انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: تأثير جنگ الكترونيك بر مديريت صحنه نبرد
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.

در زمان حاضر، تحول و تنوع جنگافزارها موجب توسعه روزافزون صحنه نبرد شده است.

در اين شرايط، موفقّيت در جنگ، بدون اِعمال روشهاي صحيح بهكارگيري جنگافزارها و نيروها ممكن نيست. يعني هر فرمانده براي پايش جنگافزارها و نيروهايش، ناگزير به داشتن يك سامانه منسجم و هماهنگ است كه ترديد در روند تصميمگيري فرماندهي را كاهش دهد و شرايط بهكارگيري درست و بهموقع آنها را فراهم سازد. جنگهاي دو دهه اخير نشان داد كه ارتشهاي نوين از سربازاني اندك، اما كاملاً آموزش ديده استفاده ميكنند كه داراي جنگافزارهايي دقيق و هدايتشونده هستند، جبههاي فراگير ايجاد ميكنند و تهاجم را با جنگ الكترونيك آغاز ميكنند. اگر در گذشته فرماندهان نظامي براي مشاهده و پايش صحنه نبرد از ديدهباني در ارتفاعات مناسب استفاده ميكردند، امروزه اينگونه مشاهدات با استفاده از حسگرهاي الكترونيك و مخابراتي پيشرفته انجام ميشود و اين حسگرها و تجهيزات مخابراتي در محيط جنگ الكترونيك بسيار آسيبپذير هستند. بنابراين جنگ الكترونيك تأثير زيادي بر فرآيند فرماندهي و پايش دارد. جنگهاي امروزي بر اساس پايش طيف الكترومغناطيس و تلاش در جهت تسلط بر فضاي انتشار امواج استوارند.



تعريفها و مفاهيم اوليه:

جنگ الكترونيك:

استفاده از طيف الكترومغناطيسي براي كاهش عملكرد يا خراب كردن قابليت رزمي دشمن (شامل پايين آوردن توانايي يا ممانعت از استفاده دشمن از طيف الكترومغناطيسي و نيز پايين آوردن عملكرد تجهيزات، كاركنان و امكانات دشمن) و در مقابل، محافظت از توانايي رزمي خودي (شامل محافظت از طيف الكترومغناطيسي مورد استفاده نيروهاي خودي و نيز تجهيزات، كاركنان و امكانات خودي) است كه ميتواند در برابر اقدام الكترونيكي دشمن آسيبپذير باشد.[1]

حفاظت الكترونيكي:

بخشي از جنگ الكترونيك است كه اقدامهاي مؤثر جهت محافظت نيروها، تأسيسات و تجهيزات از هر اثر ميدان الكترومغناطيسي بهكار گرفته شده خودي يا دشمن كه موجب كاهش، خنثي يا تخريب توانمندي رزمي خودي ميشود را شامل ميگردد.[2]

حمله الكترونيكي:

بخشي از جنگ الكترونيك است كه شامل استفاده از انرژي الكترومغناطيس، انرژي هدايت شده يا جنگافزارهاي ضد تشعشع براي حمله به نيروها، تأسيسات و تجهيزات دشمن، به منظور كاهش، خنثيسازي يا تخريب تواناييهاي رزمي دشمن ميشود.[3]

پشتيباني جنگ الكترونيك:

قسمتي از جنگ الكترونيك است كه به واسطه اقدامهاي مؤثر يا تحت پايش مستقيم يك فرمانده عمليات، با استفاده از جستوجو براي رهگيري (نفوذ در شبكه ارتباطي)، شناسايي، تعيين هدف يا انرژي الكترومغناطيسي تابيده شده منابع متمركز عمدي و غيرعمدي بهمنظور شناسايي تهديد آني، هدف يابي، طرحريزي و هدايت عملياتهاي آينده را شامل ميشود.[4]

تجهيزات الكترومغناطيس:

تجهيزاتي است كه با استفاده از امواج الكترومغناطيسي، در كاربردهاي پدافندي قدرت از كار انداختن تمامي جنگافزارهاي پيشرفته، از جمله موشكهاي بالستيك و... را دارد و در كاربردهاي آفندي قادر است تمامي تجهيزات، مراكز و تأسيسات زيرزميني دشمن را نابود سازد.[5]

فرماندهي:

