برای اسپانیا ارمغانی به همراه نداشت گرچه كاسیاس بازیهای خوبی از خود به نمایش گذاشت .
یورو 2008 با خاطره ای خوش برای كاسیاس به پایان رسید زیرا كه اسپانیا بعد از سالها قهرمان شد و كاسیاس یكی از اركان قهرمانی اسپانیا بود درخشش او در ضربات پنالتی مقابل تیم ملی ایتالیا موجبات صعود اسپانیا به مراحل بالاتر و در نهایت قهرمانی را فراهم كرد .
شخصی :
بسیاری از كاسیاس به عنوان بهترین یا حداقل به عنوان یكی از سه دروازه بان برتر جهان یاد میكنند او در حالی كه 26 سال سن دارد افتخارات زیادی كسب نموده و از بسیاری از بازیكنانی كه در دوران بازیگری خود همراه افتخار كسب كرده اند موفق تر بوده است ولی همه چیز به زمین فوتبال خلاصه نمیشود كاسیاس قلب بسیار رئوف و مهربانی دارد و همیشه در كارهای انسان دوستانه پیش قدم است .

وی همچنین به خرافات اعتقاد زیادی دارد به طوری كه هر وقت یكی از هم تیمی های وی گلی به ثمر میرساند اون خط عرضی دورازه ای كه در ان ایستاده است رو لمس میكند .
او علاقه زیادی به پارك و همچنین سفر به شهرهای مختلف توسط مترو دارد همچنین در مصاحبه ای عنوان كرده بود دوست دارد روزی به عنوان رئیس باشگاه رئال مادرید فعالیت كند
زندگی نامه ی ایکر کاسیاس
روز ۲۰ می ۱۹۸۱ پسر بچه ای در محله موستولس شهر مادرید به دنیا امد که بعد ها به یکی از بزرگترین دروازه بانان دنیا تبدیل شد.
ایکر کاسیاس فرناندز نام کامل این دروازه بان است وی توانست در سال ۲۰۰۸ به افتخاری دست یابد که خیلی از بزرگان فوتبال اسپانیا ارزوی ان را داشتند.
رئال مادرید
او یکی از محصولات اکادمی باشگاه رئال مادرید است که در سال ۱۹۹۰ بازیهای خود را در این باشگاه اغاز کرد.
وی تا سال ۱۹۹۹ - ۱۹۹۸ در تیم جوانان باشگاه بازی می کرد تا اینکه در ان سال توانست اولین بازی رسمی خود را برای تیم باشگاهیش انجام دهد وی در ان سال جانشین بودو ایگنر دروازه بان اول رئال مادرید شد.
در سال ۲۰۰۰ با حضور در فینال لیگ قهرمانان اروپا در برابر والنسیا به جوانترین دروازه بانی تبدیل شد که در کل فینالهای تاریخ لیگ قهرمانان حضور می یابد.
در ان بازی رئال مادرید توانست با نتیجه ۳ - ۰ تیم والنسیا را شکست دهد و هشتمین قهرمانی خود را در این جام جشن بگیرد.
ولی در این بین کاسیاس دچار افت شدیدی شد و جای ثابت خود را به سزار سانچز داد ولی گویی فینال لیگ قهرمانان همیشه برای این دروازه بان خوش یمن است.
در فینال لیگ قهرمانان در سال ۲۰۰۲ سزار سانچز دچار مصدومیت شد و بار دیگر کاسیاس جوان درون دروازه رئال مادرید قرار گرفت تا این تیم بتواند با درخشش وی و زیدان با نتیجه ۲ - ۱ تیم المانی بایرلورکوزن را شکست داده و برای نهمین در اروپا به مقام قهرمانی نایل شود
 در سال ۲۰۰۸ قرارداد خود را با رئال مادرید تا سال ۲۰۱۷ تمدید کرد.
 تیم ملی اسپانیا
 اولین بازی کاسیاس برای تیمهای ملی اسپانیا مربوط می شود به حضور وی در تیم ملی زیر ۱۷ سال اسپانیا که با ۱۶ سال سن جوانترین عضو ان تیم بود.
کاسیاس توانست با این تیم در سال ۱۹۹۷ در فینال جام جهانی زیر ۱۷ ساله های دنیا حضور پیدا کند و با شکست برزیل قهرمان دنیا شود.
در بین دروازه بانان تاریخ تیم ملی اسپانیا زوبیزارتا با ۱۲۶ بازی ملی در مکان اول قرار دارد و کاسیاس با ۸۲ بازی در رتبه دوم جای گرفته است.
کاسیاس همچنین توانست در سال ۱۹۹۹ همراه با تیم ملی جوانان اسپانیا به مقام قهرمانی جهان برسد.
اولین بازی ملی کاسیاس برای تیم بززگسالان اسپانیا در سال ۲۰۰۰ و در مقابل تیم سوئد بود. در سال ۲۰۰۲ او ابتدا به عنوان جانشین سانتیاگو کانیزارس وارد جام جهانی شد ولی با تصادف عجیبی که موجب مصدومیت کانیزارس شد ایکر کاسیاس به عنوان دروازه بان اصلی اسپانیا در جام معرفی شد.
کاسیاس توانست در مرحله یک شانزدهم نهایی به یک قهرمان ملی تبدیل شود زیرا در ان مرحله اسپانیا به تیم ملی ایرلند جنوبی برخورد کرد و بازی به ضربات پنالتی کشیده شد.
کاسیاس جوان در ان بازی بود که مهارت خود را در گرفتن ضربات پنالتی با گرفتن دو ضربه به اهالی فوتبال نشان دهد.
کاسیاس در مسابقات مقدماتی یورو ۲۰۰۴ نیز دروازه بان اول اسپانیا بود که در دوره مقدماتی فقط ۴ گل دریافت کرد ولی با این وجود اسپانیا نتوانست به طور مستقیم به دوره پایانی راه یابد و می بایست در بازی پلی اف به دیدار تیم نروژ می رفت که بار دیگر تیم ملی اسپانیا با درخشش کاسیاس موفق شد مجوز حضور در مرحله نهایی یورو را کسب کند در ان دو بازی کاسیاس موفق شد دروازه خود را بسته نگه دارد.
کاسیاس در جام جهانی ۲۰۰۶ نیز حضور داشت و با وجود اینکه فقط ۲ گل دریافت کرد ولی تیم ملی اسپانیا نتوانست به مقام درخور توجه ای دست یابد.
در سال ۲۰۰۸ با دعوت نشدن رائول به تیم ملی بازوبند کاپیتانی به ایکر کاسیاس رسید تا تیم ملی اسپانیا بتواند با کاپیتانی وی بعد از ۴۴ سال بار دیگر بر بام فوتبال اروپا بنشیند.
اوج کار کاسیاس در این جام به بازی مقابل تیم ملی ایتالیا برمی گردد . این بازی در واقع تقابل دو دروازه بان اول دنیا به حساب می امد در طرفی بوفون و در سوی دیگر کاسیاس قرار داشت و هر دو دروازه بان نیز کاپیتان تیمهای خودشان بودند.
این بازی به ضربات پنالتی کشیده شد که کاسیاس با گرفتن ۲ ضربه از بازیکنان تیم ایتالیا توانست بوفون را شکست دهد.


