انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: No subject
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
دیدی که سخت نیست تنها بدون
مــــــــــن ؟!! دیدی صبح می شود، شب ها بدون
مـــــــــن !! این نبض زندگی بـی وقفه می زند… فرقی
نمی کندربا مــــــن یا بدون مــــــن…
دیــــــروز گر چه ســخت امروز هم
گذشت!!! طوری نمی شود فردا بدون مــــــن ...!!!







باز باران بی ترانه!با تمنای فراوان می خورد بر سقف قلبم...


باز باران نرم نرمک می چکد
از ناودان خانه ی ما...



من به پشت شیشه اے تنها و
غمگین می نگارم نامه اے را...



باز باران با صداے چک چک
غم می خورد بر پشت شیشه...



می زند یکریزه بوسه قطره
هاے خیس باران

روی اشک هاے گونه ے من...

باز عطر پاک نرگس،رقص بی
همواره باد

نغمه ے شوق پرستوی مهاجر
می سراید یک ترانه...

یادم آرد خاطرات کودکی را
در کنار بـــرکه غـــم...

باز باران بی ترانه! با
تمام بی کسی های شبانه...

می چکد بر سقف قلبم در
کنار خلوت من...






من هنوز هم فکر میکنم که رعد و
برق صدای سرفه های خداییست
که این روزها زیاد سیگار می کشد!
و ::: تنهایی::: اش را گریه
میکند
!!!





خاک بر سرش دلتنگی را میگویم

هیچ دوا درمانی ندارد بی پدر
....









ﺣﺮﻑ
ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺰﻥ !


ﺍﮔﺮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮔﻔﺘﯽ
...

ﺍﺳﻤﺶ \"ﺣﺮﻑ ﺩﻝ\"
ﺍﺳﺖ

ﺍﮔﺮ ﻧﮕﻔﺘﯽ
..

ﻓﺮﺩﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ \" ﺩﺭﺩ
\" ﺩﻟﺖ










هـــــــــــــــــیس... ساکـــــــــــــــــــــــت...!!
شکوه موقوف... صدا خفه... دردودل ممنوع... حرافی تعطیل...!!!


انتظار همیشگی... تنهایی ارثی... بغض فرو خوردن...!!!

خنده نامفهوم... ناز کردن بی جواب... غم همزاد...!!!

گریه خوراک شبانه... عاشقی دربه در... دوست داشتن دردسر...!!!

خوب پس چی آزاد...!؟!؟!؟

هـــــــــــــــــیس... ساکـــــــــــــــــــــــت...!

شکوه موقوف...!!!

دیوونه بودن آزاد..
















حکایت من حکایت کسی بود
که عاشق دریا بود اما قایقی نداشت
دلباخته ی سفر بود اما همسفر نداشت
حکایت کسی بود که زجر کشید
اما ضجه نزد
زخم داشت اما ننالید
گریه کرد اما اشک نریخت
حکایت من حکایت کسی بود
که پر از فریاد بود
اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنود...!!!!
No subject 1 

هر کس به سهم خود


از دنیا چیزی برمیدارد


من از دنیا "دست" برداشتم ...
No subject 1 

گفتم : بیا
گفت: پاهایم یخ زده
رفتم به پایش سوختم ......
گرم شد
اما به سوی دیگری رفت...