انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: اس ام اس امام زمان (عج)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
نیامدی که مبادا بمیرم از شادی ؟
بیا که مرگ به از انتظار میباشد …
.
.
اندر آیینه ی دل عکس شهی می طلبم
به حریم حرم دوست رهی می طلبم
روز و شب ناله زنان ، ندبه کنان ، اشک فشان
از خدا دیدن رخسار مهی می طلبم
.
.
فروغ روی یزدان داری ای دوست
صفای باغ رضوان داری ای دوست
تویی یوسف که در هر کوی و برزن
هزاران پیر کنعان داری ای دوست


.
.
منی که مایه ننگم به حد رسوایی
چگونه از تو بخواهم به دیدنم آیی ؟
چو خویش یار تو دیدم چه نیک فهمیدم
عزیز فاطمه مهدی چقدر تنهایی


.
.
تا کی غروب جمعه ببینم که مادرت
یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت
آقا بیا که درد دلم بی نهایت است
تعداد درد من به خدا از رقم گذشت
.
.
انتظارش انتظارم سیر کرد
آنکه می خواهد بیاید دیر کرد
تا به کی در انتظارش دیده بر در دوختن ؟
آمدن … رفتن … ندیدن … سوختن …
.
.
جهان در حسرت آیینه مانده ست
گرفتار غمی دیرینه مانده ست
شب سردی ست بی تو بودن ما
بگو تا صبح چند آدینه مانده ست ؟
.
.
خسته ام از بس چیزهای کوچک از خدا خواستم
میخواهم این بار اندازه بزرگی خودش تو را بخواهم
.
.
پایان تمام عاقبت ها نیک است
صبح است که پایان شب تاریک است
یک عمر اگر چشم به راهی کردی
تردید نکن ، ظهور او نزدیک است …
.
.
از پرده ها برون شد ، سوز نهانی ما
کوک است ساز دلها ، کِی میل شور داری ؟
در خواب دیده بودم ، یک شب فروغ رویت
کِی در سرای چشمم قصد ظهور داری ؟
.
.
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست
توفان زده‏ ام مرا نجاتی بفرست
فرمود که با زمزمه یا مهدی
نذر گل نرگس صلواتی بفرست


.
.
هزار یوسف مصری فدای یک نگهت
بیا که این دل من را صفا دهد قدمت
هنوز منتظر هستم بینمت روزی
بیا که سری من دهم در آمدنت
.
.
با یاد خدا همیشه در زمزمه باش
از غصه روزگار بی واهمه باش
هر لحظه دلت شکست یادت نرود
آن لحظه به یاد یوسف فاطمه باش
.
.
دلم هوای تو کرده ، هوای آمدنت
صدای پای تو آید ، صدای آمدنت
بهار با تو بیاید به خانه دل ما
قدم به خانه ما نِه ، صفای آمدنت
.
.
خواب دیدم که پیامک به رفیقان زده ام
و نوشتم که بشارت “گل زهرا آمد”
.
.
ای طبیبا به سر بستر بیمار بیا
بهر دلداری دلسوخته زار بیا
تو که دل را به نگاهی بربودی ز کفم
به پرستاری بیمار دل افکار بیا
.
.
صبرم از کاسه دگر لبریز است
اگر این جمعه “نیاید” چه کنم ؟
آنقدر من خجل از کار خودم
اگر این جمعه “بیاید” چه کنم ؟
.
.
روزی هزار بار دلت را شکسته ام
بیخود به انتظار وصالت نشسته ام
هربار این تویی که رسیدی و در زدی
هربار این منم که در خانه بسته ام
.
.
یا سر نهم به خاک درش یا دهم به باد
رفتم به کوی یار ببینم چه می شود …
.
.
بیا دوباره پاک کن ز جاده ها غبار را
به عاشقان نوید ده رسیدن بهار را
تمام لحظه های من فدای یک نگاه تو
بیا و پاک کن ز دل حدیث انتظار را
.
.
یک روز می افتد ؛ آن اتفاق خوب را می گویم …
من به افتادنی که برخاستن اوست ایمان دارم ؛ هر لحظه ، هر روز ، هر جمعه …
.
.
کسی نیامده جز او سر قرار خودش
نشسته غرق تماشای شیعیان خودش
چه انتظار عجیبیست اینکه شب تا صبح
کسی قنوت بگیرد به انتظار خودش
.
.
چه بگویم ؟
خودم هم خسته شدم …
شاید همه حرفهای من در این واژه خلاصه شود : “بیــــــــــا”
.
.
یک دم وصلت ز عمر جاودانم خوشتر است
بی وصال دوست ، عمر جاودانی گو مباش
.
.
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب
که روزگار بسی فتنه زیر سر دارد
بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا
ز پشت پرده ی غیبت به ما نظر دارد
بخوان دعای فرج را به یاد خیمه ی سبزی
که آخرین گل سرخ از همه خبر دارد
.
.
تا کی به شکل خاطره ای گم ببینمت ؟
در عطر سیب و مزه گندم ببینمت ؟
من آن همیشه چشم به راهم به من بگو
یک جمعه در هزاره چندم ببینمت ؟
.
.
دلی دارم که رسوای جهان است / گرفتار بتی ابرو کمان است
نگاهم سوی طاووسی بهشتی است / که نامش مهدی صاحب الزمان است
به امید ظهورش . . .
.
.
از میان اشک ها خندیده می آید کسی
خواب بیداری ما را دیده می آید کسی
با ترنم با ترانه با سروش سبز آب
از گلوی بیشه خشکیده می آید کسی . . .
اللهم عجل لوییک الفرج
.
.
گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن / گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم / گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم . . .


