انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: بیوگرافی بوفون براب طرفداران یونتوس
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
زندگی ورزشی
G Buffon.jpg

بوفون در سن ۱۲ سالگی به تیم بوناسکولا پیوست و در ۱۳ سالگی به تیم پارما پیوست جی جی بر خلاف هم اکنون در سن ۱۳ سالگی در خط حمله به عنوان یک مهاجم بازی می کرد او یکسال در همین پست باقی‌ماند که در ۱۴ سالگی هر دو دروازه بان مصدوم شدند و وی مجبور شد تا از دروازه دفاع کند و بنابراین او دو هفته در پست دروازه بانی ماند که بعد از دو هفته کار خود را به صورت رسمی در پست دروازه بانی شروع کرد. و سر انجام در سال ۱۹۹۵ برای اولین بار در مقابل تیم میلان در رقابت های ایتالیا سری آ حاضر شد. وی هم اکنون به عنوان دروازه بان با پیراهن شماره 1 در ترکیب یوونتوس قرار دارد. لورنزو بوفون دروازبان ایتالیا در جام جهانی 1962 از اقوام وی بوده است.
افتخارات

بهترین دروازه بان جهان درسال ۲۰۰۳-۲۰۰۲. فیفا وی را در سال ۲۰۱۰ بهترین دروازه بان ۲۴ سال گذشته جهان معرفی کرد.[۱]

وی با ایتالیا در چهار دوره جام جهانی٬ جام جهانی فوتبال ۱۹۹۸ و جام جهانی فوتبال ۲۰۰۲ و جام جهانی فوتبال ۲۰۰۶ و جام جهانی فوتبال ۲۰۱۰ و حاضر بوده و در سال ۲۰۰۶ با ایتالیا قهرمان جهان شد. وی در پارما شناخته شد.

وی گرانترین دروازه‌بان جهان نیز بود. او یورو ۲۰۰۰ رابه دلیل شکستگی انگشت از دست داد.

وی در مسابقات یورو ۲۰۰۴ و یورو ۲۰۰۸ حاضر بوده است. او در یورو ۲۰۰۸ به دلیل مصدومیت فابیو کاناوارو کاپیتان ایتالیا بود.

او بهترین دروازه بان جام جهانی ۲۰۰۶ شناخته شد. وی هم اکنون در یوونتوس عضویت دارد.
زندگی شخصی

همسر بوفون، النا سره دووا، اهل جمهوری چک می‌باشد او همچنین دارای دو فرزند به نام لوییس توماس و دوید لی می‌باشد. او به موسیقی علاقه فراوان دارد و اوقات فراعت خود را با گوش دادن به موسیقی می گذراند وی اخبار را از رادیو می شنود و به تماشای تلویزیون چندان اهمیت نمی‌دهد. جی جی آرزو دارد روزی به وطن خویش یعنی کارارا برگردد و در آن جا همچون زمانی که پسر بچه ای بیش تر نبود آرامش داشته باشد.

بوفون در یک خانواده ورزشی متولد شد پدرش وزنه بردار بود و مادرش نیز پرتاب دیسک و خواهرانش قهرمانان تیم ملی والیبال ایتالیا بودند
:جان لوئیجی بوفون یکی از دروازبانان خوب و حتی بهترین دروازبان حال حاضر جهان است.او در تیم یوونتوس بازی میکند تا آخرین حضورش را در فوتبال در این تیم سپری کند؛هم اکنون 35 سال دارد اما به گفته خودش هنوز هم میتواند بدرخشد.در ادامه بیوگرافی این بازیکن را بخوانید.

جانلوئیجی بوفون (به ایتالیایی: Gianluigi Buffon)‏ (معروف به جی جی بوفون) (زاده ۲۸ ژانویه ۱۹۷۸ در کارارا) دروازه‌بان تیم ملی فوتبال ایتالیا و باشگاه فوتبال یوونتوس می‌باشد.

