انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: جنگ افزارهای میکروبی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
دسته ای از جنگ افزارهای نابودی جمعی برای کشتن یا درمانده ساختن انسان ها، از بین بردن احشام یا خسارت زدن به محصولات کشاورزی از ریزارگانیسم ها، ویروس ها یا زهرابه ها استفاده می کنند. برخلاف جنگ افزارهای شیمیایی که از ترکیبات شیمیایی ساخته انسان برای کشتن بهره می گیرند، عوامل به کار رفته در جنگ افزارهای میکروبی در طبیعت وجود دارند. اما در روند تولید جنگ افزار، قدرت مرگ آوری آن ها به میزان زیادی تقویت می شود. برای نمونه، پس از ایجاد تغییرات لازم، یک میلیونیوم گرم میکروب سیاه زخم برای کشتن یک انسان بالغ کافی خواهد بود.
برخی متخصصان می گویند اگر شرایط مناسب فراهم باشد یک جنگ افزار میکروبی می تواند موجب مرگ 300،000 تن و مصدومیت نیم میلیون نفر شود. دیگران ارقام کمتری ذکر می کنند و می گویند یک حمله میکروبی به شهری با اندازه متوسط می تواند 100،000 تن را به کشتن دهد و 125،000 نفر را مصدوم سازد. به دست آوردن ارقام دقیق تلفات به دو دلیل دشوار است؛ نخست، تاکنون هرگز حمله بزرگی با استفاده از جنگ افزارهای میکروبی به یک ناحیه پرجمعیت صورت نگرفته است. در نتیجه، خوشبختانه اطلاعات تجربی دقیقی در دست نیست. دوم، تأثیر چنین حمله ای به نوع و کمیت عامل مورد استفاده، کیفیت آن، سیستم به هدف زدن جنگ افزار، شرایط اقلیمی موجود در هنگام شلیک آن و سطح آمادگی غیرنظامیان بستگی دارد. در هر حال، این جنگ افزارها بسیار هولناک اند و قدرت آن را دارند که شهرهایی را به کل از صفحه روزگار پاک کنند.
عوامل میکروبی غیرقابل مشاهده، بی بو و بی رنگ هستند. افراد آسیب دیده ممکن است تا ساعت ها یا حتی روزها پس از حمله هیچ عارضه ای از خود نشان ندهند. وانگهی، تولید این عوامل نیز نسبتاً آسان است. هر فردی با معلومات علمی پایه و یک آزمایشگاه نسبتاً کوچک می تواند جنگ افزار میکروبی ابتدایی ولی مؤثری تولید کند. این سبب می شود که چنین جنگ افزارهایی سلاح دلخواه تروریست ها، گروه های آخرالزمانی، و سازمان های جنایتکار باشند.
تقریباً هر ارگانیسم زنده یا هر بیماری را می توان به جنگ افزاری با توانایی صدمه زدن به انسان ها مبدل کرد. رایج ترین ارگانیسم هایی که پس از پایان جنگ جهانی دوم در برنامه های تولید جنگ افزارهای میکروبی مورد استفاده قرار گرفته است سیاه زخم، طاعون، آبله، وبا، تولارمی [یا طاعون جوندگان]، تب مالت و بوتولینوم است. تب زرد، تب کیو، تب دانگ، تب ویروسی آفریقای غربی، اسهال خونی، مشمشه، آنفولانزا، همراه با خونریزی، قانقاریای گازی، مسمومیت ناشی از دانه کرچک، حصبه، شبه حصبه، و طاعون گاوی نیز در این برنامه ها حضوری برجسته دارند. تحقیق درباره عوامل از بین برنده محصولات کشاورزی نیز شامل رنگ ساقه گندم و چاودار، قارچ برنج، سوسک سیب زمینی و آفت سیب زمینی می شود.
