انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: بيوگرافي سحر دولتشاهي+عكس
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سحر دولتشاهی متولد 1358 است و فارغ التحصيل اد بيات نمايشي و مترجمي زبان فرانسه. پيش از آن هم «مهند سي شيمي» را نيمه كاره رها كرد ه است .(1) وی همسر رامبد جوان (بازیگر و کارگردان ) است .

لينك هاي مرتبط (فيلمها ومجموعه ها)

۱ - طلا و مس (۱۳۸۷)
۲ - فرزند صبح (۱۳۸۷)
۳ - وقتي همه خوابيم (۱۳۸۷)
۴ - زخم شانه حوا (۱۳۸۶)
۵ - ميم مثل مادر (۱۳۸۵)
۶ - چهارشنبه سوري (۱۳۸۴)
«سحر د ولتشاهي» را از آن سكانس برجسته «چهارشنبه سوري»به ياد مي آوريم؛ مهشيد و مژد ه؛ «سحر» و «هد يه تهراني» كنار هم، روي لبه وان نشسته اند و «هد يه تهراني» يكي از تاثيرگذارترين بازي هايش را ارائه مي د هد . حالا كات به صند لي زرد اين شماره؛ «سحر» روي صند لي زرد ما نشسته تا از همان سكانس بگويد : «پيش از «چهارشنبه سوري» د ر فيلم سينمايي «فرزند صبح» به كارگرد اني «بهروز افخمي»، د ر نقش ماد ر امام(ره)، با هد يه تهراني د ر نقش د ايه امام(ره)، همبازي بود م. از همان جا ارتباط خوبي بين ما شكل گرفت! د وست شد ه بود يم و گپ مي زد يم. بعد ها اين د وستي د ر سكانس حمام و د ر ساختن ارتباط به كارمان آمد . او از نحوه انتخاب شد نش براي «چهارشنبه سوري» مي گويد : «به واسطه «هد يه تهراني»؛ «اصغر فرهاد ي»، «ماني حقيقي» و «ترانه علي د وستي» را براي تماشاي نمايش «تجربه هاي اخير» كار «اميررضا كوهستاني» د عوت كرد م؛ د ر آن نمايش بازي د اشتم. از همان جا براي چهارشنبه سوري انتخاب شد م.»
فرزند صبح
«وقتي مشغول بازي د ر تئاتر «زائر»، به كارگرد اني«حميد امجد » بود م، يكي از كساني كه كستينگ «فرزند صبح» را انجام مي د اد ، به تماشاي «زائر» آمد ه بود ؛ د عوتم كرد و به د يد ن «بهروز افخمي» رفتم. تجربه كار با «افخمي» واقعا جذاب است.«افخمي» كارگرد ان صبوري است؛ واقعا د ر مقابل بازيگرش صبوري مي كند ، ضمن اينكه تسلط و آشنايي عجيبي بر اد بيات د ارد ، آنقد ر كه مي توان ساعت ها با او راجع به اد بيات حرف زد ؛ اطلاعاتش واقعا به روز است.»
ميم مثل ماد ر
«سحر د ولتشاهي» د ر «ميم مثل ماد ر» هم حاضر است؛ «فرزانه» د وست «سپيد ه»؛ گلشيفته فراهاني. هر چند كه اصلا از آن تجربه اش راضي نيست: «نقش من د ر تد وين كمي كوتاه شد ، اما من بيشترين مساله را با خود م د ارم. د ر فضاي كار نتوانستم خود م را پيد ا كنم، البته همه چيز عالي بود ؛ از روابط تا فضاي پشت صحنه؛ همه چيز خوب بود . متاسفانه من د ر فضاي كار خود م را پيد ا نكرد م؛ مشكل هم فقط خود م بود م. د ر تئاتر نقش هايي از اين د ورتر به خود م را هم بازي كرد ه ام، اما اينجا آن اتفاقي كه بايد برايم پيش نيامد . نمي گويم نقش جذابي نبود كه به نظرم ريزه كاري هاي زياد ي د اشت، نقش زني بود كه به هر حال پاي اعتقاد اتش ايستاد ه؛ يك زن سخت. نمي د انم چقد ر از آن نقش باقي ماند ، اما از خود م د ر «ميم مثل ماد ر» اصلا راضي نيستم.»
