انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: «رهايي» نقطه عطف كارنامه «مسعود تكاور»
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
«رهايي» نقطه عطف كارنامه «مسعود تكاور» 1
 به گزارشدیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 سينماخبر ، او که چند سالي است در توليد آثار مرتبط با حوزه انتظامي فعاليت دارد و مجموعه مستند «پليس ايران» را نيز کارگرداني کرده است، در تجربه جديدش سريال «رهايي» را در فضايي اکشن ساخته است که با توجه به شرايط و امکانات موجود مي توان به او نمره قبولي داد.

تکاور همزمان با پخش آخرين قسمت سريالش، مهمان يک فنجان چاي شد و از زير و بم توليد سريال «رهايي» صحبت کرد...

*       *      *

سريال «رهايي» چگونه شکل گرفت و چگونه کارگرداني آن به شما رسيد؟

ـ با توجه به نزديک شدن به هفته ناجا، از پيش تعيين شده بود که چنين سريالي کار بشود. سريال «رهايي» مدنظر دوستان بود. آقاي علي طالب آبادي به عنوان نويسنده انتخاب شدند. تهيه کننده، نويسنده و من چند نشست داشتيم و قرار شد با مشاور، مجموعه ناجي هنر سريال توليد شود.

طرح سريال «رهايي» از سوي مجموعه ناجي هنر ارائه شده بود؟

ـ بله...

قصه از ابتدا به اندازه يک ميني سريال طراحي شده بود؟

ـ بله در کل ناجي هنر همين تعداد قسمت سريال سفارش داده بود.

قصه زير نظر شما پيش رفت يا فيلمنامه کامل به دست تان رسيد؟

ـ يک بخش اصلي يا بهتر بگويم چارچوب اساسي کار در بخش سيناپس شکل گرفت. امّا در ادامه خود آقاي طالب آبادي که با مجموعه ناجي هنر در ارتباط هم است، سريال را پيش برد. من هم به صورت مداوم در خدمت دوستان بودم.

هدف نيروي انتظامي از ساخت اين سريال معرفي يکسري از وجوه فعاليت هاي پليس بود يا اينکه قصه شما ماجرا را به سمت اين فضاسازي کشاند؟

ـ اين مسئله بر مي گردد به انتخاب خود کارگردان. من سال گذشته در خدمت آقاي دکتر منتظر المهدي و مجموعه ناجي هنر بودم. مستندي را براي نيروي انتظامي توليد کردم که ساخت آن حدود 6 ماه به طول انجاميد.

«پليس ايران»...

ـ بله، آن کار باعث شد من تجارب بسيار خوبي را راجع به پليس ايران کسب کنم. جذابيت ها و فضاي اکشني که در مجموعه مستند «پليس ايران» بود، باعث شد بتوانم آن کار را به سمت سريال سوق دهم. در واقع شناخت کافي از پليس ايران و دغدغه هاي ذهني اکشن من باعث شد که به سمت اين نوع از کار بروم. آنجا حس کردم لازمه کار است که ما براي نمايش عملکرد درست پليس و خدمات ناجا به مردم به سمت ابزارهاي موجود برويم.

اصولاً در ژانر پليسي جدا از دسترسي به ابزار، تکنولوژي و... تيم بازيگري نيز بسيار مهم و حياتي هستند چگونه به اين تيم براي حضور جلوي دوربين رسيدي؟

ـ ما تيم بازيگري و کستينگ اين سريال را به شدت مديون تهيه کننده کار هستيم. ايشان با دقت نظر بسيار بالايي در انتخاب بازيگران کمک حال ما بود. انتخاب هاي ما بسيار متعدد بود و براي هر شخصيت دو ـ سه کانديدا داشتيم. يکي مي شد، يکي نمي شد و...

چيدمان ما بر اساس نزديک شدن بازيگر به نقش اتفاق افتاد. به اين ترتيب که اگر فلان کاراکتر به آقاي حکيمي 50 درصد نزديک است، خود ايشان نيز چقدر به شخصيت نزديک هستند. اين باعث مي شد ما به يک شورت کات براي انتخاب بازيگران دست پيدا کنيم. مثلاً در مورد آقاي حسين سليماني، ما ايشان را براي نقش سرباز انتخاب کرديم. اولين چيزي که مورد نظر قرار گرفت، اين بود که حسين سليماني در سريال «شاهگوش» هم سرباز بازي کرده است. من به توان بازيگري حسين سليماني اطمينان داشتم و مي دانستم او مي تواند از پس يک نقش متفاوت بر آيد. وقتي که او جلوي دوربين آمد و آن جنس بازي و ري اکشن را ارائه کرد، همه متوجه شدند که او با حضورش در سريال «شاهگوش» و تجارب قبلي به مراتب متفاوت است. نکته اي در بحث انتخاب بازيگر وجود دارد و آن اين است که وقتي قرار است يک اثر متفاوت بسازي، امکان آزمون و خطا براي تو ايجاد مي شود و حتماً در اين شرايط ريسک بايد اتفاق بيفتد.

