انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: شعر طنز گدا گنج پنهان است
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
شعر طنز گدا گنج پنهان است

به خطّ و خال گدایان مده خزینه ی دل

هزار دوز و کلک در بساط آنان است

زباند پیچی پا تا به گچ گرفتن دست

برای جلب ترحّم ، چه اشکباران است
شعر طنز گدا گنج پنهان است

برای او شده این کار خوب و نان آور

گَهی به کوچه ،گَهی پارک گَه خیابان است

چه شغل بهتر از این که بدون سرقفلی

ویا اجاره بها سود آن دوچندان است
شعر طنز گدا گنج پنهان است

چه نیک گفت ظریفی :گدایی گرننگ است

ولیک شغل پراز سود وگنج ِپنهان است

برای جلب نظرها سرشک غم بارد

چو شُد به خانه ،به ریش من و تو خندان است
شعر طنز گدا گنج پنهان است

کسی که آبروی خویش را معامله کرد

کجا به فکر صفت های پاک انسان است

گدای حرفه ای هرروز چاق و چلّه شود

نحیف آنکه نیازش به لقمه ای نان است
شعر طنز گدا گنج پنهان است

کمک به همچو گدایی ستم به محرومین

هموکه سرخی صورت به ضرب دستان است

اگر به گفته ی «جاوید» نیک تر نگری

یقین شود که گدا همچو گنج ِ پنهان است
شعر طنز گدا گنج پنهان است