ايکر کاسياس از کوچکي علاقه ي فراواني به فوتبال داشت ولي او استعداد خود را در دروازباني نشان داد.هنگامي که به دوران نوجواني رسيد تيم رئال به استعداد او پي برد وخبر از حضور پديده اي در فوتبال را دادند سر انجام او به تيم هاي پايه ي رئال راه يافت و با بازي هاي خوب خودراهي بزرگسالان اين تيم شد وتا حالا اين تيم به خاطر دروازباني هاي خوبي که کاسياس در طول اين چند سال کرده قرارداد او را تا پنج سال ديگر با او تمديد کرده است.از نظر خيلي ها او بهترين دروازبان تاريخ اسپانيا است او در رده بندي بهترين دروازبان هاي جهان رده ي چهارم را در اختيار دارد .او دروازبان شماره يک اسپانياست و دروازبان هايي همانند ويکتور والدز(بارسلونا) و رينا(ليور پول)هنوز نتوانسته اند جاي او را بگيرند

نظر شخصي :بهترين دروازه بان جهان(البته بعد از جام جهاني2010 و دريافت دستكش طلا در اين مورد شكي وجود نداره)

«ايكر كاسياس فرناندز» متولد بيستم ماه مي‌ سال 1981 در «موستولس» مادريد دروازه‌بان فوتبال اسپانياست، كاسياس محبوب تمام مادريدي‌هاست. او يك دروازه‌بان ايده‌آل است. دستانش بدون دستكش هم با يك اشاره توپ را مي‌گيرد.

او از سال 1999 همچون صخره محكمي آخرين مدافع تيم رئال‌مادريد بوده است. هر چند ابتدا براي دروازه‌بان بودن جوان به نظر مي‌رسيد ولي حركات آكروباتيك او سبب شد همتايانش از او حساب ببرند. او تاكنون بارها با عكس‌العمل‌هاي سريع خود تيمش را نجات داده است و معروف است به اين‌كه هرگز از شكستن مچ پايش نمي‌هراسد. اين دروازه‌بان 29 ساله اولين بازي ملي خود را در سال 2000 مقابل تيم سوئد انجام داد. او تمام مدت در آن بازي روي نيمكت ذخيره‌ها نشسته بود. به همين دليل وقتي در جام‌جهاني 2002 سرانجام داخل دروازه تيمش قرار گرفت عزم خود را جزم كرد كه استعدادش را به دنيا نشان دهد.

