انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: نوازندگان و هنرمندان خیابانی گدا نیستند!
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
«نوازندگان و هنرمندان خیابانی گدا نیستند» این جمله، چندماهی است که در شبکه های اجتماعی مختلف بازنشر می شود. نظرات هم درباره آن مختلف است. برخی کاربران موافق اند و اعتقاد دارند این نوازندگان خیابانی، هنرمندانی اند که می خواهند از فضای شهری برای نشان دادن استعداد و توانایی های خود استفاده کنند.

اما آنهایی که مخالف این موضوع هستند می گویند اینگونه اجراهای موسیقی در خیابان، قصد گسترش نوعی از موسیقی مجاز و آزاردهنده را دارند که گوش دادن به آن در مدت طولانی باعث ایجاد احساس ناخوشایند ذهنی می شود. فرقی نمی کند در خیابان جردن باشید یا بازار تهران؛ آنها در همه جا هستند و برخی شان به عنوان امضا و نشانی های معروف محله ها نشاخته می وشند. شاید در سال های دور وقتی صحبت از موسیقی خیابانی می شد ذهن همگی بر می گشت به کوچه گردهایی که با دستگاه آکاردئون در کوچه ها پرسه می زدند یا در نهایت با زدن نی و عبور از میان عابران پیاده سعی می کردند تا از آنها پولی دریافت کنند.

اما این روزها استفاده کردن از هنر و سازهای موسیقی کمی فرق کرده. دیگر کسانی که دست به ساز می برند لباس های تکدی گری نمی پوشند یا از سازهای کهنه و شکسته استفاده نمی کنند. بلکه جوان هایی هستند خوش پوش با سازهای حرفه ای.

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نوازندگان و هنرمندان خیابانی گدا نیستند! 1

در این مطلب به سراغ یک گروه موسیقی به نام زرد یواش رفته ایم که چند سالی می شود فعالیت خود را به صورت گروه شش نفره آغاز کرده و ویدئوهای اجرای آنها در سایت آپارات به عنوان یکی از پربازدیدترین لینک ها دست به دست به اشتراگ گذاشته می شود. علاوه بر این با دو نفر دیگر به نام های عارف و بردیا که سال ها می شود در کنار خیابان به صورت انفرادی و گروهی موسیقی های خیابانی اجرا کرده اند گفت و گو کردیم که می توانید در ادامه بخوانید.

کمی اهسته تر رد شو


پیام ملکوتی 34 ساله، مدیر گروه موسیقی خیابانی «زرد یواش» است که از سال 81 با وجود آلوده بودن به هروئین برای درآوردن هزینه مصرف اعتیادش ساز می زد. اما بعد از ترک مواد تصمیم می گیرد با جدیت این حرفه موسیقی خیابانی را ادامه بدهد و گروهی را هم به نام «زرد یواش» دست و پا می کند. از آن زمان دو سال می گذرد. او در گفت و گو با هفت صبح گفت: «موسیقی خیابانی از 163 سال پیش در انگلستان شکل گرفت. 50 سال هم می شود که در ایران موسیقی خیابانی رواج پیدا کرد. قبل از انقلاب فروغی جزو اولین کسانی بود که در خیابان ولیعصر گیتار می زد. بعد از انقلاب هم سازهایی مانند تار، سنتور، آکاردئون و ضرب از جمله سازهایی بود که در خیابان استفاده می شد؛ اما کسی از گیتار استفاده نمی کرد.

سال 81 بود که من به صورت انفرادی شروع به گیتارزدن در خیابان ها کردم. آن زمان من معتاد بودم و هروئین مصرف می کردم. به خاطر اینکه خرج موادم را در بیاورم گیتار می زدم. هم به من توهین می شد و هم من را تشویق می کردند. تا اینکه به مرور تصمیم گرفتن ترک کنم و زدن ساز در خیابان را ادامه دهم اما دیگر به تنهایی این کار را نکنم بلکه به صورت گروهی این کار را ادامه بدهم.»

پیام ملکوتی از زمانی می گوید که گروه موسیقی خیابانی «زرد یواش» را به وجود آورد: «از دو سال پیش گروهی به نام «زرد یواش» را ثبت کردیم و برای شناساندن آن به مردم صفحه های مختلفی در شبکه های اجتماعی ایجاد کردیم. گروه «زرد یواش» شش نفر است. من خودم گیتار می زنم و می خوانم. گیتار کلاسیک، گیتار الکترونیک، ساز دهنی، ساکسیفون، تومبا از جمله سازهایی هستند که در گروهمان استفاده می کنیم.»

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نوازندگان و هنرمندان خیابانی گدا نیستند! 1

موسیقی خیابانی، نمایش هنر است


مدیر گروه موسیقی «زرد یواش» از اجراهای مختلف شان می گوید که در این دو سال علاوه بر خیابان های تهران در شهرستان های مختلف ایران هم داشته اند: «ما در اکثر نقاط مختلف تهران اجرا داشته ایم. شهرستان های مختلفی هم مانند شیراز، قزوین، مشهد، کرج، رشت، نوشهر، شهسوار و... نواخته ایم. هدف اولیه ما از تشکیل این گروه این بود که یک فولکس زرد داشته باشیم و با آن به روستاهای مختلف برویم و ساز بزنیم و سراغ کسانی برویم که شاید تا به حال ساز از نزدیک ندیده باشند. ولی این هدف محقق نشد.

