انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: نگاهی به موسیقی ایران که .....
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
مي‌گويد: چو ايران مباشد تن من مباد! اما هيچ وقت نمي‌خواهد تصور كند در همسايگي‌اش قوميت‌هاي بسياري وجود دارند كه مجموعه‌اي به نام ايران را در طول هزاران سال شكل داده‌اند. برداشت برخي از ايران فراتر از تهران ساخته‌ي آقامحمدخان نرفته است.
مي‌گويد چو ايران مباشد تن من مباد اما تمام برداشت او از اين شعار فقط جنبه‌ي سياسي دارد و هيچ وقت حاضر نيست به جنبه‌هاي فرهنگي و اجتماعي آن فكر كند و حرف ديگر «ايرانيان» را هم بپذيرد.
مي‌گويد چو ايران مباشد تن من مباد اما حاضر نيست غير از موسيقي خارجي به «موسيقي نواحي» و آواهاي هم‌وطنانش گوش دهد چون آن را در حد و كلاس خود نمي‌داند و نمي‌داند كه آن پيرمرد دوتارنواز خراساني با آن ساز ساده‌اش ملودي‌هايي پديد مي‌آورد كه گاه شگفت‌انگيزتر از هر اركستري است. چون اكتاو پايين آن را در حد و استاندارد سليقه‌ي خود نمي‌بيند!

تمام آن چيزي نيست كه در نوار كاست‌ها و آلبوم‌ها و كنسرت‌ها مي‌شنويم. موسيقي ايراني يادگار هزاران خواننده و نوازنده‌هاي بعضاً گمنامي است كه هر يك براي خود «باربد»ي هستند و چون بي‌نام و نشانند و كنسرت و آلبوم و پوستر و هياهو ندارند اين چنين مهجور و مورد بي‌مهري ما قرار گرفته‌اند. آيا «بخشي‌»ها و «عاشيق»‌ها همان خنياگران ايران باستان نيستند كه فلان باستان‌پرست‌ افراطي از وطن آريايي مي‌گويد اما هرگز نمي‌داند چنين كساني هم وجود دارند!؟
ما بايد سليقه‌ي موسيقي خود را در هجوم ابتذال مرمت كنيم. اين به مفهوم واپس‌گرايي و تعصب نيست. توجه به زيبايي‌ها و جنبه‌هاي مثبتي است كه خود داريم. اين جستن يار است در خانه و يافتن جام جم نه از بيگانه كه از خويشتن و همخانه‌هاي ماست. نه تنها كلاس گذاشتن و هنردوست بودن وابستگي كامل به موسيقي غربي نيست بلكه تعريف موسيقي ايراني نيز تنها موسيقي فارسي نيست و منشاء لوس‌آنجلسي و تهرانجلسي هم ندارد. موسيقي نواحي ايران در سيطره‌ي موسيقي‌‌هاي ديگر به ويژه موسيقي‌هاي عامه‌پسند فارسي و غربي رو به احتضار است و اگر ما خودمان نتوانيم و نخواهيم به آن توجه كنيم همين اندك گنجينه‌هاي بازمانده نيز از ميان خواهد رفت.
شايد بهتر باشد از تعصب به فلان خواننده و نوازنده‌ي مطرح دست برداريم چه همه محترم و عزيز هستند و براي فرهنگ و هنر انساني تلاش كرده‌اند اما هنر انحصاري نيست. شايد معني تصانيف و آوازهاي محلي را درك نكنيم اما موسيقي و هنر زباني جهاني است. تعصب قومي مطلق هم در اين مورد فايده‌اي ندارد، بايد ديگران را نيز باور داشت. چه اشكالي دارد مثلاً من فارس زبان گاهي موسيقي مقامي آذري گوش دهم و زيبايي‌ها و ريزه‌كاري‌هاي آن را مرور كنم يا من ترك زبان دنبال معنا و مفهوم آن آواهاي بلوچي باشمHuh
در مورد موسيقي غربي و زبان‌هاي ديگر سايت‌ها و وبلاگ‌هاي بسياري وجود دارند و توجه به آن هم خوب است. ضديت با موسيقي غربي يا هر نوع هنر ديگر نيز حماقت است. با ضديت نمي‌توان كاري كرد چرا كه ما به موسيقي غربي نيز بسيار نيازمنديم. اما چيزهاي ناشناخته‌اي در اطراف خود ما هست كه اگر كشف‌شان كنيم بيشتر لذت مي‌بريم. دوستان بسياري بختياري، ترك، كرد، لر، گيلك، مازني، بلوچ، قشقايي، تات، عرب، تركمن، ارمني، آشوري و با چندين لهجه‌ي فارسي و محلي مناطق و طوايف و ايلات مختلف ايران وجود دارند كه هر كدام اطلاعاتي در اين مورد دارند و كاش جايي بود تا به صورت اختصاصي فايل‌هاي صوتي و موسيقي‌هاي محلي و آواها و نغمه‌هايي را كه داريم به اشتراك مي‌گذاشتيم.
منظور اينجا موسيقي‌هاي عامه‌پسند و مطربي و عروسي‌ها نيست چه ابتذال و عامه‌نگري در همه جا وجود دارد. منظور گوهر و جوهره‌ي آن چيزي است كه با نام موسيقي ايراني نام مي‌بريم و قابليت تأمل و دفاع را دارد.Sleepy
***
بقیشو هم بعدا میگم.
ادامه دارد...
بسی لذت بردم Heart