فرماندهي3، اختياري است قانوني كه يك فرمانده در خدمت نظام به سبب درجه يا شغل خود داراست تا در اداره سازمان يا يكان تحت فرماندهي خود اِعمال نمايد. فرماندهي شامل اختيارها و مسئوليتهايي است كه براي استفاده مؤثر از منابع موجود براي طرحريزي، به كارگيري، سازماندهي، هدايت، هماهنگي و پايش نيروهاي تحت امر در اجراي مأموريتهاي واگذاري مورد بهرهبرداري قرار ميگيرد.[6]

پايش:

- پايش4 تعبيرهاي مختلفي دارد، كه يكي از تعبيرها اين گونه مطرح ميشود: لازمه فرماندهي بر يكانهاي تابعه، پايش است، چراكه فرمانده همواره بايد در جريان مراحل مختلف اجراي فرمان خود قرار گيرد تا در صورت لزوم، فرمان صادره را تغيير داده، اجراي آن را متوقف كرده يا با توجه به نتايج حاصله از اجراي موفقيتآميز آن، دستورهاي بعدي را صادر كند. بنابراين، آگاهي از چگونگي روند و نظارت بر اجراي آن پايش ناميده ميشود.[7]

فرماندهي و پايش:

اِعمال قدرت و فرماندهي توسط يك فرمانده مشخص بر نيروهاي تحت امر، در اجراي مأموريت واگذاري را فرماندهي و پايش مينامند. فرماندهي و پايش از طريق ترتيبات خاص كاركنان، تجهيزات، ارتباطات، تسهيلات و روشهايي كه جهت طرحريزي،هدايت، پايش و هماهنگي نيروها در عمليات به كار ميروند، توسط فرمانده به منظور اجراي مأموريت واگذاري اِعمال ميگردد.[8]

ويژگي جنگهاي پيشرفته

در جنگهاي متعارف امروزي مانند جنگ اول خليج فارس، جنگ افغانستان، جنگ بالكان و جنگ دوم خليج فارس، ابتدا يكانهاي جنگ الكترونيك، اطلاعات مورد نياز فرماندهي را از سامانههاي فرماندهي و پايش نيروي نظامي كشور مقابل تأمين و با حملة الكترونيك به فعاليتهاي سامانه فرماندهي و پايش آن، سامانههاي رادار پدافند هوايي و شبكههاي ارتباطي فرماندهي و پايش را خنثي و سپس يورش به مراكز اصلي، حياتي، سياسي و اقتصادي كشور مقابل را آغاز ميكنند. جنگافزارهاي تهاجم دقيق دور ايستا به همراه سامانههاي حسگر و فرماندهي و پايش پيشرفته به زودي بر بخش عمدهاي از جنگ مسلط خواهند شد. در اين چارچوب نيروهاي مسلح ميتوانند از كيلومترها دورتر، نيروهاي دشمن و سامانههاي پشتيبان آنها را از كار انداخته يا كاملاً نابود كنند. جنگافزارهايي كه بر اساس فناوريهاي ميكروالكترونيك و مدارهاي مجتمع نوري ساخته ميشوند، ميتوانند صدا، گرما، امواج راداري، تغيير زاويه و ديگر علايم الكترونيك را رديابي و از اين علايم ارسالشده، اطلاعات لازم را براي نابودي هدف مورد نظر استخراج كنند.

نيروهاي نظامي پيشرفته براي دستيابي به برتري در ميدان نبرد، به طور گسترده از سامانههاي جنگ الكترونيك استفاده ميكنند. در ارتشهاي كشورهاي پيشرفته، جنگ الكترونيك از ساختار، سازمان، زيرساخت، مهندسي سامانه، معماري شبكه، تجهيزات و آموزش خاص و منحصر به خود برخوردار است و داراي هدف كاملاً مستقل يعني پشتيباني از مأموريت واگذار شده به فرمانده است.

