زندگی داد یاد دو چیز بم .. 1 ایمان اعتماد 2 ر*ـدم بش :/
مَن بآزندم .. نمیشه عَوض آیندم ..
فقط اَ دردام نوشتم ، فک کَردی آخر تو بهشتم ؟
نه این نیست سَرنوشتم .. این چیزا نیست تو سرشتم !
این منم با ی مغز پُر از درد ..
همه دردام یهو از یادم رفت !
هر چی آدمه شده بی درک و فهم
دیگه نمونده از این دنیا برام سهم !
:|
نه رو هوا نه که رو زمینم ، تا زیر گلو تو قرض و قوله گیرم
واسه نا امیدی یه کم هنو جوونم ، واسه آرزو داشتن بگی نگی پیرم
دنیا یه جنگل بی رحمه ، من تو یه باغ وحش اسیرم
خیلی راحت ترم هر وقت از تو دورم ،تو گل پلاستیکی و من مثل زنبورم
صبح صادق گفتی هاله نوری ،تاریک بود نشناختمتون ، آخه من شب کورم
می دونم یه حرفایی رو نبایست زد ، شرمنده این دفعه مجبورم
حوصله کسیو ندارم ، ولی نمی خوام که تنها باشم
خشکیو دوست ندارم ، ولی نمی تونم زیر دریا باشم
از این بدم میاد ،طرفدار اون هم نیستم ،تا کی باید گرفتار امثال این آدما باشم
اون از دیروز ، امروزم که قربانت ، مگه مزقلم ، که نگران فردا باشم
دیگه حرف نزن همه چی تمومه ..
بدجور عوض شده این زمونه !
کُلی خونه توی ذهنمون ساختیم ..
ولی باز آخرشم تو این بازی باختیم ..
داشتمش داشت مَنو .. اومد گرفت جای بنده رو :|
رُفقایی که زَدن تو خط فانتزیو لآو ..
به خیال خودشون هَستن نآبِ ناب ..
دوروَریاتم میدن مغزتو تآب ..
کُل روزت شُده گشت زَنی تو وآتس آپ ! ..
باز منم با ی روح و جسم خسته
ی دختری ک درو رو ب همه بسته ..
گوشه ی دیوار تک و تنها نشسته ..
بش فک نکن اون دیگه واسه همیشه رفته
میگی از جنگ و کشاکش
میگی از حریق نفتکش
مجری اخبار و گزارش
یه آدم دروغگوی ** کش
یه برنامه واسه جوونی
روزاتون سبز و آسمونی
قدر میکروفنو میدونی
اشوه نیا آی بچه **نی
ارتباط مستقیم و زنده
بین یه شهر و چند تا ده
مجری جنگ خانواده
جیغ نزن اینقدر زنیکهی **ده
از زیر چشم همدیگه رو میپاییدن
چیزای رئیساشونو میمالیدن
با صداشون روحمونو ساییدن
با دروغاشون اعصابمونو **ییدن
دکورای جلف و پر از گل
گلای گلایل و سنبل
کلاغ با ادای بلبل
اینا رو از کجا گیر آوردن یه مشتی ** خل
همه برنامهها پر غصه
مصاحبه با آدمای چرک و نشسته
فکر میکنه خیلی کاردرسته
خجالت نمیکشه مرتیکهی**** سه
کتهای قهوهای خندههای لوس
مجریهای بیمعنی و چاپلوس
میگه همه دزدن بقیه جاسوس
لعنت به هر چی آدم ****موس
من عذابارو به جون خودَم خریدم ..
جلو بقیه رو صورتم لبخند کشیدم ..
بسه زندگی ، دیگه بُریدم ..
جسمم زِندس ، ولی [مَن] مُردم !