06-01-2012، 18:26
Crank case
كارتر: قسمت زيرين بلوك موتور كه ميللنگ در داخل آن ميگردد.
Crank Shaft
ميللنگ: مهمترين عضو گردانده داخل موتور كه درون كارتر حركت چرخشي داشته و از طريق قسمتهاي پلهاي شكل خود به شاتونها متصل است.
Crocodile Clip
گيره سوسماري: گيرهاي انبر مانند با دهانههاي دندانهدار براي برقراري اتصالات موقت الكتريكي.
Diagnostic Code
كد عيبيابي- كد شناسايي: كدهايي كه با اتصال كامپيوتر برنامهريزي شده براي تشخيص عيب موتور به موتور، ميتوان به آنها دست يافت. اين كدها، نمايانگر محل داراي مشكل در موتور هستند.
Disk Brake
ترمز ديسكي: نوعي سيستم ترمز كه در آن با سايش لنتها بر روي يك صفحه ديسك متصل به چرخ، عمل ترمزگيري انجام ميشود.
Double - Over head Cam (DOHC)
ميل سوپاپ دوتايي: ميل سوپاپ برخي موتورها داراي دو ميل سوپاپ هستند كه يكي براي سوپاپهاي هوا و يكي براي سوپاپهاي خروج دود تعبيه شدهاند.
Drive belt
تسمه: نواري از جنس لاستيك كه براي به حركت در آوردن دينام، پمپ آب، پمپ هيدروليك فرمان، كمپرسور كولر و نظاير آن، با استفاده از نيروي پولي ميللنگ بهكار ميرود.
Drive shaft
شافت محرك - پلوس: هرگونه شافتي كه براي انتقال حركت به كار ميرود. از اين واژه غالباً براي اشاره به شافت پلوس استفاده ميشود.
Drum brake
ترمز كاسهاي: نوعي ترمز كه از استوانه فلزي كاسهاي شكلي استفاده ميكند كه به سطح داخلي چرخ متصل شده است. هنگامي كه پدال ترمز فشرده ميشود، لنتهاي منحني شكل به ديواره داخلي كاسه چرخ ساييده شده و باعث ايجاد حالت ترمز در چرخها ميشوند.
EGR Valve
دريچهاي كه براي وارد كردن گازهاي خشك خروجي از موتور به مسير جريان هواي ورودي به موتور تعبيه شده است.
(ECU) Electronic Control Unit
واحد كنترل الكترونيكي: كامپيوتري كه سيستمهاي جرقهزني و تزريق سوخت يا سيستم ضدقفل ترمز و مانند آنها را كنترل و هدايت ميكند.
(EFI) Electronic Fuel Injection
تزريق سوخت الكترونيكي: نوعي سيستم سوخترساني كامپيوتري كه سوخت را از طريق انژكتورها به محفظه احتراق ميرساند.
Emergency Brake
ترمز اضطراري يا دستي: نوعي سيستم ترمز مستقل از ترمز هيدروليكي اصلي كه ميتواند در صورت بروز اشكال در ترمزهاي اصلي براي كاهش سرعت يا متوقف كردن خودرو مورد استفاده قرار گيرد. اين وسيله، بدون فشردن پدال ترمز باعث ساكن ماندن وسيله نقليه ميشود. ترمز دستي، شامل يك اهرم دستي است كه به صورت مكانيكي از طريق يكسري كابل و اتصالات، ترمزهاي جلو يا عقب را به كار مياندازد. ترمز اضطراري به ترمز دستي يا ترمز پارك نيز معروف است.
End Float
ميزان حركت طولي بين دو قطعه. مثلاً، در مورد ميللنگ، فاصلهاي كه ميللنگ در امتداد سيلندر به جلو و عقب حركت ميكند را دامنه حركت آن ميگويند.
(EMS) Engine Management System
سيستم برنامهريزي موتور: نوعي سيستم كامپيوتري كه سيستم تزريق سوخت و سيستم احتراق را از طريق برنامهريزي جامع، هماهنگ ميكند.
Exhaust Manifold
منيفولد اگزوز: قطعهاي با گذرگاههاي متعدد كه گازهاي خروجي از موتور از طريق آن، محفظه احتراق موتور را ترك كرده و وارد لوله اگزوز ميشوند.