زندگی ورزشی

بوفون در سن ۱۲ سالگی به تیم بوناسکولا پیوست و در ۱۳ سالگی به تیم پارما پیوست جی جی بر خلاف هم اکنون در سن ۱۳ سالگی در خط حمله به عنوان یک مهاجم بازی می کرد او یکسال در همین پست باقی ماند که در ۱۴ سالگی هر دو دروازه بان مصدوم شدند و وی مجبور شد تا از دروازه دفاع کند و بنابراین او دو هفته در پست دروازه بانی ماند که بعد از دو هفته کار خود را به صورت رسمی در پست دروازه بانی شروع کرد. و سر انجام در سال ۱۹۹۵ برای اولین بار در مقابل تیم میلان در رقابت های ایتالیا سری آ حاضر شد. وی هم اکنون به عنوان دروازه بان با پیراهن شماره 1 در ترکیب یوونتوس قرار دارد. لورنزو بوفون دروازبان ایتالیا در جام جهانی 1962 از اقوام وی بوده است

افتخارات

بهترین دروازه بان جهان درسال ۲۰۰۳-۲۰۰۲. فیفا وی را در سال ۲۰۱۰ بهترین دروازه بان ۲۴ سال گذشته جهان معرفی کرد.

وی با ایتالیا در چهار دوره جام جهانی٬ جام جهانی فوتبال ۱۹۹۸ و جام جهانی فوتبال ۲۰۰۲ و جام جهانی فوتبال ۲۰۰۶ و جام جهانی فوتبال ۲۰۱۰ و حاضر بوده و در سال ۲۰۰۶ با ایتالیا قهرمان جهان شد. وی در پارما شناخته شد.

وی گرانترین دروازه‌بان جهان نیز بود. او یورو ۲۰۰۰ رابه دلیل شکستگی انگشت از دست داد.

وی در مسابقات یورو ۲۰۰۴ و یورو ۲۰۰۸ حاضر بوده است. او در یورو ۲۰۰۸ به دلیل مصدومیت فابیو کاناوارو کاپیتان ایتالیا بود.

