انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: ترجمه Martina McBride - Concrete Angel Lyrics
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
She walks to school with the lunch she packed
اون دختر، همراه با بسته ای از غذا وارد مدرسه میشه
Nobody knows what she's holdin' back
هیشکی نمیدونه که چی توش گذاشته
Wearin' the same dress she wore yesterday
همون لباسای دیروزیشو پوشیده
She hides the bruises with linen and lace
و سعی می کنه پوسیدگیهای گفش و پیرنشو مخفی کنه
The teacher wonders but she doesn't ask
معلمش (از وضعیش) متعجبه و لی اون هیچی نمی پرسه
It's hard to see the pain behind the mask
چون دیدین رنج و درد از پشت ماسکی که به صورت داره خیلی سخته
Bearing the burden of a secret storm
خیلی وقته که طوفان سهمگینی از راز و نیازهای درونش رو تحمل می کنه
Sometimes she wishes she was never born
حتی گاهی آرزو می کنه که کاش هیچوقت بدنیا نمیومد
Through the wind and the rain
تو باد و بارون
She stands hard as a stone
اون دختر محکمتر از یک سنگ ایستادگی می کنه
In a world that she can't rise above
و در دنیایی که نمیتونه حتی سرشو بلند کنه
But her dreams give her wings
اما آرزوهاش بالهایی رو بهش میده
And she flies to a place where she's loved Concrete angel
و اون با اون بالها به جایی پرواز می کنه که اونجا عاشق فرشته ای سیمانی بود
Somebody cries in the middle of the night
یکی داره در اواسط شب گریه می کنه
The neighbors hear, but they turn out the lights
همسایه ها صدای گریشو می شنون ولی چراغ خونشونو خاموش می کنن
A fragile soul caught in the hands of fate
روح شکنندش در دستان تقدیر گرفتار شده
When morning comes it'll be too late
و وقتی صبح میشه دیگه خیلی دیر شده
Through the wind and the rain
تو باد و بارون
She stands hard as a stone
اون دختر محکمتر از یک سنگ ایستادگی می کنه
In a world that she can't rise above
و در دنیایی که نمیتونه حتی سرشو بلند کنه
But her dreams give her wings
اما آرزوهاش بالهایی رو بهش میده
And she flies to a place where she's loved Concrete angel
و اون با اون بالها به جایی پرواز می کنه که اونجا عاشق فرشته ای سیمانی بود
A statue stands in a shaded place
مجسمه ای در جایی مه آلود بنا شده
An angel girl with an upturned face
یک دختر فرشته ای با سری بر افراشته
A name is written on a polished rock
که اسمش روی تخته سنگی جلا داده شده نوشته شده
A broken heart that the world forgot
قلبی شکسنه که تمام دنیا فراموشش کرده بودن
Through the wind and the rain
تو باد و بارون
She stands hard as a stone
اون دختر محکمتر از یک سنگ ایستادگی می کنه
In a world that she can't rise above
و در دنیایی که نمیتونه حتی سرشو بلند کنه
But her dreams give her wings
اما آرزوهاش بالهایی رو بهش میده
And she flies to a place where she's loved Concrete angel
و اون با اون بالها به جایی پرواز می کنه که اونجا عاشق فرشته ای سیمانی بود