انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: ازدواج اشک و دستمال کاغذی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
اشک گفت: ازدواج اشک و دستمال کاغذی!؟



تو چقدر ساده‌ای خوش خیال کاغذی!



توی ازدواج ما، تو مچاله می‌شوی



چرک می‌شوی و تکه‌ای زباله می‌شوی



پس برو و بی‌خیال باش



عاشقی کجاست؟ تو فقط دستمال باش!







دستمال کاغذی، دلش شکست



گوشه‌ای کنار جعبه‌اش نشست



گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد



در تن سفید و نازکش دوید خون درد







آخرش، دستمال کاغذی مچاله شد



مثل تکه‌ای زباله شد



او ولی شبیه دیگران نشد



چرک و زشت مثل این و آن نشد






رفت اگرچه توی سطل آشغال

پاک بود و عاشق و زلال

او با تمام دستمال‌های کاغذی فرق داشت
چون که در میان قلب خود دانه های اشک داشت











((((جون خودم نمی دونم تکراریه یا نه؟؟)))
HuhHuhHuhHuhHuhHuhHuhConfused
چرا نصفه نوشتیش
مثلا که چی؟اخرش چی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟Big Grin
کاملش اینا ها

 
دستمال کاغذی به اشک گفت :
قطره قطره ات طلاست
یک کم از طلای خود حراج می کنی؟
عاشقم
با من ازدواج می کنی؟
اشک گفت:
ازدواج اشک و دستمالِ کاغذی!
تو چقدر ساده ای
خوش خیال کاغذی!
توی ازدواج ما
تو مچاله می شوی
چرک می شوی و تکه ای زباله می شوی
پس برو و بی خیال باش
عاشقی کجاست!
تو فقط
دستمال باش!
دستمال کاغذی، دلش شکست
گوشه ای کنار جعبه اش نشست
گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد
در تن سفید و نازکش دوید
خونِ درد
آخرش، دستمال کاغذی مچاله شد
مثل تکه ای زباله شد
او ولی شبیه دیگران نشد
چرک و زشت مثل این و آن نشد
رفت اگرچه توی سطل آشغال
پاک بود و عاشق و زلال
او
با تمام دستمال های کاغذی
فرق داشت
چون که در میان قلب خود
دانه های اشک کاشت .

من عاشق این شعرم فوق العاده است
دستمال کاغذی به عقد اشک در اومده اما از هون طرف با مخاط دماغ رابطه داره!!خخخخخخخخخخخخخخخخخ