.
.
آه می کشم تو را ، با تمام انتظار
پر شکوفه کن مرا ، ای کرامت بهار
در رهت به انتظار ، صف به صف نشسته اند
کاروانی از شهید ، کاروانی از بهار . . .



.
.
باز هم جمعه شد و غصّه ی من تازه شده / درد این بی خبری بی حد و اندازه شده
باز هم جمعه شد و چشم به ره مانده شدم / باز از دوری تو خسته و درمانده شدم
.
.
یارب آن یوسف گمگشته به من باز رسان
تاطرب خانه کنی بیت حزن باز رسان
ای خدایی که به یعقوب رساندی یوسف
این زمان یوسف من نیز به من باز رسان . . .
.
.
الا ای عطر دین ما کجایی ؟ / شه خضرا نشین ما کجایی ؟
مذاب کوره ی آهنگرانم / به یادت جمعه ها در جمکرانم . . .
.
.
با این دل ماتم زده آواز چه سازم /بشکسته نی ام بی لب دم ساز چه سازم
در کنج قفس می کشدم حسرت پرواز /با بال و پر سوخته پرواز چه سازم . . .
.
.
دلم ز هجر تو در اضطراب می‌ افتد
بسان زلف تو در پیچ و تاب می‌افتد
شبی که بی‌ توام ، ای ماه انجمن آرا !
دلم ز هجر تو از صبر و تاب می‌ افتد . . .
.
.
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت / دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت
مانند مرده ای متحرک شدم بیا / بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت . . .
.
.
دوباره جمعه گذشت و قنوتِ گریان ماند
دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند
دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما
پس از نیامدنت گوشه ی خیابان ماند . . .
.
.
در آتش رهایم ، خدا شاهد است / به غم مبتلایم ، خدا شاهد است
شب است و دل و بیکسی وایِ من / به درد آشنایم ، خدا شاهد است . . .
اللهم عجل لولیک الفرج
.
.
فقط گفتی به ما پرواز ، پرواز / در زندان غیبت کی شود باز؟
بدون تو چگونه پرگشاییم ؟ / برای هر عمل هستی سر آغاز . . .
.
.
ای اف به این زمانه و ای اف به روزگار
تا کی شکست ، خرد شدن ، بغض ، انتظار
تقویمها نبود تو را ناله میکنند
در سالهای ساکت و بی روح و مرگبار . . .
.
.
مرا به غیر تو نبود پناه مهدی جان
که من گدایم و هستی تو شاه مهدی جان
در انتظار تو شاها گذشت عمر عزیز
نگشت حاصل من غیر آه مهدی جان . . .
.
.
آقا نگاهت جای آهو هاست ، می دانم
دستان پاکت مثل من تنهاست ، می دانم
آقا دلت در هیچ ظرفی جا نمی گیرد
جای دل تو وسعت دریاست ، می دانم . . .
.
.
کاش از لطف شبی یاد ز ما می‌کردی / یاد از عاشق افتاده ز پا می‌ کردی
کاش بیمار فراقت که ز پا افتاده / با نگاه ملکوتی تو دوا می‌ کردی . . .
یا صاحب الزمان . . .
.
.
زمین دلتنگ و مهدى بیقراراست‏ / فلک شیدا ، پریشان روزگار است‏
دلا، آدیـنه شد، دلبر نیامد / غروب انتظارم سرنیامد . . .
.
.
رزو دارم بیایی مژده ی سبز بهارم
ای تمام آرزویم ای همه دار و ندارم
آرزو دارم بیایی در دل تاریک غم ها
ای جمالت روشنای خلوت شب های تارم . . .
بلند ترین ارتفاع برای سقوط انسان ها
افتادن از نگاه مهدی فاطمه است