 

مطبوعات نام او را «سنت كاسياس» گذاشته بودند زيرا، توانايي خارق‌العاده‌اش مثل يك فرشته نجات شوت‌ها را سد مي‌كرد و جلوي ورود آنها را به دروازه مي‌گرفت.

كاسياس از سال 1999 پيراهن شماره يك رئال‌مادريد را بر تن كرد. باشگاهي كه از هشت سالگي براي تيم بچه‌ها شوت مي‌زد. او بسيار خونسرد است و اعصاب آرامي دارد و در سخت‌ترين شرايط كنترل خود را حفظ مي‌كند. بنابراين مربي اسپانيا هيچ وقت ترديدي در انتخاب دروازه‌بان خود ندارد هر چند اين كشور دروازه‌بان خوب ديگري همچون «سانتياگو كانيزارس» را روي نيمكت خود دارد.

 

 

خانواده

پدرش «خوزه لوئيس كاسياس» نام دارد و كارمند وزارت آموزش و پرورش اسپانياست. مادر او «ماريا دل كارمن فرناندز» سوم نوامبر 1958 در مادريد به دنيا آمد. او قبلا در يك آرايشگاه زنانه كار مي‌كرد ولي هم‌اكنون در مادريد يك فروشگاه لوازم ورزشي را اداره مي‌كند.

ايكر برادري به نام «اوناي» دارد كه متولد 1988 است. فوتبال او بهتر از برادر بزرگترش «ايكر» است ولي علاقه خاصي به بازي‌هاي تلويزيوني و پلي‌استيشن دارد و تنها در تيم محلي‌شان فوتبال بازي مي‌كند. او هوادار تيم بارسلوناست ولي «ايكر» مي‌گويد تازگي‌ها به رئال مادريد هم علاقه پيدا كرده و تمام بازي‌هاي اين تيم را تماشا مي‌كند.

دست‌هاي بيمه شده

«ايكر كاسياس» مدتي پيش دست‌هاي خود را به قيمت 5/7 ميليون يورو بيمه كرد و قراردادي با شركت بيمه «گروپاما» بست. اين قرارداد تنها تا پايان اين فصل از بازي‌ها اعتبار دارد و شامل تمام بازي‌هاي «ايكر كاسياس» در هر مكان و هر زماني مي‌شود. اين قرارداد در حقيقت تبليغي براي شركت «گروپاما» هم هست زيرا با اين اقدام بين مردم شناخته‌تر مي‌شود.

ايكر در اين باره گفت: «خيلي جالب است. من هيجان‌زده شده‌ام، اميدوارم مردم هم از اين كار من خوششان بيايد.» و بعد با خنده افزود: «اگر زانو يا پاهايم هم صدمه ديدند مي‌توانم به آنها بگويم دستم مصدوم شده است و پولش را بگيرم.»

 

 

دروغ متنفرم

خبرنگار مجله هالا‌مادريد: قبل از هر چيز مي‌خواهم از شما اجازه بخواهم كمتر وارد مقوله فوتبال بشوم. اشكالي ندارد؟

هر طور مايليد.

خبرنگار: شعار شما در زندگي چيست؟

اگر بخواهم يك جمله را انتخاب كنم اين است: «از هر روزمان حداكثر استفاده را بكنيم.» هر چه سن انسان بالاتر مي‌رود بيشتر به اطرافش توجه مي‌كند. مثلا دقيق‌تر تلويزيون تماشا مي‌كند و بهتر مشكلات را مي‌بيند. اين باعث مي‌شود انسان بنشيند و فكر كند. در اين صورت است كه مي‌فهميم خيلي خوشبختيم كه در ميان مردمي خوش فكر به دنيا آمده‌ايم.

خبرنگار: شما از بچگي براي بازي فوتبال با مترو به مادريد مي‌آمديد، چه خاطراتي از آن روزها داريد؟ خاطرات خيلي خوبي دارم. آن وقت‌ها بايد شهر را خوب ياد مي‌گرفتم. آن روزها ياد گرفتم كه مسئوليت‌پذير باشم چون بايد با هم‌تيمي‌هايم به تنهايي و بدون خانواده به سفر مي‌رفتم. همه ما بچه بوديم. تجربه، انسان را بزرگ مي‌كند ولي در همان لحظه آدم اين را نمي‌فهمد.

