انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: مصـاحبه با مهدی احمـدونـد
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.

*شنیده ام که خیلی خجالتی هستی و مصاحبه با تو سخت است!

کم حرف هستم خجالتی نیستم.


*آلبوم تو پس از چند سال به مرحله انتشار رسیده است؟

اگر در اصل بخواهیم حساب کنیم پس از ده سال ولی کار اصلی را حدود دو سال و نیم است که شروع کرده ایم.


*از چه زمانی فهمیدی که می توانی در بازار موسیقی موفق باشی و فعالیت خود را به شکل حرفه ای دنبال کردی؟

آنجایی که فهمیدم می توانم حرفه ای کار کنم زمانی بود که آهنگ های من به عنوان پیشواز به اپراتور «ایرانسل» راه پیدا کرد و در سه یا چهار ماه در آنجا اول بودم. این اتفاق با قطعه «عشق اول» رخ داد و همان زمان بود که فهمیدم می توانم کار حرفه ای موسیقی را دنبال کنم.


*چند کار تو چه رکوردی گرفت؟

دقیقا یادم نیست که چه رکوردی داشتند.


*به یکصد هزار رسیدند؟

بیشتر از این عدد بود.


*برسیم به سوالی که من روی آن خیلی فکر کردم. یکی از مکان هایی که من کارهای تو را زیاد در آنجا شنیدم ترمینال ها و میدان انقلاب بود. کارهای تو در ترمینال ها طرفداران زیادی داشت و من دلیل این موضوع نمی دانستم.

مسافر بودند و لابد علاقه داشتند.


*خودت هم شنیده بودی؟

گاهی می شنوم ولی من معمولا زیاد از منزل خارج نمی شوم.


*سرانجام آلبوم های تو به لطف مدیر برنامه هایت مجوزهای لازم را اخذ کرد. کمی در مورد جزئیات آلبوم برای ما صحبت کن.

تنظیم ها توسط «میلاد ترابی»، «پازل باند»، «علیرضا افشار» و «حامد برادران» و خودم انجام شده است. اکثر ملودی ها را من ساخته ام و یک ملودی از ساخته های میلاد ترابی است. «مهرزاد امیرخانی»، «پیمان دوستی» و «علی عباسی» هم در بخش ترانه ها من را همراهی کرده اند.


*تا حدود خیلی زیادی می توان لفظ هنرمند مولف را به تو اطلاق کرد. مساله ای که در کارنامه کاری خیلی از هنرمندان زیرزمینی شاهد بودیم. این باعث می شد که حس جاری کارها زیاد باشد. با نظر من موافق هستی؟

برای آن ترانه ای که من می خواهم یا ترانه سرا پیدا نکرده ام یا آن چیزی که می خواستم را نمی توانستند بسرایند به همین دلیل خودم تصمیم گرفتم که بنویسم.


*چند ترانه برای خودت است؟

آلبوم 12 قطعه دارد که حدود 7 یا 8 ترانه را خودم نوشته ام.


* کسانی که در حوزه زیرزمینی کار می کنند آثار شنیده شده بیشتری دارند اما زمانی که وارد عرصه رسمی موسیقی می شوند دیگر آن احساس غلیظی که از آنها انتظار می رود در کارهایشان یافت نمی شود. دلایل زیادی از جمله بحث مجوز را برای این اتفاق ذکر می کنند ولی الان بهترین موقع است که از تو اعتراف بگیریم. آیا چنین اتفاقی برای تو هم رخ خواهد داد؟

صد در صد وزارت ارشاد یک مقدار کارها را عوض می کنند و سپس منتشر می شوند. بنابراین دیگر نمی توانیم آنگونه که در فضای مجازی فعالیت داشتیم ادامه دهیم. من تقریبا سعی کردم که بیشتر در آن فضا کار کنم.


*خودت کدام یک از این دو فضا را بیشتر دوست داری؟

فضای قبلی چیزی است که خودم می خواهم کار کنم ولی باز هم به گذشته نزدیک هستیم.


*در این فضای جدید باعث می شود در چارچوبی کار کنی که به احساس جاری کارهای تو لطمه بخورد.

به احساس لطمه نمی خورد. اگر بخواهم واضح تر توضیح دهم باید بگویم برخی کلماتی که باعث موفقیت یک قطعه می شود از نظر ارشاد کلمات سیاه هستند.


*از آلبوم های چهره های زیرزمینی که مجاز شده اند برای ما بگو و اینکه آیا خواننده ای بوده که تو او را به عنوان خط مشی خودت انتخاب کنی؟

خیر ولی کارهای همه دوستان را دنبال می کنم و دوست دارم.


*از کسی نمی خواهی اسم ببری ولی حداقل در مورد قهرمان های کاری خودت برای ما بگو.

قهرمان کاری من مجاز نیست.


*قهرمان این طرفی نداری؟!

خیر.