تا «آنوتوتيغ» (آنوتومي + تيغ)
هر چند «سحر» را بعد ها د ر سريال «كتاب فروشي هد هد » به كارگرد اني «مرضيه برومند » هم د يد يم و د رست است كه اين روزها مشغول تله فيلمي از «مسعود مد د ي» با نام «فراموشي» ست، اما او را بيشتر از تئاتر مي شناسيم، چرا كه سابقه سينمايي و تصويري او خيلي كمتر از هشت سالي است كه د ر تئاتر گذاشته است. «سحر د ولتشاهي» از تئاتر مي آيد و عضو گروه «بازي» به سرپرستي «آتيلا پسياني»ست؛ يكي از مهمترين و قد يمي ترين گروه هاي تئاتر تجربي. همين بازي هاي تئاتري است كه او را مد ام به سفرهاي مختلف مي كشاند ؛ از اين فستيوال به آن فستيوال و همين workshopهاست كه باعث مي شود خود ش را آماد ه نگه د ارد و از تجربه هايش د رست د ر جايي كه فكرش را هم نمي كند استفاد ه ببرد . «آتيلا پسياني» اين روزها مشغول متني از «ايپسن» است با اسم موقت «كشتي شيطان». «سحر» د ر نمايش «كشتي شيطان» د وباره روي صحنه تئاتر مي رود .
«سين» مثل «سحر» و ستاره
«من هيچ وقت معني ستاره و ستاره شد ن را نفهميد م. اگر ستاره به معناي مشهور و محبوب شد ن است و به معناي آنكه آد م ها به خاطر د يد نت به سالن هاي سينما بروند ، خب... مي توانم بگويم خيلي جذاب است. اما مي د انيد ، من جنگ و عجله اي ند ارم. از زند گي ام لذت مي برم. من جزو آن آد م هاي كم و خوشبختي هستم كه كارشان را د وست د ارند . وقتي سر تد وين فيلمي مي روم، مي روم پشت صحنه كار «آتيلا» را مي بينم، وقتي د ر جابجايي د كور فلان نمايش كمك مي كنم، از همه اينها لذت مي برم. هيچ تقويمي هم ند ارم كه مثلا بايد د ر سال فلان، فلان جا باشم. آهسته آهسته را هم را مي روم و پله پله جلو مي روم.»
گم شد ه د ر ترجمه
«سحر» متولد 1358 است و فارغ التحصيل اد بيات نمايشي و مترجمي زبان فرانسه. پيش از آن هم «مهند سي شيمي» را نيمه كاره رها كرد ه. او اين روزها علاوه بر وبگرد ي و خواند ن وبلاگ ها و سرچ و سرچ و سرچ، مشغول ترجمه يك متن نمايشي است و قبل از آن هم «آگاتا» نمايشنامه «مارگريت د وراس» را – پايان نامه ليسانس اش – به فارسي ترجمه كرد ه. «سحر د ولتشاهي» مترجم؛ اين را احتمالا خيلي ها د ر مورد آن زن cool و راحت كه روز «چهارشنبه سوري»، قابلمه به د ست به آن خانه آشوب زد ه وارد شد نمي د انند .
و د نباله برنامه تا...
«شد يد ا آرزو د ارم جاي د رست خود م را پيد ا كنم. نه اينكه ترس د اشته باشم اما، سينماي ما هم واقعا غيرقابل پيش بيني است، تئاترمان هم همينطور. د رست است كه مد ت زياد ي نمي توانم به د ور از همه اين جريان ها و اتفاقات باشم و ممكن است حسود ي هم كنم، اما بيشتر روياپرد ازم تا جاه طلب. تا ببينيم چه مي شود !»

منبع : فروم ايران تراك

گردآوري : گروه پرتال ايران تراك

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بيوگرافي سحر دولتشاهي+عكس 1

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بيوگرافي سحر دولتشاهي+عكس 1

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بيوگرافي سحر دولتشاهي+عكس 1
عاشقشم بازیاش خیلی خوبه