انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: داستان خواندنی از جن نخوندی از دست رفت
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
یک مدرسه در روستا سنگان وجود داردکه در دست شویی قدیمی آن یک جن مسلمان وجود داشت که دانش آموزان به سمت آن نمی رفتند یک روز زنگ ورزش دانش آموزان در حال ورزش بودند توپ با شوت یک نفر از دانش آموزان به داخل دست شویی رفت یک دانش آموز شجاع به نام محسن رفت توپ را بیاورد او داخل دست شویی قدیمی رفت که توب را بیاورد اما ناگهان جن وارد بدنش شدوخود زنی می کرد فریاد می زد وحالات غیر عادی داشت 4نفر معلم رفتن که او را نگه دارند اما هیچ یک از معلم ها حریف او نشدند حتی کار بجای کشید که دانش آموز جن زده می خواست هر 4 معلم را با هم بلند کندبقیه دانش آموزان به کمک معلمان رفتند در آخر توانستن کنترل کنند وشست های او نگه دارند که یک معلم سوره جن راخواند ودانش آموز جن زده آرام شد سپس معلم اسمش را پرسیدو او با صدای وحشتناک وخشن جواب داد محمد در حالی که اسم دانش آموز محسن بود ومعلم گفت  پس مسلمانی چرا این کار هارا می کنی جن گفت شما انسان ها خانه من را خراب کردید و به فرزندانم آسیب رساندید ومن هم به انتقام می گیرم معلم این را که شنید چند سوره دیگر از قران خواند در این لحظه جن قبول کرد که از بدن او خارج شود معلم گفت دو باره داخل مدرسه و سراغ دانش آموزان نیایی جن در پاسخ هیچی نگفت یکی به معلم پیشنهاد دادکه اورا به انگشتر حضرت سلیمان قسم بدهد وقتی معلم این را گفت جن قبول نکردمعلم چند سوره دیگر خواند وجن قبول کرد
 
نکته:جن تنها از راه شست پا وارد بدن انسان میشود وراه خروج هم از شستپا است
!!!che jaleb mamanun