انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: خاطره ی یک محضر دار از یک عروس زبل
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
عروس و داماد تنها آمده بودند و عروس اصرار داشت مهریه نمی‌خواهد و در جای مربوط به مهریه، هیچ‌چیز ننویسیم. گفتم چشم. دوباره گفت: «هیچ چیز.» تاکید می‌کرد که جای مربوطه را خالی بگذاریم. فهمیدم می‌داند. خندیدم و گفتم: «شما می‌دونی.» خندید و خودش را زد به آن راه که «چی؟ چی رو می‌دونم؟» گفتم: «مهرالمثل رو.»




خاطره ی یک محضر دار از یک عروس زبل 1

حکم مهرالمثل زمانی به زن تعلق می‌گیرد که زن مهریه طلب نکرده باشد و هیچ‌چیز در قست مربوط به مهریه در عقدنامه وارد نشده باشد و جایش خالی باشد. کوچکترین چیز حتی یک شاخه گل هم نوشته شود، دیگر مصداق مهرالمثل نیست و مهرالمسمی می‌شود که یعنی چیزی که نامش برده شده و به اسم آمده. مثل صد تا سکه یا یک شاخه گل. در این وضعیت خانم می‌تواند هر زمانی که دلش خواست تقاضای مهریه کند و دادگاه، کارشناسی تعیین می‌کند تا با توجه به موقعیت و جایگاه اجتماعی خانم و بر اساس مهریه‌های مشابه شرایط این خانم، برایش مهریه تعیین کند. بنابراین بعضی عروس خانم‌ها که این را می‌دانند، از آن استفاده می‌کنند. هم دردسر چانه زدن سر ِچند و چونی مهریه را ندارند و هم این که هر زمان که بخواهند، می‌توانند آن را طلب کنند. این خانم هم این حکم را می‌دانست و داماد از آن خبری نداشت.
 
عروسه چقد زرنگ بوده