21-07-2012، 8:39
چیزهایی که مادرها هیچ وقت نمیگویند
- چطور می تونی از این فاصله دور صفحه تلویزیون را ببینی؟!
- آره من هم مثل تو گاهی اوقات از مدرسه جیم میشدم!
- همه لامپهای خانه را روشن کن. این جوری خیلی قشنگتره!
- بگذار پیراهنت را بو کنم .... آره میتونی یک هفته دیگه هم آن را بپوشی!
- برو با آن سگ ولگرد بازی کن ... من هم هر روز سعی میکنم به او غذا بدهم!
- خوب اگر مادر دوستت میگه اشکالی نداره .... از نظر من هم اشکالی نداره!
- دستمال کاغذی ندارم میتونی بینی ات را با آستین پیراهنت تمیز کنی!
بعضی هاشونو شاید بگن....
- چطور می تونی از این فاصله دور صفحه تلویزیون را ببینی؟!
- آره من هم مثل تو گاهی اوقات از مدرسه جیم میشدم!
- همه لامپهای خانه را روشن کن. این جوری خیلی قشنگتره!
- بگذار پیراهنت را بو کنم .... آره میتونی یک هفته دیگه هم آن را بپوشی!
- برو با آن سگ ولگرد بازی کن ... من هم هر روز سعی میکنم به او غذا بدهم!
- خوب اگر مادر دوستت میگه اشکالی نداره .... از نظر من هم اشکالی نداره!
- دستمال کاغذی ندارم میتونی بینی ات را با آستین پیراهنت تمیز کنی!
بعضی هاشونو شاید بگن....