نيروهاي مسلح ما بايد متناسب با تهديدها، بينش و آگاهي خاص خود را توسعه بخشند و سياستها و خطمشيهاي محيطي را درك نمايند. براي مقابله با تهديدهاي آينده بايستي جنگ الكترونيك تقويت شود. در اين صورت، سامانههاي جمعآوري اطلاعات الكترونيك كمتر دچار فريب الكترونيك ميشوند؛ رادارها و سامانههاي پدافندي ميتوانند با اقدامهاي ضدالكترونيك دشمن مقابله كنند و هدفهاي كاذب را از اهداف واقعي تشخيص دهند و سامانههاي ارتباطي شبكه فرماندهي و پايش پدافند هوايي پايدار باقي بمانند. جنگ الكترونيك از جمله واحدهاي تخصصي است كه بايد به طور متمركز مديريت و هدايت، و به صورت غير متمركز اجرا شود. ساختار و سازمان جنگ الكترونيك در نيروهاي مسلح بايد بهگونهاي باشد كه ابعاد ستاد، آموزش، پژوهش و اجرا را به طور كامل پوشش دهد و از موازيكاري و تعدد تصميمگيري در يك موضوع واحد جلوگيري كند. براي تحقق اين موضوع بايد تصميمگيري به صورت متمركز، و اجرا به صورت غيرمتمركز انجام شود. بنابراين بايستي فرماندهي و پايش جنگ الكترونيك طراحي و پيادهسازي شود.



مديريت طيف الكترومغناطيس

با توجه به اينكه جنگ الكترونيك؛ آفند، حفاظت و پايش طيف الكترومغناطيسي را دربر ميگيرد؛ افراد ستاد جنگ الكترونيك نقش مهمي در مديريت پوياي طيف الكترومغناطيسي در طول عمليات بر عهده خواهند داشت.[9]

به دنبال استقرار و گسترش نيروهاي نظامي در ميدان نبرد، انطباق تشعشعات الكترومغناطيسي جديد و تشعشعات موجود در منطقة عملياتي، يك محيط جديد الكترونيك را به وجود ميآورد. از اين گذشته، به علت تغيير مكان نيروها و تغيير سمت سامانههاي فرماندهي و پايش، سامانههاي نظارت و مراقبت، جنگافزارها و ساير تجهيزاتي كه از طيف الكترومغناطيسي استفاده ميكنند در اين محيط همواره در حال تغيير خواهد بود.



تأثير جنگ الكترونيك بر فرماندهي و پايش

مرحله اول در صحنه نبرد، مرحله پايش و مشاهده منطقه عمليات است. عناصر تشكيل دهنده آن حساسههايي است كه اطلاعات مربوط به موقعيت، حركات و فعاليت نيروهاي دشمن و خودي را جمعآوري مي‎كنند و همچنين وسايل ناوبري كه موقعيت نيروهاي خودي را مشخص كرده و به منظور هدايت در اختيار آنان قرار ميگيرد.

با استفاده از فريب الكترونيك ميتوان دشمن را گيج و گمراه كرد. تأثير جنگ الكترونيك روي سامانههاي مخابراتي كه پشتيبان فرآيند فرماندهي و پايش هستند، به صورت فريب الكترونيك تقليدي است. در اين شيوه جنگ الكترونيك، به سامانههاي مخابراتي دشمن جهت گمراه كردن آنها و به دست آوردن اطلاعات، نفوذ ميشود. مختل كردن سامانههاي ارتباطي دشمن هم يكي ديگر از فنون جنگ الكترونيك است كه بر فرآيند تصميمگيري تأثيرگذار است. به طوركلي چرخة فرماندهي و كنترل وابستگي شديدي به طيف الكترومغناطيسي براي حداكثر بازدهي در مراقبت و هدفيابي ارتباطات و سامانههاي اطلاعاتي دارد. اگر چنين سامانههايي از كار بيفتند، عملكردشان ضعيف يا فريب داده شوند، فرمانده و ستاد قادر نخواهند بود جنگ را به شايستگي پيگيري كنند.[10]

در مرحله پايش و مراقبت صحنه نبرد، از سامانههاي پشتيباني جنگ الكترونيك به عنوان يك منبع اطلاعات براي گرفتن تصميمهاي فوري حملة الكترونيك، حفاظت الكترونيك، اجنتاب، هدفگيري و ديگر كاربردهاي راهكنشي يكانها استفاده ميكنند. سامانههاي پشتيباني جنگ الكترونيك دادهها را جمعآوري و اخبار يا اطلاعات نظامي را با هدف تقويت ديگر منابع اخبار يا اطلاعات، هدايت يا رهبري عملياتهاي مبتني بر حمله الكترونيك، اتخاذ اقدامهاي خود حفاظتي، بهكارگيري سامانههاي جنگافزار، كوشش متناوب پشتيباني حفاظت الكترونيك، ايجاد يا بهروز كردن بانكهاي اطلاعاتي جنگ الكترونيك و پشتيباني اخبار مأموريتهاي تصريحي پردازش ميكنند.[11]

