انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: یک لطیفه به مناسبت ماه مهر
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صبحی مادری برای بیدار کردن پسرش رفت
مادر : پسرم بلند شو ، وقت رفتن به مدرسه است
پسر : اما چرا مامان ؟ من نمی خوام برم مدرسه
مادر : دو دلیل به من بگو که چرا نمی خوای بری مدرسه
پسر : یک اینکه همه بچه ها از من بدشون می یاد
دوم اینکه همه معلم ها از من بدشون می یاد
مادر : اُه خدای من ! این که دلیل نمیشه ، زود باش تو باید بری به مدرسه
پسر : مامان دو دلیل برام بیار که من چرا باید برم مدرسه ؟
مادر : یک اینکه تو الآن پنجاه و دو سالته ، دوم اینکه تو مدیر مدرسه هستی !

نظرfishingسپاس495
چراتکراری بود

یه روزی یه مرده میخوره به نرده برمیگرده قشنگ بود
من تاحالا نشنیده بودم!!!!!!!
خیلی خندیدم.مر30Tongue
خیلی باحال بود
بی کیفیت