انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید- ملک الشعرای بهار
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید- ملک الشعرای بهار 1
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
فصل گل میگذرد همنفسان بهر خدا
بنشینید به باغی و مرا یاد کنید
عندلیبان گل سوری به چمن کرد ورود
بهر شاباش قدومش همه فریاد کنید
یاد از این مرغ گرفتار کنید ای مرغان
چون تماشای گل لاله و شمشاد کنید
هر که دارد زشما مرع اسیری به قفس
برده در باغ و به یاد منش آزاد کنید
بیستون بر سر راه است مباد از شیرین
سخنی گفته و غمگین دل فرهاد کنید
آشیان من بیچاره اگر سوخت چه باک
فکر ویران شدن خانه صیاد کنید
جور و بیداد کند عمر جوانان کوتاه
ای بزرگان وطن داد کنید
گر شد از جور شما خانه موری ویران
خانه خویش محال است که آباد کنید
کنج ویرانه ی زندان شد اگر سهم بهار
شکر آزادی و آن گنج خداد داد کنید

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://esmipoor.blogfa.com/post-138.aspx

شعر فوق شعر زیبای ملک الشعرای بهار درزمینه اشعار انقلاب مشروطه است.
هان اي ايرانيان، ايران اندر بلاست
مملکت داريوش دستخوش نيکلاست
مرکز ملک کيان در دهن اژدهاست
غيرت اسلام کو؟ جنبش ملي کجاست؟

+ملک الشعرای بهار