او بهترین دروازه بان جام جهانی ۲۰۰۶ شناخته شد. وی هم اکنون در یوونتوس عضویت دارد
جان لوئیجی بوفون بهترین دروازه بان حال حاضر جهان سرانجام برای ماندن در یوونتوس قراردادی تا پایان ماه ژوئن سال 2012 امضا کرد و به این ترتیب سنگربان شماره یک تیم ملی فوتبال ایتالیا مدت طولانی در موطن خود باقی می ماند. به طور حتم این بخش از معرفی بوفون هم خواندنی است و هم هیجان انگیز! این مطلب به قلم جان لوئیجی بوفون می باشد... یک خانواده کاملاً ورزشی! باید همه چیز را از روز اول شرح دهم. من متولد بیست و هشتم ژانویه سال 1978 در کارارا هستم. باید بگویم که در خانواده کاملاً علاقمند به ورزش و ورزشکار به دنیا آمدم. مادرم یعنی ماریا استلا که همانند من در کارارا به دنیا آمده یکی از قهرمانان پرتاب وزنه و پرتاب دیسک در رشته دوومیدانی است. او برای پرتاب وزنه رکوردی با 15 متر و 43 سانتی متر در اختیار دارد و 17 مقام قهرمانی را در لیگ ایتالیا به خود اختصاص داده است و در رشته پرتاب دیسک نیز او در تیم ملی ایتالیا با 57 متر و 54 سانتی متر به عنوان یک رکوردگذار معرفی شد. در واقع مادر من در ایتالیا از این نظر صاحب عنوان بود، او در 14 می 1972 با ورزش حرفه ای خداحافظی کرد. اما پدرم یعنی آدریانو متولد لاتیزانا از شهر اودینزه است. او نیز یک ورزشکار حرفه ای بود و همانند مادرم در رشته پرتاب وزنه و هم تیمی او در تیم ملی ایتالیا البته در دسته مردان! او دارای یک مقام دومی در رقابت های قهرمانی در اروپاست و 15 بار نیز به تیم ملی ایتالیا دعوت شده است و در نهایت با عنوان سرگروهی آتزوریها از ورزش حرفه ای کناره گیری کرد و در حالی که پروفسور فیزیک بود در دبیرستان مشغول به ادامه تدریس شد. اما من دو خواهر هم دارم که البته هر دوی آنها بزرگتر از من هستند. جوئندالینا و رونیکا هر دو متولد شده در کارارا مثل من و مادرم. آنها عاشق بسکتبال هستند جوئندالینا عضو تیم ماته را در سری A1 و تیم ملی بسکتبال ایتالیا بوده که با ماته را به یک مقام اولی در لیگ ایتالیا دست یافته است. ولی در مجموع من از همه آنها مقام هایم بیشتر است، زیرا ورزش را به صورت کاملاً حرفه ای دنبال می کنم. هافبکی که دروازه بان شد! به خاطر شرایط خاص خانوادگی و علاقه فراوانم به فوتبال پدرم تصمیم گرفت در 6 سالگی مرا به یک مدرسه فوتبال بفرستد و به این ترتیب من در یکی از بهترین مدارس فوتبال به نام " کانالتو" زیرنظر لیبروسالوتی که خاطرات زیبایی از این مربی دارم به آموزش فوتبال پرداختم آن هم با جدیت مثال زدنی و تشویق بسیار زیاد خانواده ام. در هر حال با اشتیاق فراوانی که داشتم خیلی زود به تیم پرتیکتا در کارارا پیوستم و زیرنظر مربیانی همچون بونی، روزینی و آوالونه که خیلی به من کمک کردند تمرین کردم. آنها می گفتند من بیشتر به درد دفاع می خورم و عده ای دیگر دروازه بانی را برایم مفید می دانستند، اما بنا به خواسته یکی از مربیان و اغلب دوستانم در خط میانی مشغول به بازی شدم و این موضوع برای بازیکن نوجوانی مثل من اصلاً خوشایند نبود. اسطوره آن زمان من در خط میانی لوتار ماتئوس هافبک تیم ملی آلمان و به عقیده من او در دوره خود یکی از بهترین بازیکنان میانه میدان بود. بعد از مدتی از تیم پرتیکاتا جدا شدم و به پسکارا در شهر جنوا رفتم. در اولین مسابقه به عنوان هافبک در سن 10 سالگی در پیکار منتخب نوجوانان توسکانی با ونه تو به میدان رفتم و سپس برای تشویق به استادیوم سن سیرو فرستاده شدیم. یک اضطراب و هیجان باورنکردنی بازی اینتر با ورونا در لیگ ایتالیا فصل 89-1988 که با پیروزی یک بر صفر اینتر به پایان رسید. گل این مسابقه رابرتی به ثمر رساند و این یک خاطره نه چندان بد برایم بود. سرانجام دروازه بان شدم! برای رسیدن به پست مورد نظرم خیلی زحمت کشیدم. به هیچ وجه نتوانستم خودم را قانع کنم که در خط میانی بازی کنم و به همین خاطر به دنبال دروازه بانی رفتم. افسانه آن روزهای من کسی جز توماس انکونو دروازه بان بزرگ تیم ملی کامرون نبود. بازیهای او مرا هیجان زده می کرد انکونو به عنوان یک ستاره بزرگ در جام جهانی 1982 شناخته شد که البته آن زمان من خیلی کوچک بودم. اما اوج هنر او در جام جهانی 1990 در ایتالیا بود. اولین مسابقه مقابل آرژانتین که هرگز آن را از خاطرم نمی برد و سپس رسیدن به مرحله یک چهارم پایانی، بهترین بازی او در برابر انگلستان بود و مهار 2 ضربه پنالتی انگلیس های بزرگ و مغرور! انکونو انگیزه هایم را برای دروازه بان شدن بیشتر کرد و در سن 12 سالگی به آنچه می خواستم رسیدم. من