انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: فساد مالي رضاخان، پهلوي اول
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
در زمان رضاخان ارتكاب اعمال فاسد نيز نه تنها كم نشد، بلكه بيشتر از قبل نيز صورت گرفت و حتي با استبداد و اختناق بيشتري هم شايع گرديد. درخصوص شخصيت رضاخان در تاريخ ايران آمده است: «وقتي او در سوم اسفند 1299 كودتا كرد و در سال 1304 به سلطنت رسيد، نه ملكي داشت، نه كارخانه و نه دارايي قابل ذكري، و در سال 1320 املاك سلطنتي او حدود دو هزار ملك شش دانگ برآورد شد كه از راههاي مفسدهآميزي چون غصب، خريد به اجبار و چپاول به دست آمده بود.»14 در آن زمان رضاشاه با تصرف اموال و املاك مردم، بزرگترين مالك ايران شده بود و تمام چرخهاي حياتي كشور را در جهت منافع شخصي خود به حركت درميآورد. مرگ در انتظار كساني بود كه حاضر نبودند املاك خود را تقديم شاه كنند.15

در تاريخ آمده است كه او باجهاي هنگفتي ميگرفت و در حالي كه طبقه سرمايهدار، تجار، انحصارگرو مقربان سياسي را غني ميكرد، تورم و مالياتهاي سنگين و سوءاستفادهها و مفاسد مالي، سطح زندگي مردم را كاهش ميداد. جنون ثروت، رضاخان را آنقدر از خود بيخود كرده بود كه تنها به غصب املاك مردم، برقراري انحصارات و كارخانهداري ختم نميشد، بلكه اعتبارات و بودجه مملكتي و بهويژه درآمد كشور از نفت، بدون هيچ حساب و كتابي در اختيار شخص شاه بود و او به ميل و اراده خود از آن برداشت نموده و حيف و ميل ميكرد.
فساد مالي شخصرضاخان و مفاسد بيشمار مقامات بلندپايه باعث گرديد، تصدي مشاغل و پستهاي بالاي دولتي و حكومتي تنها در دست عدهاي محدود جابهجا شود. در تاريخ آمده است: «اداره سيصد شغل سطح بالاي مملكتي فقط در اختيار 70 الي 80 نفر از سياستمداران قديمي و بانفوذ بود كه به جز چند مورد، سن همه آنها از 50 و يا 60 سال بيشتر بود.»16 چنين وضعيتي در طول سلطنت رضاخان به وفور ديده ميشد؛ استبداد، فقر، تبعيض و بحرانهاي اقتصادي بر شدت وخامت شيوع مفاسد مالي افزوده بود.