مراكز فرماندهي از عناصر چرخة فرماندهي و پايش هستند كه فعاليت نيروهاي خودي و دشمن را جمعآوري نموده و در اختيار فرمانده به عنوان تصميمگير قرار ميدهند تا او نسبت به ارزيابي تهديد و صدور فرمان بهترين تصميم را بگيرد.

ارتباطهاي بين حساسهها و مراكز فرماندهي و بين مراكز فرماندهي و نيروها، به منظور انتقال اطلاعات و فرمانهاي صادره يكي ديگر از عناصر چرخة فرماندهي و پايش است. اگر سامانههاي ارتباطي و اطلاعاتي چرخة فرماندهي و پايش، تحت تأثير اقدامهاي جنگ الكترونيك قرار گيرند و دچار اختلال شده يا فريب داده شوند، فرماندهي در غبار جنگ فرو ميرود و پايش خود را بر صحنه نبرد از دست خواهد داد. در اين صورت مؤلفه فرماندهي و پايش در ميدان نبرد نقشي كمرنگ خواهد داشت و يا از بين خواهد رفت. تجهيزات و سامانههاي پشتياني الكترونيك هم نقش بسيار مهمي در زمينه مراقبت و هدفيابي چرخة فرماندهي و پايش دارند. اين بخش از اقدامها و فعاليتهاي جنگ الكترونيك تحت پايش فرماندهي در پشتيباني از فعاليتهاي شنود، شناسايي و تعيين محل انتشار امواج الكترومغناطيسي (عمدي يا غيرعمدي)، به كار ميرود.



آسيبپذيريهاي شبكة فرماندهي و پايش

سازمانهاي نظامي پيشرفته براي فرماندهي و پايش نيروها و گسترش جنگافزارها به طور فزايندهاي به وسايل الكترونيك متّكي هستند. وسايل الكترونيك براي ارتباطات، هدايت موشكها، سامانههاي پايش و مراقبت، رديابها، وسايل كمك ناوبري و ديگر مقاصد نظامي به كار برده ميشوند. اين اتكاي نيروهاي نظامي به وسايل الكترونيك، آنها را در مقابل اقدامهايي كه دشمن به منظور كاهش كارايي اين وسايل انجام ميدهد، آسيبپذير ميسازد. بنابراين پايداري شبكه فرماندهي و پايش در محيط جنگ الكترونيك دشمن، در هدايت جنگها از مؤلفههاي بسيار مهم و با ارزش است.

نظام جنگي امروز، داراي بيشترين تحرك و پراكندگيهاست. اجزاي اين نظام پيوسته در حال حركت، انتقال، سازماندهي مجدد، ظاهر و پنهان شدن و .... هستند و دشمن همواره توسط نيروهاي فيزيكي يا سامانههاي الكترونيك و مخابراتي خود سعي در مختل كردن و از كار انداختن آن دارد.[12]

به طور كلي يك ميدان نبرد از حسگرها، رادارها و تجهيزات جمعآوري اطلاعات، سامانهها و تجهيزات نظامي، سامانههاي ارتباطي و ارسال اطلاعات، سربازان رزمنده و مركز فرماندهي تشكيل ميشود.

اهداف حملات جنگ فرماندهي و پايش عبارتند از: تصميمگيران، جنگافزارهاي يكپارچه، سامانههاي فرماندهي، پايشي، مخابراتي، رايانهاي و اطلاعاتي كه با اتكا به منابع، حساسهها و مخابرات شبكهاي طراحي شدهاند.

در سند شماره 30 ارتش آمريكا، در خصوص فرماندهي و پايش چنين آمده است[13]: «استفاده پيوسته از جنگ الكترونيك، اقدامات امنيتي، عمليات رواني، ضربات نظامي و ويرانسازي مادي با پشتيباني متقابل از نظر اطلاعاتي، به منظور محروم كردن دشمن از اطلاعات، تحت تأثير قراردادن، كاهش يا انهدام امكانات فرماندهي و پايش و در عين حال تقويت امكانات فرماندهي و پايش خودي در برابر چنين اقداماتي از سوي دشمن.»