مثل انتخاب شاهد احمدلو...

ـ دقيقاً، اينکه در زمان انتخاب خودت مطمئن نيستي، امّا حس مي کني مي شود. گاهي در ملاقات هاي شخصي با يک دوست حس مي کني فلاني چقدر خوب حرف مي زند، چقدر خوب مي تواند فلان جنس ديالوگ را بگويد. در واقع در روابط شخصي و دوستانه با يک بازيگر طي مسير کرده اي و در نهايت حس مي کني که چقدر خصوصيات چهره اش به فلان کاراکتر نزديک است. آهنگ صدايش چقدر براي فلان نقش مناسب است. ببينيد انسان اول تصور مي کند و سپس تصويرسازي. تصور من از بازيگرانم خدا را شکر خيلي خوب بود. احساس مي کنم حضور آنها امروز به دل تماشاگر هم نشسته است.

شما همزمان با برداشت و كارگرداني در اين نوع خاص از كار حتماً به تدوين هم نگاه ويژه داشتيد در اينباره هم صحبت كنيد؟

- شانسي كه من در اين كار آوردم، اين بود تدوينگري نصيب من شد كه تميز فكر مي‌كند و دنبال شلوغ بازي هاي مرسوم در تدوين نيست. او هرگز دنبال بالا و پايين كردن در تدوين نبود. او خيلي شيك و كلاسيك اين كار را تدوين كرد و به پايان رساند. او بالا و پايين ها و شلوغ بازي ها و ناهنجاري هايي را كه من به واسطه جنس كار اكشن در دكوپاژ به وجود آورده بودم را با فضاي خاص و كلاسيك تدوين كرد تا تماشاگر با يك ذهن آرام مخاطب اين كار اكشن باشد.

 شما با چند دوربين كار كرديد؟

- برخي پلان ها را ما با 8 دوربين، گاهي 5 دوربين و اغلب سه دوربين يا چهار دوربين بوديم. هرگز زير 2 دوربين كار نكرديم.

 شما چند دقيقه كامل تصوير داريد؟

- حدود 45-46 دقيقه كار براي هر قسمت توليد شده است.

معمولاً در آثار اكشن نگاه خيلي ويژه اي به شخصيت پردازي نمي شود، گويا اينجا روي رنگ آميزي كاراكترها هم توجه شده است. در اين باره هم بگوييد؟ (هر چيز در برخي از لحظات مي توان نقدي بر اين نيز داشت)

- من شخصيت پردازي سريال را به شدت مديون آقاي طالب آبادي هستم. ما در قدم بعد آمديم با انتخاب بازيگر، نصف راه را پيش رفتيم. در مرحله بعد با خود بازيگران براي نزديك تر شدن به شخصيت ها گپ و گفت داشتيم. من سرگرد را با نشاط ديدم و ...

 و در مورد شخصيت هاي منفي ...

- شخصيت هاي منفي را با هوش ديديم. اين از خود فيلمنامه آمد و ما آمديم اين را در اجرا غني تر ديديم. رنگ آميزي در کارکترهاي منفي و خلافکاري هاي هم اگر دقت کرده باشيد وجود داشت.

و حتما سريال «رهايي» نقطه عطف کارنامه مسعود تکاور محسوب مي شود و آيا در اين ژانر ادامه خواهيد داد با توجه به اطلاعاتي که در ژانر پليس کسب کرده ايد؟

- «رهايي» حاصل تلاش من در چند کار براي حوزه دفاع مقدس و چند کار در ژانر پليسي بوده است.

دغدغه هايي که مي تواند يک قصه پليسي را ايرانيزه و جذاب کند. من تا الان هم شاگردي کردم. اما نقطه عطفي که شما مي گوييد درست است، خودم را با ابزارهاي موجودي که در سينما و تلويزيون وجود دارد به روز کردم. تلاش کردم آنچه در اين سالها تجربه و ياد گرفتم در اين سريال پياده کنم. اگر فيلمنامه خوبي پيش بيايد و شرايط حاصل شود افتخار مي کنم دوباره شاگردي کنم و اثري ديگر را براي مخاطب عزيز ايراني توليد کنم.