انجمن های تخصصی فلش خور

احساسم را نمي فروشم ،
حتي به بالاترين بها ...
ولي آنگونه که بخواهم
خرج مي کنم ...
براي آنهايي که لايق آن هستند ... !

گفتم بهار
خنده زد و گفت
ای دریغ
دیگر بهار رفته نمی آید
گفتم پرنده ؟
گفت اینجا پرنده نیست
اینجا گلی که باز کند لب به خنده نیست
گفتم
درون چشم تو دیگر ؟
گفت دیگر نشان ز باده مستی دهنده نیست
اینجا به جز سکوت سکوتی گزنده نیست . . .

اینده کتابیست که امروز مینویسی
چیزی بنویس که در آینده از خواندنش لذت ببری!

از فردی نقل شده است که :
خیلی سال پیش كه دانشجو بودم، بعضی از اساتید عادت به حضور و غیاب داشتند.
تعدادی هم برای محكم كاری دو بار این كار را انجام میدادند، ابتدا و انتهای كلاس كه مجبور باشی تمام ساعت را سر كلاس بنشینی.
هم رشته ای داشتم كه شیفته ی یكی از دختران هم دوره اش بود.
هر وقت این خانم سر كلاس حاضربود، حتی اگر نصف كلاس غایب بودند، جناب مجنون می گفت:استاد همه حاضرند!
و بالعكس، اگر تنها غایب كلاس این خانم بود و بس، می گفت:استاد امروز همه غایبند، هیچ كس نیامده!
در اواخر دوران تحصیل ازدواج كردند و دورادور می شنیدم كه بسیار خوب و خوش هستند.
امروز خبردار شدم كه آگهی ترحیم بانو را با این مضمون چاپ كرده است:
هيچ کس زنده نیست ....
همه مردند

دلتنگ ِ ڪـسـے ڪـﮧ گردش ِ روزگارش

بـﮧ مَــ ن ڪـﮧ رسید از حرڪـت ایستاد !

دلتنگ ِ ڪـسـے ڪـﮧ دلتنگـےهایم را ندید...

دلتنگ ِ خودمـ

خودے ڪـﮧ مدتهاست گم ڪـرده ام

ای دل بی ارزش !!!!!!

یاد بگیر!

اگه کسی بهت گفت دوسِتـــــــ دارم

لزوما به این معنی نیست که


یكی دیگه رو دوست نداره

این همه حسود بودم و نمی دانستم؟!؟

به نسیمی که از کنارت موذیانه می گذرد

به چشم های آشنا و پر آزار که بی حیا نگاهت میکنند

به آفتابی که فقط تلاش گرم کردن تو را دارد

به همه شان حسادت میکنم

من آنقدر عاشقم که به طبیعت بدبینم

طبیعت پر از نفس های آدمهاست

که مرا وادار می‌کند حسادت کنم

به تو و رویای نداشته ام.......

افسوس!

قسمت آن بود تا

آرزوهایم حسرت شوند...