انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: و باز برای تو مینویسم ،
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7
وااااااااااااااااای خدای من

آخه این چه حسیه چیکارباید کنم!!!

خنده رو لبم واسه بهترین و باشکوهترین روز هستیم

اشک روچشام واسه جداشدنمون واسه تنهاشدنمون
منتظــــــــــر قــــــــــــــــــطارم!
قـــــــــــــــــــطارِی کــــــــــــــــــه مـــــــــــــسافرم در آن نیستــــــــ و من در ایستـــگاه نیـــــستم!
روی ریلـــــــــــــــــــــــــم....
به نام خدا

احساس عجیبی است...

دوستی را که همیشه به همراه داشته ام را گم کرده ام...

و حسی را که برایم غریب ترین بود را پیدا کردم...

غرورم را که هیچگاه از من جدا نمیشد...

در برابر زیبایی و متانت تو زانو زده است...

نمیتوانم مغرور باشم

غرورم در برابر پاکی و مهربانیت کم می آورد...

دیگر نمیشناسم دوستی به نام غرور...

و اما عشــــــــــــــــــــق...

واژه غریبی که فقط در دوردست صدایش را می شنیدم...

اکنون نزدیک ترین حس به من است...

چه زیباست حس کردن عشق زیباترین حس خدا به بنده هایش

از تو ممنونم به خاطر وجودت

که با وجودت زیباترین حس را به من چشاندی

من عاشقم!و به تو و این عشق افتخار میکنم

من عاشقم!عاشق تو...

عاشق تو که با وجودت زیباترین ها را به من هدیه دادی...

عاشق کسی که خود مظهر زیبایی است...

عاشق پاک ترین و زیباترین موجود هستی...

عاشق تو الهام عزیزم...

از خدا به خاطر وجودت و از تو به خاطر بودنت ممنونم ...
قطاری سوی “ خدا ” میرفت ،





همه مردم سوار شدند ...





به بهشت که رسیدن همه پیاده شدن اما




.

.

.




فراموش کردن که مقصد “ خــــــدا ” بود نه بهشت ...
كاش...کاش هرگز در محبت شک نبود تک سوار مهربانی تک نبود کاش بر لوحی که بر جان دل است واژه تلخ خیانت حک نبود
رروزـهآیی ڪِه دِلـَم شِڪَستـه اَســت

یـآدِ حَـرـف هآی پِـدر ژِپتـُو بـه پینُوڪیُو می اُفتـَـم !

پینُوڪیُو چـوبی بِمـآטּ . . .

آدَمہـآ سَنـگی اَـند . . .

دُنیـآیشآטּ قَشنــگ نیســت . . .
اطاقم بوی سیگار می دهد

ماشینم بوی سیگار می دهد

لباسم

تنم

خیابان بوی سیگار می دهد

دفتر کارم .......

تمام ملودی های گیتارم

دفتر شعرم

حتی قهوه های دو نفره فرانسوی هم بوی سیگار میدهد

از پاییز سال پیش

تمام لحظه های من

که بوی تو رو می داد

فقط بوی سیگار میدهد
روزهـــآيے ڪـﮧ مے ـديــدَمــت نـَفـَســمـ ميــگـــِرفــت

حــآلــآ ڪـﮧ نـيـســتـے دِلــَمـ مے ــگــيرَد

برَگرَد ،

تـَــحَـمُــل اولــے آسـآטּ تـَـر اســت ....
و این نــهایت شعــر من است :
دوسـتت دارمــ ــ ــ
.
.
.
عبارتی کـه هیــچ شاعــری
تــوی گیومــه محــدودش نمی کـــند…
زندگی اشک را میریزد
بارون جم میکند
ابر خشمگین می شود در روز طوفانی
عشق را در چشم هایم جستم
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7