بهره گیری از عوامل میکروبی و بیماری ها برای کشتن انسان ها تاریخچه ای طولانی دارد. مسموم ساختن چاه ها با اجساد انسان ها و لاشه حیوانات روشی است که تقریباً به اندازه خود جنگ قدمت دارد. از آغاز سده بیستم در برخی موارد از جنگ افزارهای میکروبی استفاده شده است. طی جنگ جهانی اول، آلمانی ها احشام فرانسوی را آلوده و با مواد میکروبی تغذیه می کردند. از 1932 تا 1945 ارتش ژاپن، جنگ افزارهای میکروبی را در منچوری روی زندانیان آزمایش می کرد. در پینگ فان حدود 3000 زندانی جان سپردند و در 1941 در حمله به چنگتی از مکیروب و با استفاده شد که حدوداً 10،000 نفر تلفات به جا گذاشت. در جریان جنگ سرد، اتحاد شوروی غالباً برای کشتن کسانی که به حزب کمونیست پشت می کردند از سم ریسین، که از مشتقات دانه کرچک است، استفاده می کردند. در یک مورد، پلیس مخفی بلغارستان برای کشتن یکی از پشت کردگان به حزب در لندن از چتری استفاده کرد که در نوک آن چشمه ای پر از سم ریسین جاسازی شده بود. در 1995 فرقه مذهبی ژاپنی آئوم سینریکیو در متروی توکیو سم بوتولینوم را منتشر کرد. گروه یادشده به دلیل تلاش فعالانه اش برای استفاده از ویروس ابولا نیز معروف است. تازه تر از این ها در روزهای پس از حملات 11 سپتامبر 2001 تعدادی نامه از طریق پُست ایالات متحده ارسال شد که حاوی میکروب سیاه زخم بود. در این جریان بیست و سه نفر آلوده و پنج نفر کشته شدند.
محدود بودن شمار موارد به کارگیری جنگ افزارهای میکروبی طی سده بیستم نباید موجب شود خطرات این جنگ افزارها دست کم بگیریم. تعدادی از دولت ها همچنان برنامه های فعالی برای تولید جنگ افزارهای میکروبی دارند. کره شمالی، چین، مصر، سوریه، و تایوان از جمله این کشورها هستند. تعدادی از دیگر دولت ها در عین حال که برنامه های پژوهشی فعالی دارند گمان تولید یا انبارسازی این جنگ افزارها در موردشان نمی رود اما باید خاطر نشان سازیم با این که طی یکصد سال گذشته برخی دولت ها برنامه های گسترده ای برای تحقیق و تولید جنگ افزارهای میکروبی داشته اند هیچ دو دولت برخوردار از حاکمیت نه با هم وارد جنگ میکروبی شده و نه بر ضد دشمن داخلی شان از جنگ افزارهای میکروبی استفاده کرده اند. حتی عراق که در دهه 1980 ادعا می شد از توانایی تولید جنگ افزارهای میکروبی برخوردار شده است از به کارگیری این جنگ افزارها بر ضد ایرانیان، کردها یا نیروهای ائتلاف بر ضد خودش در 1991 و 2003 خودداری کرد.
این امر تا اندازه زیادی نتیجه مقاوله نامه سال 1972 در زمینه ممنوعیت جنگ افزارهای میکروبی است. این مقاوله نامه با موفقیت تمام توانسته است گسترش این جنگ افزارها را مهار کند. مقاوله نامه یادشده نخستین رژیم کنترل تسلیحات است که یک طبقه از جنگ افزارها را کلاً غیرقانونی اعلام می کند. در اواخر سال 2003 تعداد 166 کشور این پیمان را ممنوعیت توسعه، تولید و انبارسازی ارگانیسم هایی که هیچ گونه کاربرد درمانی، حفاظتی یا مسالمت آمیز ندارند و نیز جنگ افزارها، تجهیزات و درگیری های مسلحانه تشکیل می دهد. از زمان به اجرا درآمدن این مقاوله نامه کارهای بسیاری برای تقویت آن صورت گرفته است. این فعالیت ها شامل تدابیر اعتماد زا مانند مبادله اطلاعات مربوط، آشکارسازی تأسیسات پژوهشی، انتشار نتایج پژوهش های میکروبی، و اعلام فعالیت های پژوهشی میکروبی از ژانویه 1946، تمهیدات راستی آزمایی و نیز تشکیل گروه ویژه با مسئولیت تقویت و نظارت بر مقاوله نامه می شود (ـــ تدابیر اعتمادزا و امنیت آفرین).