بر طبق اين تعريف، فرماندهي و پايش ابعاد گسترده و فراگيري به خود ميگيرد و از جنگ الكترونيك براي كاهش يا انهدام كامل امكانات فرماندهي و پايش استفاده ميشود. بهرهگيري از سامانههاي ارتباطي در زندگيهاي امروزي به صورت امري اجتناب ناپذير در آمده است. ضرورت تأكيد بر اصل تحرك و ابعاد مختلف عمليات نظامي، موجب به كارگيري گسترده تجهيزات ارتباطي در نظام فرماندهي و پايش شده است. از آنجا كه كارايي جنگافزارها با نحوه به كارگيري سامانهها و تجهيزات ارتباطي رابطه مستقيم دارد، بدون شك استفاده از اين سامانهها و تجهيزات در نبردهاي آينده به منظور ايجاد هماهنگي و يكپارچگي در اجزاي متشكله ارتشها امري ضروري خواهد بود. در ميدان نبرد، دشمن همواره سعي در مختل كردن سامانههاي شبكهاي و ارتباطي نيروهاي مقابل را دارد. استفاده از سامانههاي جنگ الكترونيك اخلالگر يكي از اين تجهيزات است.

فرماندهان به دليل پيچيده شدن تجهيزات و سامانههاي ارتباطي و گسترش نظامهاي فرماندهي و پايش، ملزم به داشتن اطلاعات به موقع و دقيق ميشوند. توانايي فرماندهان و مديران در انجام مؤثر وظايفشان به كيفيت تصميمهايي كه ميگيرند، بستگي دارد و كيفيت تصميمها تابع اطلاعاتي است كه بر اساس آن تصميمگيري ميكنند. داشتن اطلاعات درست و به موقع براي سازمان مهم است. اطلاعات، حلقه متصل كننده همه اجزاي تشكيل دهنده نظام فرماندهي و پايش و ارتباطات است تا هماهنگي در عمليات به نحو بهتري انجام گرفته و موجب اجراي موفقيتآميز مأموريت شود.

پيشرفت رايانهها و نقشآفريني آنها در نبردهاي امروزي تا آنجا پيش رفته كه بسياري از نظريهپردازان نظامي ميگويند: «روزي فرا خواهد رسيد كه بيشتر سربازان به جاي تفنگ، رايانه به دست ميگيرند». البته ديده ميشود كه در بسياري از جنگافزارهاي پيشرفته انفرادي اين پردازندهها و تجهيزات رايانهاي جنگافزار هستند كه مركز ثقل آن محسوب ميشوند؛ نه سامانههاي شليك آن. از اين رو امروزه ارتشهاي پيشرفته حل بسياري از مشكلات انساني، فرماندهي و پايش را به ماشينهاي دقيق و هوشمند سپردهاند و به صورت بيدرنگ ميتوانند اطلاعات را در چرخة فرماندهي و پايش به گردش در آورند.[14]



ضرورت پيادهسازي فرماندهي و كنترل جنگ الكترونيك

جنگ الكترونيك به يك ساختار مناسب براي فرماندهي و پايش نياز دارد. جنگ الكترونيك مؤثر، علاوه بر تجهيزات و سامانههاي پشتيباني الكترونيك و حمله الكترونيك، به دو سامانه ديگر يعني سامانه فرماندهي و سامانه پردازش نياز دارد. در ميدان نبرد بهكارگيري جنگ الكترونيك نيازمند طراحي، فرايند هماهنگسازي و پايش كليه اجزاي آن است. طرحهاي جنگ الكترونيك شامل پشتيباني الكترونيك و حمله الكترونيك براي هدف قرار دادن نيروها و سامانههاي دشمن و همزمان بهكارگيري حفاظت الكترونيك براي محافظت از سامانهها و نيروهاي خودي است.

