انجمن های تخصصی فلش خور

شب های دراز بی عبادت چه کنم؟

طبعمم به گناه کرده عادت چه کنم؟

گویند کریم است و گنه میبخشد

گیرم که ببخشد زه خجالت چه کنم؟
****************************
ﻃﻼ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺁﺑﺖ ﮐﺮﺩ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﻃﺮﺡ ﻫﺎﯼ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯼ ﺍﺯﺗﻮ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﻮﺩ.ﺳﻨﮓ ﻧﺒﺎﺵ ﺗﺎ ﺍﮔﺮ ﺯﻣﺎﻧﻪ ﺧﻮﺭﺩﺕ ﮐﺮﺩ ﻟﮕﺪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻫﺮ ﺑﯽ ﺳﺮﻭ ﭘﺎﯾﯽ ﺑﺸﻮﯼ
****************************
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﺍﺯﻫﻤﻪ ﺩﻧﯿﺎﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﻭﺩﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺩﺭﺩﻭﺩﻝ ﮐﻨﯽ ﻧﻪ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﮐﻨﯽ، ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻭ ﺗﻮﯼ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﮕﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﻗﺴﻤﺖ ﻣﻨﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ
****************************
چه فرقی میکند...درسیرک یادرخانه...خندهات که تلخ باشد...دلت که خون باشد..توهم دلقکی...
****************************
صدای دهل که هیچ... صوراسرافیل هم بیدارش نمی کند... بخت بخواب رفته ما را...
****************************
يــه ســري ها هستـن ميـان و قـول ميدن کـه تـا اَبـَـد تنهــات نميذارن، ” ولــي خيــلـي زود، اَبـَــدِشــون عفــو ميخــوره ” … !!!
****************************
دهانم پر از حرف است.... حیف با دهان پر نباید حرف زد!
****************************
ﺑﺴﻼﻣﺘﯽ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺷﺐ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﻋﺸﻘﺶ ﻣﺴﺖ ﻣﺴﺖ ﺭﻓﺖ ﺩﻡ ﺩﺭ ﺗﺎﻻﺭ ﻧﺸﺴﺖ. ﺍﻣﺎ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺭﻭ ﺑﻬﻢ ﻧﺰﺩ ﺻﺒﺮ ﮐﺮﺩ ﻋﺮﻭﺱ ﺑﯿﺎﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ .ﻋﺮﻭﺱ ﺍﻣﺪ ﻫﻤﻪ ﺑﻬﺶ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩﻥ ﭘﺴﺮ ﻫﻢ ﺭﻓﺖ ﻫﺪﯾﻪ ﺷﻮ ﺩﺍﺩ ﻋﺮﻭﺱ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﻪ؟؟؟ ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﻗﺮﺍﻧﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﻬﺶ ﻗﺴﻢ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﺑﺸﯽ !!!!!.....ﺑﺴﻼﻡﺗﯽ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎ ﻭ ﺩﺍﻏﻮﻧﻬﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ
****************************
تنهايي ... چيزهاي زيادي ... به انسان مي آموزد اما تو نرو ... بگذار من نادان بمانم…!!!
****************************
نمی خواهم بعد از مرگم ؛ به احترامم یک دقیقه سکوت کنی ، اکنون که زبانت نیش دارد دهنت را ببند ...
****************************
ﺁﻧﮕﺎﻩ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﻦ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺗﻮﺍﻡ. ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺗﻮ :ﺧدا۵۲)
****************************
پاهای من به رفتن عادت نداشت وقتی " دوست داشتن " های تو روزه ی سکوتِ ثانیه ها را می شکست آن زمان که افطاری م یک استکان نگاهِ گرم بود و شیرینی بوسه های پی در پی ! حالا ... بعد از اذان دلتنگی هام از سردی لبخند های اجباری یخ می زنم ؛ و در جاده ی نداشتن تو آهسته آهسته کافر می شوم
****************************
برای عاشق شدن نباید یک شخصیت متفاوت را دوست داشت ، برای عاشق شدن باید یک شخصیت عادی را متفاوت دوست داشت ! میلان کوندرا
****************************
با سلام و تبریک سال نو به همه ی دوستای مجازی که از تنهایشونه که الان اینجا پرسه میزنن... دوستان با توجه به اینکه من سربازی هستم اون یکی نویسندمون یعنی ابوالفضل جون هم در حال اعزام به خدمته به یه نویسنده یا به قولی دیگه به یه دست راست نیازمندیم. اگه کسی هست که بتونی پستای عالی بذاره نظر بده شمارشو و ایمیلشو بذاره یا به خودم پیام بده داخل واتس آپ هم جولان میدم

کسی که ندای درونی خود را می شنود، نیازی نیست که به سخنان بیرون گوش فرا دهد.
.
.
.