انجمن های تخصصی فلش خور

اس ام اس جدید سری 162
sms jadid
•
•
•
نمی دانم فرهاد دگرازچه می نالید؟
اوکه تمام زندگیش شیرین بود …
•
•
•
اس ام اس جدید سری 162
sms jadid
•
•
•
من برای خودم می نویسم…
توبرای خودت بخوان…
من حرف دلم رامی نویسم…
توحرف دلت را بخوان…
من برای عشق می نویسم…
توبرای معشوقه ات بخوان…
•
•
•
اس ام اس جدید سری 162
sms jadid
•
•
•
به سلامتی کسی که دیگه بهش زنگ نمیزنیم
اما اگه بفهمیم خطش خاموشه دق می کنیم
•
•
•
اس ام اس جدید سری 162
sms jadid

•
•
•
مادر! گناه زندگی ام را به من ببخش
زیرا اگر گناه من این بود، از تو بود
هرگز نخواستم که تو را سرزنش کنم
اما تو را به راستی از زادنم چه سود؟
•
•
•
اس ام اس جدید سری 162
sms jadid
•
•
•
برف بارد دانه دانه
می رود یارم به خانه
آتش سوزان عشقش
میکشد در دل زبانه
دانه های برف ریزد
روی مویش، روی شانه
میکند برمن نگاهی
یک نگاه عاشقانه
در میان برف مانده
جای پاهایش نشانه
آرزوها در دل من
میزند هر دم جوانه
برف بارد دانه دانه
می رود یارم به خانه
فریدون صلاحی
•
•
•
اس ام اس جدید سری 162
sms jadid
•
•
•
کاش امشبم آن شمع طرب می آمد
وین روز مفارقت، به شب می آمد
آن لب که چو جان ماست، دور از لب ماست
ای کاش که جان ما به لب می آمد !
رهی معیری
•
•
•
اس ام اس جدید سری 162
sms jadid
•
•
•
عجز من و غرور تو شد آشنا به هم
رسم نوی است الفت شاه و گدا به هم
پا در حریم محفل دلها شمرده نه
آهسته باش تا نزنی شیشه ها به هم
•
•
•
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
اس ام اس جدید سری 162
sms jadid
•
•
•
عشق از ره تکلیف، به دل پا نگذارد
سیلاب نپرسد که در خانه کدام است؟
•
•
•
اس ام اس جدید سری 162
sms jadid
•
•
•
روزى اگر نبودم تنها آرزویم این است
زیر لب بگویى یادش بخیر…
•
•
•
اس ام اس جدید سری 162
sms jadid
•
•
•
خیلی از دورو بریام ” عوض” شدن….
خیلی هاشونم ” عوضی” شدن….
خیلی چیزا تو زندگیم ” عوض” شد
و ” عوضی” بودن خیلیا بهم ثابت شد….
•
•
•
اس ام اس جدید سری 162
sms jadid
•
•
•
آدمهای خوب نه خاطره اند ،نه تاریخ
بلکه حقیقت روزگارند درست مثل خودت
•
•
•
اس ام اس جدید سری 162
sms jadid
•
•
•
یکی مریض میشه میمیره
یکی تصادف میکنه میمیره
خلاصه هرکسی یه جور مبمیره
ولی من برات همه جوره میمیرم
•
•
•
اس ام اس جدید سری 162
sms jadid
•
•
•
درهجوم بیقراری ها فکرمی کردم تنها پناهم میتواند درخت بیدی باشد
که حتی درطوفان نیز تکان نمی خورد اما چه ساده به آن تکیه کردم
درحالیکه از ازل شانه هایش یارای مقابله با نسیم را هم نداشت