انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: داستان هاي ارواح ... خواهشا ترسو ها و افراد زير 15 سال نيان
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
فریادی خاموش


داستان هایی از ارواح
داستان های عجیب و ترسناک ارواح و جن
نيروی نامرئی !!

در سال 1935 در ليزارد در منطقه مايو قلعه اي متروك و عجيب وجود داشت. در همان زمان دختري به آن قلعه متروك وارد شد ولي وقتي مي خواست آنجا را ترك كند متوجه مي شود نمي تواند از در آنجا عبور كند و نيرويي مانع او مي شود. وحشت زده سعي مي كند تا آنجا را ترك كند اما ديواري نامرئي مانع عبور او مي شد و فضاي خصمانه اي را در اطراف او به وجود آورده بود. هوا تاريك شده بود. او افرادي فانوس به دست را ميديد كه دنبال او مي گشتند و صدايش مي زدند. دختر از فاصله دو سه متري جواب آنان را مي داد. اما به نظر مي رسيد آنها صدايش را نمي شنوند و سرانجام راهشان را كشيدند و رفتند. پس از مدتي دختر متوجه مي شود ديوار نامرئي از بين رفته است و او توانست به خانه اش برگردد !!!



واقعه عجيب !!

كشاورزي مسن به نام جان مالاگين در منطقه لندن دري در شمال ايرلند زندگي مي كرد. يك روز او براي تميز كردن دودكش بخاري اش شاخه اي از بوته راج را كند و به هشدار همسايگان كه مي گفتند اين گياه مقدس است و نبايد به آن آسيبي رساند، توجهي نكرد ولي طولي نكشيد كه از كار خود پشيمان شد ! زيرا دوده هايي را كه در باغ زير خاك كرده بود به گونه اي اسرارآميز به آشپزخانه برگشت !‌او دوباره دوده ها را پاك كرد و به باغ برد و روي آنها خاك ريخت. دوباره دوده ها به آشپزخانه برگشتند. دوده ها روي تمام وسايل آشپزخانه رو پوشاند. ظروف سفالين شكسته شد ! معلوم نبود سنگ هايي كه در و پنجره ها را مي شكست از كجا مي آيند. به علاوه موزاييك حمام در وسط آشپزخانه پرتاب شد و شكست و چند تكه شد ! سنگي يك كيلويي كه آن را براي تراز اجاق گاز زير آن گذاشته بود در فضا به حركت در آمد و به پنجره خورد و آن را شكست. صداي برخورد سنگ ها به شيرواني و سقف چوبي آشپزخانه به گوش مي رسيد. سنگ ها به كف آشپزخانه مي افتادند. سنگ ها را بيرون ميريخت اما باز بر مي گشتند ! وقايعي در شرف وقوع بود كه كسي قادر به كنترل كردنشان نبود. سرانجام كشاورز آنجا را ترك كرد و آن خانه براي هميشه متروك باقي ماند !!!!
ConfusedRolleyesShyConfused
جالبه زیادم ترسناک نیس اما واقعیته یا نه؟!
من 13 سال دارم خودم داستان ترسناک میزارم بعد نخونم داریم مگه
من خودم نخوندم Heart

(16-06-2014، 8:45)The Matrix نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
من 13 سال دارم خودم داستان ترسناک میزارم بعد نخونم داریم مگه

اون داستانتو رو خوندم اصنم نترسيدم Tongue
خو اولش ترسيدم انجام دادم ديدم حقيقت ندارهBig Grin
الاConfusedConfusedConfusedن این کجاش ترسناک بودد؟؟؟؟؟؟؟
ما که  14 سالمون بود نترسیدیم
ای بابا این ترسناک حساب میشه؟
اقا برو کتاب های r.l.stine رو بخون اونا خیلی قشنگه
(16-06-2014، 8:45)✖ ̶̶ℬ̶̶Å̶̶Ð̶̶ ̶̶Ш̶̶ϴ̶̶Ḻ̶̶ℱ̶̶ ✖ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
من 13 سال دارم خودم داستان ترسناک میزارم بعد نخونم داریم  مگه

يكي بهم كمك كنه چشم سومم روبازكنم جميل منه faramarz. jam. farsadi@gmail.com crying