انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: یک داستان غم ناک
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
روزی پیر مردی به همسر خود گفت چرا خروپف میکنی؟
زن گفت من خروپف نمی کنم.
روز بعد هم همان اتفاق افتاد و مرد برای آنکه ثابت کند
که زن خروپف میکند ضبتی آماده کرد تا صدای 
زن را ضبت کند.
اما روز بعد زن دیگر بیدار نشد و مرد هر شب با 
صدای خروپف زن به خواب میرفت.
p343p343p343p343
لطفا نظر دهید
.nky
تکراری بود
درسته تکراری بود ولی خیلی خیلی حیلی قشنگ بود.
ممنون
cry2p336