انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: آدرس بدم؟؟
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
آدرس بدم تشریف بیارید یه چای دور هم بزنیم...؟
 
قلم کاغذ دستت باشه بگم...؟
 
سر همون خیابونی که دخترای شهرم واسه یهشب جای خلوت منتظر یه ماشین شاسی بلندن...
 
ماشینی که حاجی برای دور زدن مکه خریدهبرای پسرش...
 
اون خیابون و مستقیم بیا ولی چشماتو ببند...
 
باز که باشه چشات... دلت سنگ میشه...
 
عادی میشه واست که سر محلمون دختر 9 سالهداره میرقصه و پدرش داره دف میزنه واسه هزار تومنی که تو بهش بدی...
 
مستقیم بیا و هفت هشت دختری و که جلوت دستشونوبه سمتت دراز کردن و رد کن...
 
بیا سر کوچه یه مرد 50 ساله تا کمر خم شدهتوی سطل زباله دیدیش...؟
 
اون کوچه رو بپیچ بیا تو...
 
میرسی به یه خونه ای ک زن 21 ساله واسهاینکه عاقبتش مثل دختر سر خیابون اولی نشه رخت همون حاجی و میشوره ک واسه پسرش ماشین شاسی بلند خریده...
 
نه اینکه که حاجی ماشین لباسشویی ندارهنه...
 
داره ولی از شما چه پنهون حاجی دلش گیرهاین دخترس...
 
با خدا عهد کرده تا وقتی یه شب با این دخترهنخوابیده رختاشو اون بشوره...
 
رسیدی مشتی...
 
بشین پای سفره دلم چای خونه دل من از قهوهتلخ فرانسه هم تلخ تره...
 
بزن داداشم...
 
بزن خواهرم نوش جونت...
 
دخترای گل اگه یه پسر واقعا دوستتون داشتهباشه بدون نیازشم دوستتون داره...
 
مگه شیرین نیاز فرهاد و تامین کرد...
 
که فرهاد عاشقش شد...
 
خودتو دریاب اینجا ساده باشی رودست خوردی...
 
دوست داشتن و خواهشا کثیف نکنین...
 
آقا پسر گل نیازتو با حرفای قشنگ و پوچو عشق بازی تو (کت) دختر نکن...
 
که فکر کنه واقعا دوسش داری...
 
مرد باش نه نامرد...
 
 
دوست مــــــــــجازی من
 
چند وقت است برایت مینویسم
و تو میخوانی
و گاهی تو مینویسی و من میخوانم
حواست به من باشد
 
دوست مــــــــــجازی من
 
بین ما هیچ نقابی نیست
این روزها درد دلهایمان را
به زبان نمی آوریم
تایپ میکنیم
 
مانده ایم اگر این دنیای مجازی نبود
روی دیوار احساس چه کسی مینوشتیم
 
نامت زیباست اما افسوس مجازی هستی
 
پشت هر یک از لایکها یک مخاطب خاص نشستهاست
میخواند/فکر میکند/گاهی هم گریه میکند/یامیخندد
 
برای چند دقیقه هم که باشد از دنیای واقعیمرخصی میگیری
مینشینی برای دل خودت
گاهی هم شب و روز میچرخی در این دنیای رمزدار
 
ولی میدانم
 
قد تمام لبخندهایت تنها هستی
اگر همدمی بود که مجازی نمیشدی
 
دوست مــــــــــجازی من
 
گاهی آنقدر احساس نزدیکی میکنیم که دستمانبه مانیتور میخورد
بیخود میشویم بین یک دنیا دروغ و اعتقاد
 
فراموش میکنیم خودمان را
دور میزنیم منطق و باورهایمان را
میخندیم/گاهی هم دروغ میگوییم
 
آنقدر که با طـــــــــــو راحت هستم باخودم نیستم
نمیدانم....
شاید این معجزه ی مـــــجازی بودنت باشد
دوست مجازی من
بودنت را قدر میدانم و دوستت دارم !
 
 
کـاش وَقـتهـ ـایِ تــَنهـ ـایی
یــِکی از تو سایـه مـ ـی اومَد و مـِثلِپــِسَرخالــه میگــُفـت
نــ ـون بـــِگیرَم
نـَـ ـفت بـــِگیرَم
دِلــِ ـت گــِـرِفتِه
مَنــَـ ـــم مــیگــُــفتــَم اره
بَعد فــَقــَط مینــِشَست کِنارَم و سکوتمیکــَرد
مَنــَ ــم مِثلِ کــُـــلاه قِرمِزی سَرَمومیزاشتـــَ ـــم رو زانوش…
 
 
 
گاهی که خیلی غمگین میشوم
 
گریه نمیکنم
 
فقط لبخندی کش دار و تلخ به گذر زمان ومختصات مکان حواله میدهم
 
و بی مهابا پاهایم را تکان میدهم
 
و خیره به دیوار سفید همیشگیِ روبه رویممیشوم
 
و پوست لبم را می کنم تا خون بیاید
 
و موهایم را دور انگشتانم حلقه میکنم
 
و کنج اتاق می شود خلوتگاهم !
 
گاهی که خیلی غمگین میشوم
 
خودم را نوازش می کنم در اوج تنهایی
 
و خود را در آغوشِ خود رها میکنم
 
دستانم را لمس میکنم تا بدانم که هستم
 
و فراموش نشده ام
 
نمرده ام !
 
گاهی که خیلی غمگین میشوم
 
مدتها خود را در آینه مینگرم !
 