طراحي و پيادهسازي فرماندهي و پايش جنگ الكترونيك در نيروهاي مسلح كشور نيازمند:

- جلوگيري از موازي كاري در اين حوزه؛

- پيگيري امور نگهداري و تعميرات، تحقيقات و پژوهش، آموزش و برنامهريزي جهت ارتقاي مقدورات جنگ الكترونيك سامانههاي دفاعي كشور؛

- ارائه طرح تأمين تجهيزات جديد مختص جنگ الكترونيك؛

- جذب افراد نخبه در زمينه جنگ الكترونيك و بهكارگيري كاركنان با مدارج علمي بالا (كارشناسي ارشد و دكترا) در رشتههاي الكترونيك، مخابرات، رايانه، فيزيك و جنگ الكترونيك؛

- مديريت و بهكارگيري دانش و توان علمي كشور در جهت ارتقاي توان رزمي نيروهاي مسلح در زمينه جنگ الكترونيك و تعريف طرح (پروژه)هاي جنگ الكترونيك براي مراكز علمي، دانشگاهي و صنعتي كشور؛

- برنامهريزي براي ارتقاي دانش جنگ الكترونيك كليه كاركنان عملياتي و فني نيروهاي مسلح؛

- پشتيباني علمي واحدهاي صف جنگال (جنگ الكترونيك) گسترش يافته در سطح نيروهاي مسلح؛

- فراهم ساختن ملاحظات فني و محاسبات تخصصي صحنه رزمايش جنگ الكترونيك و هماهنگي و توجيه علمي آن با مطالبات عملياتي جهت شناخت توانمنديها و نقاط ضعف سامانههاي درگير در زمينه جنگ الكترونيك؛

- فراهم كردن شرايط مناسب براي آزمايش و ارزيابي مقدورات جنگ الكترونيك كليه سامانههاي دفاعي كشور؛

- برنامهريزي جهت ارتقاي مقدورات جنگ الكترونيك كليه سامانههاي دفاعي جهت پايداري شبكه پدافندي و فرماندهي و پايش در محيط جنگ الكترونيك؛

- مطالعه، بررسي و تأييد نيازهاي تجهيزاتي، آموزشي، تحقيقاتي و نيروي انساني متخصص جنگ الكترونيك؛

- هدايت و نظارت بر تحقيقات، طراحي، ساخت و آزمايش ميداني تجهيزات جنگ الكترونيك جهت بوميسازي و به روزسازي متناسب با تهديدات.

سيدبهزاد جعفري1

عبدالله پيكرنگار2

پينوشت:

1- كارشناس ارشد مديريت امور دفاعي

2- كارشناس ارشد مديريت امور دفاعي

3- Command

4- واپايش



منابع:

[1]: Frater&Rayan، جنگ الكترونيك براي صحنه نبرد ديجيتالي، مترجمين: احمد عفيفي، مرتضي كريمزاده، محمدباقر نظافتي، مؤسسه آموزشي و تحقيقاتي صنايع دفاعي، طرح فراسازماني فاو نيروهاي مسلح، پاييز 1385.

[2]: منبع يك.

[3]: منبع يك.

[4]: منبع يك.

[5]: اردشيري، مهرزاد، نقش فناوري جديد HPM در جنگهاي آينده، سمينار جنگ الكترونيك دانشگاه شريف، تهران، مهرماه 1382.

[6]: دستور رزمي1/01-3/م و آييننامه 5-101 آجا

[7]: حقيري، علياصغر، مديريت صحنه نبرد در پدافند هوايي (فرماندهي و پايش در پدافند)، انتشارات دانشكده فرماندهي و ستاد ارتش جمهوري اسلامي ايران، چاپ دوم: شهريور 1388.

[8]: منبع 2.

[9]: جنگ الكترونيك، خلاصه مديريتي، طرح فراسازماني فاوا ن.م، 1389.

[10]: منبع 9.

[11]: FM 3-36, Electronic Warfare in Operation, February 2009

[12]: «شبكههاي رزمآرايي فناران (C4I) در ميدان نبرد»، مؤسسه آموزشي و تحقيقاتي صنايع دفاعي، طرح فراسازماني فرماندهي و كنترل، چاپ اول: بهار 1384، ص7.

[13]: ماهنامه پژوهشيار، جلد 9، ويژهنامه همايش فناران (C4I)، تابستان 1379.

[14]: «نقش و كاربرد رايانه در فناران (C4I)»، مؤسسه آموزشي و تحقيقاتي صنايع دفاعي، طرح فراسازماني فرماندهي و كنترل، چاپ اول: بهار 1384، ص12.