برای این کارم چند دلیل داشتم. اول انتخاب خودم، دوم عشق به توماس انکونو و سوم به خاطر هم شباهت بودن نام فامیلی ام با لورنزو بوفون سنگربان بزرگ اینتر و میلان! اما موضوع به همین جا ختم پیدا نکرد و من در عرض مدت 5 الی 6 ماه زیرنظر پیزه رینی مربی دروازه بانان بوناسکولو و آویرو مائکونی تحت تعلیم قرار گرفتم. باید اعتراف کنم، پدرم در این راه خیلی کمکم کرد، او برنامه هایم را مرتب می کرد و با مربیان در موردم صحبت می کرد و اکثراً به خاطر احترام به پدرم کمک حال من می شدند. حضور بازیها در 12 سالگی تبدیل به یک دروازه بان خوب شدم و 3 تیم مطرح پارما، میلان و بولونیا خواهان استخدامم شدند و این یک لحظه رؤیایی برای من و اعضای خانواده ام بود. به خاطر علاقه ام به میلان تصمیم گرفتم راهی این تیم شوم زیرا در آن 2 بازیکن بزرگ هلندی همچون فان باستنف رودگولیت و... حضور داشتند، اما خانواده ام به پارما رای دادند زیرا این تیم به منزل ما نزدیک بود و در نهایت در سال 1991 و در سن 13 سلگی به این تیم ملحق شدم در آنزمان پارما در سری B حضور داشت. در پارما 2 مربی همیشه در قلب من جای دارند. اولی ارمزپولی مربی تیم با 300 بازی با پیراهن پارما و دومی ارمزفولونی مربی دروازه بان پارماکه از بزرگترین و تاثیرگذارترین مربیان در زندگی ام بودند. بعد از گذشت 6 ماه با پارما به سری A صعود کردیم. روزگار پرکاری را با فولیونی سپری می کردم و هر روز با پشتکار زیاد و جدیت فراوان تمرین کردم. بعد از صعود پارما به لیگ دسته اول ارمز پولی جای خود را به راییتو داد. من در سن جوانی دوستان خوبی پیدا کردم مثل مورلو، فالزینی، بارونه، فرانچسکینی و بره تی روز به روز به تیم بزرگسالان پارما نزدیک تر شدم تا این که در سال 1995 و در سن 17 سالگی به تیم نویواسکالا پیوستم با بازیکنانی نظیر بوچی، گالی ویسنتا. اسکالا اوائل اصلاً اهمیتی به من نمی داد، اما پس از حضور چند دقیقه ای در یک بازی دوستانه به او ثابت کردم می توانم بیشتر در ترکیب اصلی قرار بگیرم و البته اسکالا نیز از به خدمت گرفتن من ابراز رضایت کرد. او روزی به من گفت: ایمان دارم تو در آینده دروازه بان بزرگی می شوی، پس بیشتر تمرین کن و کمتر وقت خود را بیهود بگذران! روزهای طلایی آغاز شد به سفارش پدرم به دنبال شخصی مطمئن و با درایت برای سپردن برنامه هایم به او گشتم و به سراغ سیلوانو مارتینا رفتم. در 14 سالگی هم این درخواست را از او کرده بودم ول یوی نپذیرفت و اذعان کرد که هنوز خیلی جوانم ولی بعد از 3 سال که دوباره این پیشنهاد را به وی دادم خیلی سریع و با اشتیاق پذیرفت. بعد از آن به دنبال جذب یک اسپانسر مالی گشتم. اول Uhisport که کمپانی لوازم و پوشاک ورزشی بود را انتخاب کردم آنها 10 میلیون به من پیشنهاد دادند، ولی پس از مدتی با " Poma" به توافق رسیدم که از همه نظر برای من عالی بود و هر دو طرف از این همکاری راضی و خوشحال بودند و فکر می کنم آنها تا پایان دوران حرفه ای فوتبالم در کنارم باشند. در فصل 96-1995 در جام یوفا مقابل هالم استادس پوچی درون دروازه قرار گرفت. گالی به تیم لوکه زه ملحث شده بود اما برای یکشنبه بعد و بازی مقابل میلان در 19 نوامبر 1995 دی پالما مربی دروازه بانان تیم به اسکالا مرا پیشنهاد داد. او اذعان کرد من در حال حاضر بهترین کاندیدا برای این پست هستم و سرانجام اسکالا مرا به جای پوچی روانه زمین کرد. آن لحظه زیبا و هیجان انگیزه را هرگز فراموش نمی کنم. اولین حضور در سری A بالاخره روزی که می خواستم فرا رسید و به سفارش دی پالما در یک دیدار بزرگ به میدان رفتم. 19 نوابر 95 را برای همیشه در خاطرم حک کردم، در این بازی بازیکنان بزرگ حضور داشتند و در پایان دو تیم به تساوی بدون گل رسیدند، خوشحال بودم که در اولین بازی گلی دریافت نکردم، آن هم مقابل مهاجمان بزرگ میلان! آرام آرام تغییراتی در پارما صورت گرفت، اسکالا رفت و به جای او کارلو آنچلوتی آمد. جان فرانکوزولا نیز در نوامبر به چلسی رفت و به این ترتیب پارما به نوعی خانه تکانی کرد. خاطرات زیبایی از آن فصل دارم. دوستان خوبی برای خودم پیدا کرده بودم، آپولونی، بناریوو، کاناوارو، تورام، دینوباجو، کریپا، استانیچ، کیه زا و کرسپو. در سال بعد مورد تایید آنچلوتی قرار گرفتم و جانشین مناسبی برای لوکابوچی شدم. تیم قدرتمندی شده بودیم. همه چیز به خوبی پیش می رفت. آدریانو(پدرم) می گفت: هرگز تصور نمی کرد که مرا در این سطح از فوتبال ببیند، او هنوز هم این حرف را در مهمانی های خانوادگی و خودمانی بر زبان می آورد.
عالى بود افرين