انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: متن آهنگ زندگی هیپ هاپی از علی سورنا
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
چه روزگار گندی لحظات تلخ و غمگین 
پشت هم به صف شدن 
و حاضرن با شمشیر این قلب منو جر بدن 
اما ترس تو من نیست 
من 5سالم بود اخرین باز ترسیدم از لنگی لاستیک دوچرخم 
چون ندادم ترجیح که پشت چرخ بدی باشم اما باختم مشتی 
چه میشه کرد حرفی 
باشه هر کی کی 
نمیشه زد وقتی 
باشه هر چی کشکی 
درویش قسم به ابروت 
قسم به تار موت 
قسم به روزایی که پر از فقر و ساده بود 
قسم به عصای درمونده گدای کور 
تو مرامم این نبود شاد باشم دوست غمگین 
این نبود 
با این که اندازه کافی زندگیم شیرین نبود 
خنجرم تو جیب نبود نامردی رو خوب دیدم 
ولی تو وجود خستم نیس هنوز 
ترس از هر گنده لات شاخی نی عمو 
من تو کثافت جنگم ترس درگیری نمومد تو قلبم 
قسم به تو درویش که هیشکی اهل شر نی وقتی سگشم 
حتی اگه بالا بودم زور روی زیریم نبود 
اونقدی که مشت خوردم خون توی بینیم نموند 
قسم به تو درویش که اهل دردسر نیستم اما دست تقدیر 
ارزومو نشنید و پام تو جاده لغزید 
پس حق داری که بزنی تو چشای من زل 
اما محال که بشم توی راه شب گم 
این خیابونا یه عمر جفت من کفشمن 
من از برم شاهراه ها و کوچه های تنگ و 
کروس: 
زندگی هیپ هاپی 
بدون حد و مرز بدون ترس انتهای رنگ شب 
زندگی هیپ هاپی 
زندگی چندتا مرد تو عمق درد اما سربلند بازهم 
ورس 2: 
همه دور وریام می گفتن نرم سراغ شب 
نرم تو راه خلاف نشم مچاله تر 
نشستن گفتن از هر زیر و بم تو زندگی 
اما خودم پرم بگین من از کجا بگم هان؟ 
از شب به شب بیدار 
نخ به نخ سیگار 
لب به لب لیوان 
الکل سر به سر می زاشت با من 
خط کج زیاد تو راه راست من ما کاشت 
اما خواستم در بیام از نگاه به سختیا 
از بیست و یک سال حسرت 
بیست و یک سال دردم 
تلخی های شهرم 
بیست و یک سال جنگم 
درد پشت و خنجر 
زخم مشت تو فکم 
استرس تو مغزم 
از مرگ باورام 
تنگ شدن جا برام 
مرگ خواهرام برادرام 
نفرینای شاهرگام 
تو هر غروبی با اذان 
یه درد بد تو سینه 
یه درد لاعلاج 
از نیازی که یه ادم اس وپاس به خون 
از نیازی که یه جوون اس وپاس به خون داشت 
من سرباز قماری بودم که اس و شاه نشون داشت 
بی بی ام تو این قمار داشت حکم مادرم 
هیپ هاپ لعنتی شد زندگی و باورم 
کروس: 
زندگی هیپ هاپی 
بدون حد و مرز بدون ترس انتهای رنگ شب 
زندگی هیپ هاپی 
زندگی چندتا مرد تو عمق درد اما سربلند بازهم 
ورس3: 
همه بازیکنا به صفشین که شروع شده بازی 
محال محال حالا خالی بشه باطری 
حالا که به گوش توام صابون من ماسید 
باهاش حال کردی منم داغونتم داشی 
بیست و هفت فروردین 69 
یه جایی افتاد اتفاقی 
یه اتفاق خاصی 
مامان من زایید 
یه گوله اتیش 
اتیشی که از اولش رو قانونا شاشید 
برگرفته از کتاب قاتلای جانی 
فهمید که خیابونا جای بچه ها نیست 
اما باز دید بچه ها که پر می کنن لاتی 
این به بعد چه خونایی که رو زمینا پاشید 
این به بعد چه پولایی که تو قمارا خوابید 
این بعد می فهمی که حق و چاپید 
باید پول پس گرفت هر چند که باشه ناچیز 
پسر چه حالی داره زندگی هیپ هاپی 
کروس:

زندگی هیپ هاپی 
بدون حد و مرز بدون ترس انتهای رنگ شب 
زندگی هیپ هاپی 
زندگی چندتا مرد تو عمق درد اما سربلند بازهم
مرسی
سپاس