اما این مقاوله نامه با دشواری های چندی روبه روست. مشکل اول، شکل پای بندی است. تعیین دقیق این که یک دولت به وظایف خود عمل کرده است یا نه دشوار بوده است. مثلاً روسیه به رغم آن که از بانیان این مقاوله نامه بوده است در اوایل دهه 1990 اعتراف کرد که همچنان پیگیر برنامه ای پژوهشی درباره جنگ افزارهای میکروبی است. پنهان ساختن یک آزمایشگاه یا تغییر ظاهر آن به چیزی دیگر دشوار نیست. دوم، در مقاوله نامه برای مجازات خاطیان جز سرزنش شفاهی و محکوم اعلام کردن شان در سازمان ملل متحد هیچ گونه سازو کاری در نظر گرفته نشده است. سوم، مشکل دو منظوره بودن، تعیین این مسئله را که کدام تجهیزات برای پژوهش های مشروع و قانونی دارویی و صنعتی خریداری می شود و کدام یک برای پژوهش در زمینه جنگ افزارهای میکروبی، برای ناظران مقاوله نامه دشوار می سازد. چهارم، مسلماً دولت هایی که مقاوله نامه را امضا نکرده اند. نسبت به دولت هایی که پای بند ضوابط آن اند برتری تهاجمی قابل ملاحظه ای دارند. ممکن است این وضعیت در گذر زمان منجر به بروز همان معمای امنیت قدیمی و متعاقباً نیز عهدشکنی و جداشدن برخی از دولت ها از این پیمان شود. به دیگر سخن، با این که مقاوله نامه مورد بحث در زمینه محدودساختن گسترش این جنگ افزارها موفقیت آشکاری داشته است ولی همچنان توافقی شکننده و مشروط است.
از پایان جنگ سرد به این سو، تهدید حمله میکروبی یک بازیگر غیردولتی به چالش بزرگی برای جامعه بین المللی مبدل شده است. تروریست ها، گروه های نفرت پرور، کیش های مختلف و سازمان های جنایتکار همگی جویای تحصیل جنگ افزارهای میکروبی بوده اند. برای نمونه در میانه دهه 1990 فردی در ایالات متحده دستگیر شد که مقداری سم ریسین در اختیار داشت، که برای کشتن 30،000 نفر کافی بود. همچنین شواهدی در دست است حاکی از آن که القاعده فعالانه در پی به دست آوردن توانایی تسلیحاتی شیمیایی و میکروبی بوده است. مشکل «جنگ افزارهای سرگردان» به یک اندازه در مورد جنگ افزارهای میکروبی (و شیمیایی) و هسته ای صدق می کند. وانگهی، مرزها هرگز رخنه پذیرتر و دفاع از آن ها دشوارتر از امروز نبوده است. البته نباید درباره خطرات جنگ افزارهای میکروبی جار و جنجال به راه انداخت. این واقعیت که جهان موفق شد از وقوع یک همه سوزی هسته ای در جریان جنگ سرد پرهیز کند نشان دهنده آن است که جنگ افزارهای نابودی جمعی را می توان به طرز مؤثری کنترل کرد و زیرنظر داشت. کار دشواری که فراروی سیاست گذاران و مجریان قانون وجود دارد این است که ضمن حفظ تمامیت مقاوله نامه ممنوعیت جنگ افزارهای میکروبی تضمین کنند که گروه های تروریست نخواهند توانست به ارگانیسم های لازم برای توسعه چنین جنگ افزارهایی نفرت انگیز و هولناکی دست یابند.
ـــ تروریسم؛ جنگ افزارهای شیمیایی؛ جنگ افزارهای نابودی جمعی