انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: #### اس ام اس قفس ####
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟
آسمان سربی رنگ
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
گاه می اندیشم می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری
تو توانایی بخشش داری
دستهای تو توانایی آن را دارد
ﻛﻪ ﻣﺮا ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﻲ ﺑﺨﺸﺪ نازنینم

#
#
#
#
بخیه به پیله ام نزن
ترک برداشته این دل است نه پیله
برای پروانگی درد کشیدم
اسمان نمیشوی دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
قفس  نباش

#
#
#
#
هیچکس با من نیست
مانده ام تا به چه اندیشه کنم
مانده ام در قفس تنهایی
در قفس میخوانم
چه غریبانه شبی است
شب تنهایی من….
آی دنیا بیزارم ازت

#
#
#
#
زندگی چون قفس است ، قفسی تنگ پر از تنهایی
و چه خوب است دم غفلت آن زندان بان
و سپس بال و پر عشق گشودن ، بعد از آن هم پرواز

#
#
#
#
یه پنجره با یه قفس…
یه حنجره بی همنفس
سهم من از بودن تو…
یه خاطره س همین و بس

#
#
#
#
مرغان همه بشکسته قفس را و پریدند
من در قفس افتاده بخود تار تنیدم
یا رب شود آن روز که در جمع حریفان
بینم که از این لانه گندیده پریدم

#
#
#
#
هیچ عشقی وجود ندارد…!
حتی برای مرغ عشق…!
اونیز اگر در قفس نبود به عشقش خیانت میکرد عزیز

#
#
#
#
گاهی قناری ها اگر در باغ هم باشند
مانند مرغان قفس دلتنگ می خوانند

#
#
#
#
قفس دیدم رهایی یادم آمد
تو رفتی بی وفایی یادم آمد

#
#
#
#
خدا به سر هیچ پرنده ای نیاورد..
قفس را نمی گویم…
گلوله را هم نه…
از پرواز خسته شدن را می گویم..
از آسمان بریدن را

#
#
#
#
غرور اسمونو بشکن قفس برای تو کمه
روی زخم کهنه دل تو فقط رهایی مرهمه

#
#
#
#
پرندگانی که در قفس بدنیا می آیند
فکر می کنند پرواز کردن یک نوع
بیماری است

#
#
#
#
من صبورم اما…
بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم
بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ غروب امیر
و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند
می ترسم

#
#
#
#
دیگر برای داشتن هیچ کس سماجت نمیکنم!!
پرنده ای که سهم من نباشد !
اگه قفس هم برایش بسازم بازم پرواز میکند

#
#
#
#
در قفس افتاده ام فکر رهایی نیستم دل به عشقت داده ام فکر جدایی نیستم
#
#
#
#
یک عمر قفس بست مسیر نفسم را …
حالا که دری هست مرا بال و پری نیست……
حالا که مقدر شده آرام بگیرم…
سیلاب مرا برده و از من اثری نیست ….
بگذار که درها همگی بسته بمانند….
وقتی که نگاهی نگران پشت دری نیست

#
#
#
#
نفس بده که برایت نفس نفس بزنم
نفس به جز تو نخواهم برای کس بزنم
مرا اسیرخودکردی دعایم کن افبی
که آخرین نفس را در این قفس بزنم