انجمن های تخصصی فلش خور

زیاد خنده دار نیس ولی میشه باهاش خندید -__-

بخندیــد ضایه نشم :>


حامد کرزای کیست؟
.
.
.

هیچی همون حامد پهلانه خودمونه منتها از زبون مادر گرام بنده...

ی روز باکلی ذوق و شوق اومدم خونه دیدم مامانم داره حیاطو میشوره
گفتم مامان منم گواهینامه رانندگی گرفتم،بعد مادرمحترمه عوض تبریک
میگه خوب کاری کردی دخترم الان دیگه هر خری گواهینامه داره.
صدای شلیک خنده داداشم که صحبتامونو شنیده بود تاااااازه مامانمو متوجه
کرد که چی گفته.قیافه منم خودتون تصور کنید.

یه همسایه داریم ،یه بار سوار موتور شده بود داشت تو خیابون میرفت ، راهنماچپ زد ، پیچید به سمت راست
مام با ماشین زدیم بهش
بهش میگم اخه مرد حسابی چرا راهنما چپ میزنی ، میپیچی به راست؟
میگه:حالا من راهنما چپ زدم ، تو 10 ساله نمیدونی خونه ما سمت راسته؟
o_O

غمگینم!
.
.
مثل پسری که یه عمر کمین کرده از دختر مورد علاقش جزوه بگیره
.
.
بعد چند ترم فهمیده عه
شخص مورد علاقش پسره !!! ^_^

بعضیام هستن که می خوان باشاهزاده سوار بر اسب سفید رویاهاشون ازدواج کنن



هول میشن با اسب سفید شاهزاده رویاهاشون ازدواج میکنن!!!

از خواهر زاده ام پرسیدم دایی جون قیافه مهمتره یا پول یاخوشتیپی؟

گفت واسه تو که هیچکدومو نداری چه فرقی داره.....
خدايى اين فك و فاميل من دارمo_0



تنها کسی که از صمیم قلبش به من گفت I LOVE YOU
.
.
.
.
.
.
.
عروسک دخترخالم بود، اونم باید فشارش میدادم تا بگه...!!! میفهمی؟فشار......تحت فشار بود که گفت......!!!!!


داییم داشت تو جمع تعریف میکرد:
بچه که بودم، یه روز مامانم( مامان اون یعنی مادربزرگ من) به خیال اینکه مچ منو گرفته یهو اومد تو اتاق وگفت که تو چرا درس نمیخوندی؟
منم گفتم خوندم بیا بپرس بعد انگلیسی رو بهش دادم اینم که نمیتونسته انگلیسی بخونه گفته نه پسرم وقتی میگی خوندم ینی خوندم من بهت اعتماد دارم
من :|
دایی
مامان بزرگه
آموزش و پرورش :/

---

دیدین تو فیلمها بچه تو خواب جیغ میزنه پدر و مادرش میان بغلش میکنن !
من یه شب توخواب جیغ زدم
بابام همچون لگدی زدبه شکمم که دیگه چند ساله نتونستم جیغ بزنم
فک کنم جیغدونم پاره شده

آقا این بابا ما داریم؟؟؟
بعد عمری خواست از بچه هاش تعریف کنه برگشته میگه بچه های من کوچیک که بودن دلت نمیومد بهشون نگاه کنی اصلا تک بودن توی فامیل . . .
ولی نمیدونم حالا چرا این شکلی شدن؟!؟!
منو که سریع منتقل کردن بیمارستان از داداشام دیگه خبر ندارم...

ﺍﻭﺍﯾـﻞ ﺍﻧـﻘـﻼﺏ ﻫـﻤـﻪ ﺧـﻮﺍﻧـﻨـﺪﻩ ﻫـﺎ ﻗـﯿـﺎﻓـﻪ ﺷـﻮﻥ ﺷـﺒـﯿـﻪ ﮐـﻔـﺘـﺮﺑـﺎﺯﺍ ﻭ
ﺭﺍﻧـﻨـﺪﻩ ﺗـﺮﯾـﻠـﯽ ﻫـﺎ ﺑـﻮﺩ ﺑـﺠـﺰ
.
.
.
.

.
ﺳـﯿـﺎﻭﺵ ﻗـﻤـﯿـﺸـﯽ ﮐـﻪ ﺍﺯ ﻫـﻤـﻮﻥ ﺍﻭﻝ ﺷـﺒـﯿـﻪ ﻣـﻌـﻠﻢ ﭘـﺮﻭﺭﺷـﯽ بـود!!! ^_^

فرستنده : abas_m223


من یک دانشجوی ترم اولی فریب خورده ام!!
وقتی قبول شدم رفتم سایت دانشگاه قسمت ایاب ذهابش یه عکس اتوبوس گذاشته بوده ازاونایی که همشه یکی از فانتزیام بوده سوارش شم!! *__* ولی...
وقتی اتوبوسو ازنزدیک دیدم 0__o
.
.
.
.
یعنی باسلام صلوات میرسم دانشگاه

داییم داشت تو جمع تعریف میکرد:
بچه که بودم، یه روز مامانم( مامان اون یعنی مادربزرگ من) به خیال اینکه مچ منو گرفته یهو اومد تو اتاق وگفت که تو چرا درس نمیخوندی؟
منم گفتم خوندم بیا بپرس بعد انگلیسی رو بهش دادم اینم که نمیتونسته انگلیسی بخونه گفته نه پسرم وقتی میگی خوندم ینی خوندم من بهت اعتماد دارم
من :|
دایی
مامان بزرگه
آموزش و پرورش :/

خخ ایول ابجی

دیدین تو فیلمها بچه تو خواب جیغ میزنه پدر و مادرش میان بغلش میکنن !
من یه شب توخواب جیغ زدم
بابام همچون لگدی زدبه شکمم که دیگه چند ساله نتونستم جیغ بزنم
فک کنم جیغدونم پاره شده

مثله من
+سپاس

بابام درو با پاش محکم باز کرد اومـد تو !

فک کنم دفه ی بعــد گــآز اشک آور بنــدآزه بیـآد تو ! ^.^

هـر هر هر..

خیلی باحال بود