*می خواهم یک مقدار در مورد حال و هوای کلی آلبوم و تک تک ترانه ها صحبت کنی و اینکه به نظر خودت کدام کارها موفق تر خواهند بود؟

پس از این همه سال هنوز متوجه نشده ایم که چه کاری موفق می شود و چه کاری موفق نمی شود چون سلیقه مردم را هنوز نمی دانیم. خودم فکر می کنم که قطعه اول یعنی «از این ساعت» که آلبوم هم به همین نام است موفق باشد. قطعه شش و هشتی است که خودم ترانه آن را گفتم و مهرزاد امیرخانی هم خیلی به من کمک کرد. قطعه دوم آلبوم «سرگیجه» است که ترانه آن را من و پیمان دوستی گفته ایم و در ساخت ملودی این کار میلاد ترابی همراهی کرده است و تنظیم را هم خودم انجام داده ام. «زیربارون» سومین قطعه است که چندی پیش منتشر شد و خدا را شکر استقبال خوبی را به دنبال داشت. «فالش» چهارمین قطعه است که فضای متفاوتی دارد و ترانه اش را خودم سروده ام و تنظیم توسط پازل باند انجام شده است. قطعه 5 «پرواز» نام دارد و اسم آلبوم هم از ابتدا پرواز بود که به از این ساعت تغییر کرد. ترانه علی عباسی و ملودی و من و تنظیم هم اثری از میلاد ترابی است. بازنده ششمین قطعه آلبوم است که ترانه آن را پیمان دوستی نوشته است و با ملودی و تنظیم خودم شنیده خواهد شد. در قطعه هفت یعنی «نقاشی» ترانه و ملودی را هم خودم نوشته ام و تنظیم توسط پازل باند انجام شده است. این یک کار شش و هشت است که فکر می کنم موفق باشد چون مردم ما این قبیل کارها را خیلی دوست دارند؟


*چند قطعه شش و هشت و چند قطعه اکتیو داری؟

سه کار شش و هشت و 4 قطعه اکتیو داریم.


*پس فضای کلی آلبوم اکتیو و ریتمیک و مردم پسند است.

همه چیز مساوی است.


*البته کارهای اسلو و اکتیو و شش و هشت تو همگی موفق بوده اند و هر کدام طرفداران خاص خودش را داشته است.

فکر می کنم کارهای اسلو من طرفداران بیشتری دارد.


*آیا به کنسرت و اجرای زنده هم فکر کرده ای؟

بله صد در صد و با کمک «مهدی کرد» اجراهای زنده را پس از انتشار آلبوم آغاز می کنیم.


*آیا به آن لحظه اول که قرار است روی استیج حاضر شوی فکر کرده ای؟ لحظه ای که اولین سانس اولین کنسرت تو است و قرار است در سالنی با مخاطبان دیدار باشی.

من روی استیج حاضر شده ام ولی آن لحظه قطعا یک مقدار با استرس توام خواهد بود.


*پس تو که اینقدر ریلکس رو به روی من نشسته ای فکر می کنم یک مقدار هم استرس داشته باشی.

از یک مقدار که کمی بیشتر استرس دارم ولی باید ببینیم که چه اتفاقی رخ خواهد داد.


*تا کنون اجرا برای بیش از 1000 نفر داشته ای؟

بله.


*خب پس دیگر چه استرسی داری؟

اجرای پلی بک برای این تعداد از مخاطبان داشته ام و اجرای زنده خیلی سخت تر است. هنوز به آن لحظه خیلی فکر نکرده ام و بیشتر به درست اجرا کردن فکر می کنم.


*فکر می کنی که آلبوم در بین مخاطبان چه بازخوردی خواهد داشت؟

برخی از دوستان و اطرافیان که کار را شنیده اند راضی بودند ولی باید منتظر واکنش مردم باشیم که پس از انتشار مشخص می شود.


*بهترین و بدترین واکنش همین اطرافیان را برای ما می گویی؟

همه موافق هستند و بهترین واکنش این بود که بر سر خودشان زده اند! و یکی از دوستان قدیمی این کار را کرد!


*بدترین واکنش چه بود؟

واکنش منفی نداشتم.


*کمی در مورد آینده صحبت کنیم. برنامه ریزی ها و ایده آل های تو که در تنهایی به آنها فکر می کنی چیست و قله آرزوهای مهدی احمدوند کجاست؟

قله آرزوهای هر خواننده ای استیج است و سعی می کنیم که در فاصله کمی پس از انتشار آلبوم روی استیج حاضر شویم.


*آرزوهای بزرگتری هم وجود دارد و فکر می کنم که پس از دو یا سه کنسرت آن عطش اولیه فروکش کند.

آرزوهای من جدا از کار است و اگر بخواهیم این قبیل آرزوها برای شما بگویم یکی از آنها هواپیمای شخصی است!


*این قبیل آرزوها که آنچنان دست نیافتنی نیست. در مورد مسائل کاری چطور؟

در زمینه کاری به خواسته هایی که دارم خواهم رسید.


*اعتماد به نفس جالبی داری و برای ما بگو که این اعتماد به نفس از کجا سرچشمه می گیرد؟

شاید یک مقدار اعتماد به نفس کاذب باشد ولی از روز اول به هر چیزی که فکر می کردم رسیدم. الان هم می دانم که به هر چیزی فکر کنم به آن می رسم.


*این اولین گفتگوی رسمی تو بود و دوست دارم که به عنوان کلام آخر با مخاطبان خودت صحبت داشته باشی.

از همه مخاطبان عزیز بابت همه حمایت ها تشکر می کنم. جایگاه امروز من به دلیل حمایت های همه شما عزیزان است. سعی می کنم تمام بدقولی های گذشته را با آلبوم و کنسرت ها جبران کنم.