انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: مربی کودکستان و چکمه های کودک(اخر خنده س)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
خانم جوانی که در کودکستان برای بچه های 4 ساله کار می کرد می خواست چکمه های یه بچه رو پاش کنه ولی چکمه ها به پای بچه نمیرفت
بعد از کلی فشار ...و خم و راست شدن ،بچه رو بغل میکنه و میزاره روی میز،بعد روی زمین بالاخره با هزار جابه جایی و فشار چکمه ها رو پای بچه می کنه و یه نفس راحت می کشهRolleyes
که...هنوز اخیش گفتن تموم نشده که بچه می گه :این چکمه ها لنگه به لنگه است

خانوم ناچار و با هزار فشار و اینور و اونور شدن و مواظب باشه که بچه نیوفته هر چی تونست کشید تا بالاخره بووتین های تنگ رو یکی یکی از پای بچه در اورد.
گفت ای بابا و باز با همان زحمت زیاد پوتین ها رو این بار دقیق و درست پای بچه کرد که لنگه به لنگه نباشه، ولی با چه زحمتی که بوت ها به پای بچه نمیرفتن و با فشار زیاد بالاخره موفق شدp332 که بوت ها رو پای این کوچولو بکنه که بچه میگه:این بوتها مال من نیست!!:4fv:
خانوم جوان با یه بازدم طولانی و کله تکان دادن که انگار یک مصیبتی گریبانگیرش شده ،با خستگی تمام نگاهی به بچه انداخت و گفت اخه چی بهت بگمAngry
دوباره با زحمت بیشتر این بوت های بسیار تنگ رو در اورد. وقتی تمام شد پرسید:خب حالا بوت های تو کدومه؟
بچه کفت:همینا بوت های داداشمه ولی مامانم گفته اشکالی نداره می تونم پام کنم...Huh
مربی که دیگه خون خودشو می خورد سعی کرد خونسرد باشه ،دوباره این بوتهایی رو که به پای این بچه نمیرفت به پای اون کرد.یه اه طولانی کشید و بعد گفت :خب حالا دستکش ت کجاس؟تو جیبت نیست!Undecided
بچه گف :توی بوتین هام بود دیگه!!!!!!!!!!:hlp:






سپاس فراموش نشهBig Grin
مطالبت همیشه عالین عشقم ممنوم ازفشارخنده الان بالشم تودهنمه..خخخخخخخخBig Grin
خیلی جالب بود
اگه من به جای مربیه بودم چکمه رو می کردم تو دهن بچه !!!TongueSmile آخه آدم خسته می شه دیگه...Big GrinBig Grin
خخخخخ.
فقط استقلال پس چی شد فقط وفقط و فقط استقلالHeart
Heart
من به جای مربی خسته شدمBig Grin
من جای اون مربی بودم تمام خشمو با یک نیشگون خالی میکردم سرش بچه خنگ.BlushTongue
تكراري..!