انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: در چشمهای میشی تـــو گرگ می دود / مژگان عباسلو
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
من را نگاه می کنی امــــا چــه سرسری
جوری که ممکن است به زنهای دیگری…
باتوم به دست! اینکه کتک می زنی منم !
همبازی خجـــــالتی و کوچکت ، پری!
دمپایی ام همیشه مگر تـا بـه تــا نبود ؟
حالا مرا دوباره به خاطر می آوری ؟
ما سالهاست بی خبر از هـم گذشته ایم
هریک بزرگ تر شده در چشم دیگری
شاید کـــــه آشنای یکی دیگر از شماست
آن نوجوان که با لگد از هوش می بری…
در چشمهای میشی تـــو گرگ می دود
یعنی گذشت دوره ی خواهر، برادری !
 
عالی بود

سپاسیدم