امشب از آن گاهی هاست …
 
 
 
با یاد تو هر لحظه پریشانم و بی تو...
 
دلداده و سر گشته و حیرانم و بی تو...
 
بی تو چه کنم کاش نصیبم نشود ...کاش
 
آن لحظه که آید به لبم جانم و بی تو...
 
گرداب غمت با دل من بین که چه ها کرد
 
در داغ غمت بی سر و سامانم و بی تو...
 
تو با دل من عهد نبستی که بمانی؟؟؟
 
تو رفتی و من بر سر پیمانم و بی تو...
 
دل کنده ام از هرچه بغیر از تو در این شهر
 
دیدی که به یاد تو غزلخوانم و بی تو...
 
 
 
^_^ ^_^ ^_^ ^_^ ^_^ ^_^ ^_^
 
 
ﺩﺧﺪﺭ ﺑﺎﺱ ﺟﻠﻮ شوهرش
 
ﻟﺒﺎﺱ ﺑﺎ ﺭﻧـــﮕﺎﯼ ﺷــــــــــﺎﺩ ﺑـــﭙﻮﺷﻪ
 
ﺑﺎﺱ ﭘﺎﯾﻪ ﺑﺎﺷﻪ ، ﺷﺮ ﺑﺎﺷﻪ ، ﺷﯿﻄﻮﻥﺑﺎﺷﻪ
 
ﺍﺯ ﺳﺮ ﻭ ﮐﻮﻟﺖ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻩ ، ﮐــــِــﺮﻡ ﺑﺮﯾﺰﻩ
 
ﻫﯽ ﺑﺨﻨﺪﻩ
 
ﻧﻪ ﺑﺸﯿﻨﻪ ﯾﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﻣﺚِ ﺟﻮﺟﻪ ۱ ﺭﻭﺯﻩﻏﻤﺒﺎﺩﺑﮕﯿﺮﻩ
 
ﺑﺸﯿﻨﻪ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﭘﻠﯽ ﺍﺳﺘﯿﺸﻦ ﺑﺎﺯﯼﮐﻨﻪﺷﺮﻃﯽ((:
 
ﺗﻮﻟﺪﺕ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﯽ ﺧﻮﻧﻪ ﮐﯿﮏ ﻭ ﺑﮑﻮﺑﻪ ﺗﻮﺻﻮﺭﺗﺖﻫﺮ ﻫﺮ ﺑﺨﻨﺪﻩ
 
ﺣﺮﺻﺘﻮ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﺭﻩ ﺍﻋﺼﺒﯽ ﮐﻪ ﺷﺪﯼ ﺑﭙﺮﻩ
 
ﺑﻐﻠﺖ ﻣﺎﺍﺍﺍﭼﺖ ﮐﻨﻪ
 
ﯾﻪ ﺳﺮﻩ ﻏﺮ ﻧﺰﻧﻪ ﺧﻼﺻﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﻕ ﻧﺒﺎﺷﻪ(:
 
-____- !
 
دخدر باس فقط فقطو فقط واسه اقاشون رژ جیغبزنه
 
بعد شیطون بشه کرمش بگیره بوس نده!
 
-____-!
 
 
 
 
بعضی از خاطراتو باید جدا کرد
خوب پاکشون کرد و برقشون انداخت
بعد هم محکم بسته بندیشون کرد و حتی یهروبان کوچولو گوششون زد
و یه جاهایی اون دور دورای ذهن پنهونشونکرد
بعضی حرفام باید به خاطر آورد.
خوب شست و شفافشون کرد. محکم توی زر ورقپیچید.
قلب کوچیکی هم به کنارشون چسبوند و گوشهامنی کنار بقیه خاطرات جا داد.
اما بعضی از آدما...
بعضی آدما رو باید برداشت،
خوب سبک سنگینشون کرد، بعدم محکم دستشونوبست، حتی یه سنگم به
پاشون آویزون کرد و به اعماق گذشته پرتابشونکرد
بعضی از یادگارام که انگار
از اول نبودن و نباید بمونن. فقط باید بوسیدو کنارشون گذاشت.
اما... اما بعضی از خاطرات، یاد ها، آدمها، یادگاری ها،
بعضی لحظه ها، نگاه ها، خنده ها، بغض ها،صدا ها، عطرا.
بعضیاشونو باید همونجوری ناب بدون هیچ دخلو تصرفی،
بدون اینکه حتی یه ذره غبارو از روشون فوتکنیم،
همونجوری باید منجمدشون کرد و در پنهونترین جای دلت نگه داشت.
میگی چرا منجمد؟ آره... آره باید منجمدکرد
تا همه شکل و طعم و آهنگ و رنگ و بو و حتیتمام گرماشون به همون اصالت و تراوت،
به همون بکری و دست نخوردگی باقی بمونه.
تا آروم بگیریم و مطمئن بشیم که جاشون امنه.
بی هیچ تغییری، بدون هیچ فساد و پژمردگیکه شاید
اگه یه روزی روزگاری طاقتمون تاق شد، کهدلمون پر کشید
تا دری پنجره ای روزنه ای حتی به زمان تولدشونباز کنیم،
که اگه قلبمون برای بودن دوبارشون لرزید،یه امیدی باشه
که با حتی گرمای نگاهی قلب یخیشون آب بشه....
 
فقط ميتونم بگم

عــــــالــــــي
خیلی قشنگ بود ممنون
مرسی قشنگ بود اما اون دوست مجازی من قبلا گذاشته بودم
عالی بود! (:
خعلی زیاد بود ولی خوندم