.


.


جمعه یعنی یک غروب وعده دار / وعده ترمیم قلب یاس زار
جمعه یعنی مادر چشم انتظار / در هوای دیدن روی نگار
جمعه یعنی یک سماء دلواپسی / می شود مولا به داد ما رسی…؟


.


.


گفتند که جمعه می رسی از کعبه
این رفتن جمعه جمعه ها پیرم کرد
یا مهدی (عجل الله)




.


.


باز به انتظار تو، جمعه غروب می شود
اگر بیایی از سفر، آه چه خوب می شود
یا صاحب الزمان (عجل الله)


.


.


اقا را از هر طرف بخانی اقاست…
ما منتظر و منتقم فاطمه هستیم.
برای سلامتیش صلوات


.


.


چه کاری برمیاد از دست دنیا ، جز اینکه واسه تو دیوونه باشه
آخه مهمونی که انقد عزیزه ، خودش میتونه صاحبخونه باشه


.


.


گفت: لطفاً این پرونده ها را بشمار
گفتم: مثل هفته قبل، هنوز به سیصد تا هم نرسیده غمی روی چهره اش نشست.
گفت: یاران من کی کامل می شوند؟


.


.


با دستایی که روبه آسمونن ، یه عـُمره که فرج خوندیم بـرگـرد
تموم جمعه ها رو بغض کردیم ، یه عـُمره منتظر موندیم بـرگـرد


.


.


دیر گاهیست که ما تشنه دیدار تو ایم
قد رعنا بنما جمله خریدار تو ایم
گر چه با دستو زبان جمله خریدار تو ایم
گل نرگس نطری ما همگی خار تو ایم
تعجیل در فرجش صلوات


.


.


امام صادق(ع) : هیچ نوروزی نمی آید مگر اینکه توقع فرج و ظهور در آن میرود.


.


.


عیب کار از جعبه تقسیم نیست
سیم سیار دل ما سیم نیست
ای خدا این هم هزاران طول موج
دیش احساسات ما تنظیم نیست
اللهم عجل لولیک الفرج


.


.


به عشقت تا ته دنیا به جنگ هر کسی میرم
چه تقدیری از این بهتر که از عشق تو می میرم
اللهم عجل لولیک الفرج


.


.


قطعه گمشده ای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم و یکی باز کم است
این همه آب که جاریست نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است که سرباز کم است


.


.


این روزها…
بی مهدی…
باران هم بوی تشنگی میدهد…
اللهم عجل لولیک الفرج