انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: [ زندگـ ۓ مـטּ ]
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4
[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1
[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1



[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1


به نــام خدا
سلــــام !
سپــاس نمیخــوام ! [ فقط بخــونید ][ زندگـ ۓ مـטּ ] 1
یه قسمتش از خودمــه !
بازم میگم فقط بخونید اگه وقتشو دارید !
خوش اومدید !




[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1


مهـــم نیســـت [ زندگیــتاטּ ] خــوب اـωـت یــا بد !

هر روز را با [ قلبۓ شڪًـرگذار ] بیدار شوید

و از اینڪًــــہ هنوز [ نفـس ] میڪًـشید خدارا [ ωـپاـs ] گویید !


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1


[ و بــاز هم به نــام او ]

زنــدگۓ مטּ مــآله منــه !

خُبـ بالاخره خودم ساختمش دیگــه !

آخــه میدونۓ زندگۓ مـטּ آســوטּ نبوده !!

یــه جاهایۓ دلــم شڪًـسته !!

یــه جاهایۓ آروم آروم زیر اشڪًـام دفـטּ شدم !

ولــۓ خُب زندگۓ بالا پاییـטּ داره !

قربوטּ خدا برم ڪًـــه مسیر زندگیم همیشه یڪًـساטּ بوده [ سربالایۓ ]

مטּ زمیـטּ زیاد خوردم امــا خودم بلند شدم !!

گریه زیاد ڪًـردم اما خودم اشڪًـامو پاڪً ڪًـردم !

زیاد نارو خوردم اما خودم رفاقتامو پاڪً ڪًـردم !

نذاشتم ڪًـسۓ واســه ۓ دلداریم عیـטּ سگ دروغ بگه !

فلسفۓ نیستم !

اهل طاعت اوטּ دنیا و پاداشاشم نه ...

ولۓ زندگۓ میڪًـنم !

چه زیبا میگفت بزرگۓ :

مهم نیست زیبا باشۓ زیبا اینه ڪًـه مهم باشۓ ! حتۓ براۓ یه نفر ... مـטּ براۓ خودم مهمم !

هر روز شیرۓ بدنبال شڪًـار یه آهو میره !

آهو با اینڪًـه میدونه شڪًـار میشه اما به زندگیش ادامه میده !!

شیرم با اینڪًـه میدونه آهو خیلۓ سریعتر میدوه اما هر روز اینڪًـارو تڪًـرار میڪًـنه !

مهم نیست شیر باشۓ یــا آهو !

مهم اینه ڪًـه از زندگیت نا امید نشۓ .. باهرشڪًـست یادت بیفته یه چیز بزرگ یاد گرفتۓ !

مهم اینه ڪً اگه اسمت تولیست باشه !

خیالت راحت باشه ڪً تو دفتر رنگیـטּ ڪًـماטּ خدا جا دارۓ !

بعضۓ چیزارو باید فراموش ڪًـرد ..

[ حتۓ با گریــه ]!

[زندگۓ خودمه ]اگه دوست داشته باشم با [ گریه ] عوضش میڪًـنم !

نمیذارم [دلسوزۓ ]هرڪًـسۓ زندگیمو عوض ڪًـنه !

نا امیدۓ خودم مۓ ارزه به دلسوزیاۓ دیگراטּ !

[تنهاییام] مۓ ارزه به اینڪًـه[ تـטּ هایۓ ]رو اذیت ڪًـنم !

شاید خیلۓ [ازاد] نباشم !!

[ولۓ فڪًـرم ازاده] !!

هر روز [ صب ] ڪً از خواب پا میشم به یاد روزایۓ زندگۓ میڪًـنم ڪًـه [قراره ] بیاטּ !

روزایۓ ڪً [خودم میسازم] و قرار نیست از چیـטּ بیاد !

حرفــم اینــه درسته مـטּ [خوب نیستم] !!

[ ولۓ خودمم ! ]

چیزایۓ ڪًـه [خودم دوست دارمو] برا خودم میسازم !

[مقصد]

مال ِ شهر ِ قصّه ۓ ِ[ بچّه گی] ها ست [|:]

[[دنیاۓ ِ آدم بزرگ ها ]]

فقط جادّه دارد ...!

به فڪًـر [جاده ۓ روبروت] باش !

ایـטּ یعنۓ [ زندگۓ ] !

[زندگۓ به سبڪً من] !


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1



ایـטּ روزها همه ۓ آدما [ درد ] دارند !!

[ درد پول ] [ درد عشق ] [ درد تنهایۓ ]

ایـטּ روزها چقدر یادماטּ میرود [ زندگۓ ڪًـنیم ]


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1



آرام [ ؟ ]

[آرام ] براۓ چه باید گرفت ؟

وقتۓ [ بمیریم ]، خود به خود [ آرام ] مۓ گیریم

پیش از [ آنڪًـه بمیریم ] ڪًـه نباید بمیریم


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1


[ زندگۓ ما آدم ها ] حڪًـایت یخ فروشۓ است !!

ڪًـه از او [پرسیدند]

[فروختۓ ؟]

گفت : نخریدند، [ولۓ تمام شد]


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1



در هر[3] ثانیه یڪًـۓ تو دنیا[ مۓ میره]

[1،2،3] الاטּ یڪًـۓ مرد!