خبرنگار: يادتان مي‌آيد ماهانه چقدر خرج رفت و آمد با مترو مي‌كرديد؟

راستش را بخواهيد، نه.

خبرنگار: باز هم دوست داريد به ياد گذشته مترو سوار شويد؟

بله واقعا دوست دارم. اين را نمي‌گويم كه مردم خوششان بيايد. همه اطرافيانم مي‌دانند ولي به خاطر اين‌كه مردم كمتري مرا بشناسند مجبورم با اتومبيل از راه‌هاي كوتاه‌تر و خلوت ‌تر بروم.

خبرنگار: اگر اين قدر معروف نبوديد دوست داشتيد چه كار مي‌كرديد؟

همه كار، به جاهاي شلوغ مي‌رفتم. توي خيابان‌هاي مادريد قدم مي‌زدم. كارهايي را انجام مي‌دادم كه براي مردم عادي كاملا معمولي است ولي من سال‌هاست كه نمي‌توانم اين كارها را انجام دهم.

خبرنگار: مي‌توانيد به سينما برويد؟

البته كه مي‌روم ولي نه در ساعات شلوغ، چون مردم به خاطر لطفي كه دارند پشت سر هم از من مي‌خواهند با آنها عكس بگيرم يا به آنها امضا بدهم. من از اين كارها خوشم مي‌آيد ولي هر كسي دوست دارد حريم خصوصي‌اش حفظ شود و مدتي از روز را در آرامش باشد. ولي وقتي كسي مشهور شد اين چيزها خيلي سخت مي‌شوند.

خبرنگار: شهر كوچك «ناوال كروز» بهترين جا براي رسيدن به آرامش شماست؟

دقيقا. در «ناوال كروز» من هم يكي از شهروندان مي‌شوم و در آرامش به هر جايي كه بخواهم مي‌روم. من از بچگي به آن جا مي‌رفتم. مردم آنجا به ديدن من عادت دارند. آنها مثل مردم عادي با من سلام و احوالپرسي مي‌كنند و يكي، دو سوال هم از وضعيت مادريد مي‌پرسند ولي ديگر مزاحم نمي‌شوند چون از بچگي مرا مي‌شناسند و ديگر اطلاع بيشتري احتياج ندارند.

خبرنگار: آيا دوستانتان براي شما مهم هستند؟

صرف‌نظر از خانواده، به نظر من دوستان مهم‌ترين چيز در زندگي هستند. من از تنها ماندن خوشم نمي‌آيد. هر چه سن آدم بالاتر مي‌رود بيشتر احتياج دارد مردم را ببيند. دوست خوب داشتن خيلي مهم است چون آنها هميشه پشت آدم مي‌مانند و در خوشي و ناخوشي همراهمان هستند.

خبرنگار: ارزش يك انسان به چيست؟

صداقت، من از دروغ و فريب متنفرم.

خبرنگار: بهترين هديه‌اي كه مي‌توانيد به يك بچه بدهيد، چيست؟

كفش ورزشي يا توپ. چون فكر مي‌كنم اين چيزها بچه‌ها را خيلي خوشحال مي‌كند.

خبرنگار: آيا مشهور بودن براي شما مسئوليت ايجاد نمي‌كند؟

تمام مسئوليت‌ها روي دوش ماست. بچه‌ها تصورات و تخيلات خاص خودشان را دارند و براي خود الگوسازي مي‌كنند. اينجاست كه افراد مشهور مسئوليت سنگيني پيدا مي‌كنند.

خبرنگار: اگر يك آرزو داشته باشيد، آن چيست؟

صلح بر روي زمين و شادماني براي همه.

خبرنگار: آخرين فيلمي كه در سينما ديديد چه بود؟

شبي در موزه. فكر مي‌كردم اين فيلم مخصوص بزرگ‌ترهاست ولي تازه در سينما فهميدم براي بچه‌هاست.

خبرنگار: از چه ژانري خوشتان مي‌آيد؟

علمي – تخيلي.

خبرنگار: آخرين كتابي كه خوانديد چه بود؟

كيمياگر، كتاب خوبي بود.

خبرنگار: نمي‌خواهيد زندگيتان را بنويسيد؟

بدم نمي‌آيد اين كار را بكنم.

خبرنگار: اسمش را چه مي‌گذاريد؟

نمي‌دانم. تا حالا در موردش فكر نكرده‌ام.

خبرنگار: اگر به يك جزيره متروك برويد چه چيزي را با خودتان مي‌بريد؟

تمام كساني را كه دوستشان دارم و برايم عزيز هستند... .