Fan Clutch
كلاچ فن موتور: نوعي وسيله اتصالدهنده (كلاچ) كه حاوي مايعي لزج است و سرعتهاي متغيري را براي فن موتور به نسبت سرعت موتور تأمين ميكند.
Feeler Blade
تيغه فيلر: ابزاري با يك نوار تيغهاي نازك از جنس فولاد سخت با ضخامتهاي مشخص و دقيق كه براي بررسي و يا اندازهگيري فاصلههاي كوچك بين قطعات، مورد استفاده قرار ميگيرد.
Firing order
زمانبندي احتراق: زمانبندي مربوط به احتراق و جرقهزني سيلندرها كه از سيلندر شماره يك آغاز ميشود.
Fly Wheel
فلايويل- چرخ طيار: نوعي چرخ دوار سنگين كه انرژي جنبشي را جذب و ذخيره ميكند. وظيفه فلايويل كه به سر ميللنگ متصل ميشود، تعديل لرزشها و ضربات ناشي از احتراق سيلندرها و يكنواخت كردن گردش شافت خروجي موتور است.
Free Play
خلاصي: ميزان حركت و يا لقي يك اتصال يا مجموعهاي از قطعات كه باعث ايجاد وقفه بين اعمال نيرو و حركت عملي ميشود. مثلاً، ميزان حركت پدال ترمز قبل از فعال شدن پيستونها، در سيلندرهاي ترمز.
Fuse
فيوز: قطعهاي الكتريكي كه از يك مدار، در مقابل بار بيش از حد، محافظت ميكند. فيوز، حاوي قطعهاي فلزي و نرم است كه براي عبور جرياني مشخص، تنظيم شده و در صورت عبور جريان بيش از مقدار تعيين شده، مدار را قطع ميكند.
Fusible Link
اتصال فيوزي: وسيلهاي محافظتي براي مدار كه شامل فلزي هادي است و توسط عايقي مقاوم در برابر حرارت، احاطه شده است. فلز هادي، از سيمي كه تحت محافظت آن قرار دارد، نازكتر است و به همين دليل، ضعيفترين نقطه مدار است.
GAP
دهانه شمع: فاصلهاي كه جرقه بايد در جهش از الكترود مركزي به الكترود جانبي نوك شمع، طي كند. همچنين، اين واژه به فاصله بين پلاتين و يا به فاصله بين روتور و كوئل نيز گفته ميشود.
Gasket
واشر: قطعهاي نازك و نرم كه معمولاً از جنس نمد، فايبرگلاس، فيبر يا فلز نرم ساخته ميشود و براي اطمينان از عدم نشتي بين دو سطح فلزي نصب ميشود. مثلاً، واشر سرسيلندر، اتصال بين بلوك سيلندر و سرسيلندر را عايقبندي (آببندي) ميكند.
Gauge
گيج - نشاندهنده: وسيلهاي نمايشگر روي صفحه نمايش جلوي راننده كه براي مشاهده شرايط كاري موتور مورد استفاده قرار ميگيرد. نشاندهندههاي عقربهاي را گيج آنالوگ و نشان دهندههاي ديجيتال را گيج ديجيتال مينامند.
Half Shaft
شافت گرداني كه قدرت را از ديفرانسيل به چرخها منتقل ميكند- پلوس
Harmonic Balancer
وسيلهاي كه براي كاهش ارتعاشات كششي يا پيچشي در ميللنگ طراحي شده و ممكن است در پولي ميللنگ تعبيه شده باشد. اين وسيله به ارتعاشگير يا لرزهگير نيز معروف است.
Hone
ابزاري ساينده براي رفع ناصافيها و كجيهاي كوچك و يا ناهمواريهاي كوچك در قطر سيلندر، سيلندر ترمز و مانند آن.
Hydraulic Tappet
تايپيت هيدروليك- استكاني سوپاپ: قطعهاي كه بين سوپاپ و ميل سوپاپ قرار گرفته و با استفاده از فشار روغن سيستم روغنكاري موتور، تماس دائم بين سوپاپ و ميل سوپاپ را فراهم ميسازد و بهطور اتوماتيك خود را با تغييرات طولي سوپاپ تنظيم ميكند. تايپيت، باعث كاهش صداي سوپاپها نيز ميشود