[یادت باشه] یڪًـۓ از ایـטּ [سه ثانیه ه]ا سهم ماست !!!

پ๛ قبل از اینڪًـه به[ 3 ] برسیم قدر [نعمت زندگی] رو بدونیم

و برای[ زندگۓ ابدی] توشه بیندوزیم ...

[یڪً ... دو ... سه ...]


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1


اگر بدانید [بسیارۓ از] مردم هزاراטּ بار بیشتر

به [ یڪً سردرد معمولۓ ] خود اهمیت مۓ دهند

تا به خبر مرگ [مـטּ] و [شما

دیگر [ نگراטּ ] نخواهید شد ڪًـه

درباره [شما] چه [فڪًـرۓ] مۓ ڪًـنند!


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1


شجاع باش

حتۓ اگر [ قلباً شجاع ] نیستۓ ؛ وانمود ڪًـטּ ڪًـه هستۓ ...

هیچڪًـ๛ نمۓ تواند تفاوت بیـטּ ایـטּ دو را تشخیص دهد.



[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1


[ممڪًـن] است به [آرامۓ ]راه بروم

اما هیچگاه[ عقب ]نخواهم رفت؛

مگر زمانۓ ڪًـه خود را [آماده پرش] طول ببینم .

[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1


پرسیدند : خیلے [سخت ]می گذرد ، چـه باید کرد ؟

گفت: خودت که می گویی ، [سخت مےگذرد] ، سخت کــه نمی ماند!

پس [خـــدا را شکــر ]کــه می گذرد و نمی ماند ...


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1



[تلنگر ]کوچکی است بــاران

وقتی [فراموش] میکنیم

[آسمان کجاست] ...


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1


[ایستادگی] ڪًـטּ ؛

و[ ایستادگۓ ]ڪًـטּ ...

و به[ یاد] داشته باش

ڪًـه[ لشڪًـرۓ از ڪًـلاغها

جرات نزدیڪً شدטּ به[ مترسڪًـۓ ]

ڪًـه [ایستادگی] را فقط به نمایش مۓ گذارد ندارند.


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1



برآنچه گذشت ، آنچه شڪًـست ، آنچه نشد ...

[حسرت نخور

[زندگی] اگر آساטּ بود با [گریه] آغاز نمیشد ...


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1



[زندگۓ میڪًـنم ]...

حتۓ اگر [بهتریـטּ هایم ]را از دست بدهم!!!

چوטּ این[ زندگۓ ڪًـردن] است ڪًـه [بهتریـטּ هاۓ دیگر] را برایم میسازد

بگذار هر چه[ از دست میرود] برود؛

مטּ آטּ را میخواهم ڪًـه به[ التماس] آلوده نباشد،

[ حتۓ زندگۓ را .]


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1



برایم نوشته بود :

گاهۓ اوقات [دستهایم ]به [آرزوهایم] نمۓ رسند

شاید چوטּ [آرزوهایم] بلندند ...

ولۓ [درخت سرسبز و شاداب] صبرم مۓ گوید :

[امیدی] هست ؛ چوטּ [خدایۓ ]هست ...

آرۓ ، وچه [زیبا ]نوشته بود ...

همواره با خود [ تڪًـرار ]میڪًـنم،

امیدۓ هست ؛ چوטּ [خدایی] هست .


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1


[هميشه]

به |كسي| فكر كـטּ ڪًـه [ تو ] رو | دوست | دارد،

نه كسي كه تو [ دوستش ] داري!


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1


چه |رنجی| است [لذت ها] را [تنها] بردن،

و چه [زشت ] است | زیبایے | ها را [ تنها ] دیدטּ

و چه بدبختے آزار دهنده اے ست تنها خوشبخت بودن!


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1



یا به اندازه [ آرزوهایتاטּ ] تلاش ڪًـنید،

یا به اندازه [تلاشتان] آرزو...


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1


|هیچ چیز| در ایטּ دنیا واقعا [خراب] نیست

حتے ساعتے ڪًـه از [ڪًـار افتاده]

در روز 2 [ بار] ساعت را [درست] نشاטּ میدهد.


[ زندگـ ۓ مـטּ ] 1
نا امیدۓ خودم مۓ ارزه به دلسوزیاۓ دیگراטּ ! 
همیشه به کسی فک کن که دوست داره نه کسیکه دوسش داری. 
مهشید همشون عالی بودن.
قشنگ بود
عشقه من ^__^
نمیشه نمیشه هیچ جوری نمیشه سخته
(22-09-2014، 0:50)ERF@N نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
نمیشه نمیشه هیچ جوری نمیشه سخته
مهم نیس زندگیمون خوبه یا بد !
اینکه منت احدی رو نمیکشیم واسه داشتن یکی از بهترینا این مهمه !
سختیش میگذره !
سخ نگیر (:
:|
o_o"
خیلییی قشنگ بود واقعا دستت طلا p336
ﺷﺎﯾﺪ ﺧﯿﻠﮱ [ﺍﺯﺍﺩ] ﻧﺒﺎﺷﻢ !! 

[ﻭﻟﮱ ﻓڪًـﺮﻡ ﺍﺯﺍﺩﻩ] !! 

طبقه معمول عالی ! :>
مرسی ..
عالی بود مث همیشه
صفحه‌ها: 1 2 3 4