با این حال اسم «زرد یواش» روی گروه ماند.چند گروه دیگر هم مانند ما مشغول به این کار هستند اما من شخصا ادعا دارم که جزو اولین کسانی هستم که موسیقی خیابانی را در ایران راه اندازی کرده ام.» ملکوتی در پاسخ به این سوال که برخورد مسئولان مختلف مانند وزارت ارشاد و شهرداری با آنها چگونه است، گفت: «برخوردها متنوع است. یک جا جلوی ما را می گیرند و می گویند جمع کنید. جای دیگری حتی از ما حمایت هم می کنند. در کل نگاه ها متفاوت است. خیلی وقت ها شده که آمده اند و با اعتراض خواستند ما کارمان را جمع کنیم اما مردم مانع شدند و اجازه ندادند که چنین اتفاقی رخ بدهد.

هدف: ارتقای موسیقی خیابانی


او یکی از طرفداران سبک موسیقی خیابانی است چون زمانی که تصمیم به این کار گرفت هیچ وقت به این فکر نمی کرد که بخواهد با اجرای کنسرت یا اجرا در استودیو هنر خود را به نمایش بگذارد. «من بعد از اینکه توانستم نظر مردم را به موسیقی که ساخته ایم و شعرهایی که خودمان می گوییم جلب کنم تصمیم گرفتیم که آلبوم کارهایمان را بیرون بدهیم. متاسفانه در ایران ابتدا باید کاری کنیم که معروف شویم و صدایمان شنیده شود بعد از اینکه این اتفاق افتاد تازه آلبوم بیرون بدهیم تا به فروش برسد. ما از این کار دو هدف داریم. هدف اول از چهره شدن هم این است که برای کارتن خواب های کنار خیابان پولی در بیاوریم. هدف دومان هم این است که برای موسیقی خیابانی فکری کنیم تا تکانی بخورد.

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نوازندگان و هنرمندان خیابانی گدا نیستند! 1

هیچ وقت تلاش نکردیم تا از طریق اجرای کنسرت یا بیرون دادن آلبوم فعالیت خودم را ادامه دهیم. چون این سبک موسیقی خیابانی را می پسندیم. ما برای ارتقای موسیقی خیابانی آلبوم بیرون می دهیم.» از درآمد که می پرسیم مانند خیلی از حرفه های مختلف از اعلام دقیق درآمد خودداری می کند و گفت: «تقریبا هر روز اگر شرایط آب و هوایی مساعد باشد روزی سه ساعت ساز می زنیم و می خوانیم. هر بار هم نقطه ای از شهر را برای این کار انتخاب می کنیم. درآمدها مشخص نیست. یک روز ممکن است در عرض دو ساعت 700 هزار تومان جمع کنیم و در یک روز سه ساعت زده و خوانده ایم 100 هزار تومان هم جمع نشده است. بعد از جمع شدن پول هم آن را تقسیم بر شش می کنیم.»

اولی بار مشکل مالی داشتم


بردیا یکی از گیتارزن هایی است که معمولا می توان او را جلوی ساختمان همراه اول خیابان ونک دید. صدایش با چنان سوزی از حنجره اش بیرون می آمد که هر رهگذری را یاد غم های داشته و نداشته اش می اندازد. بردیا از خودش می گوید و اینکه چطور شد وارد دنیای ساز و موسیقی شد و به هفت صفح گفت: «دانشجوی موسیقی آکادمی هنر دانشگاه تهران هستم و موسیقی جهان می خوانم. به موسیقی خیلی علاقه دارم ساززدن و خواندن را دوست دارم، رفتم و زدم.» از اینکه شاید کاری که می کند خلاف عرف باشد هم ابایی ندارد و می گوید آن کار را انجام می دهد حالا می خواهد کاری مثل ساززدن در خیابان باشد.

اما عارف بدون اینکه به کلاس یا آموزشگاه خاصی رفته باشد خودش به تنهایی دست به ساز شده و با گیتاری که در خانه تنها برای دکور گوشه خانه قرار داشت موسیقی را آغاز می کند و هرجا که بشود می ایستد و برای مردم ساز می زند. او درباره کاری که می کند به هفت صبح گفت: «نزدیک 10 سال پیش، در خانه گیتاری داشتیم که پدرم خریده بود و بیشتر حالت دکوری داشت. یک روز با دوستان پارک طالقانی رفته بودیم، گروهی در طبیعت برای خودشان ساز می زدند و من هم با دیدن این صحنه خیلی لذت بردم و با خودم گفتم من هم گیتار دارم، چرا یاد نگیرم؟ استاد نداشتم، یکی از دوستانم آهنگساز بود. پیش او می رفتم و با موسیقی و نت خوانی آشنا شدم. بعد از سه ماه توانستم بزنم.»

عارف قبل از اینکه ساز زدن در خیابان را تجربه کند چندین سال به ساختن آهنگ و کار در استودیو مشغول بوده. بالاخره روزی می رسد که حتی پول رفتن به خانه را هم ندارد و با اینکه کلی خجالت می کشید اما می نشیند و می زند: «سمت مترو صادقیه بودم و همیشه هم می دیدم یک نفر کنار ایستگاه مترو ساز می زند. شب بود، هوا تاریک و ابری بود (خنده)، با کلی خجالت به خاطر مشکل مالی ام نشستم، کاور گیتار را جلویم گذاشتم، چشم هایم را بستم و شروع کردم به زدن. یک ساعت زدم و خواندم و در همان مدت 30 هزار تومان درآوردم. فقط همین یک بار هم بود که به خاطر فشار مالی این کار را کردم و تا مدت ها سمتش هم نرفتم.»

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
نوازندگان و هنرمندان خیابانی گدا نیستند! 1

دو سال دوندگی برای مجوزی که هیچ وقت نگرفت


اما بردیا از همان ابتدا که تصمیم می گیرد کنار خیابان ساز بزند با انگیزه این کار را کرده بود و می گوید آنقدر این کار را دوست داشته که حتی دوستانش را هم ترغیب کرده تا او را همراهی کنند: «اولین بار اعتماد به نفسش را داشتم. البته کمی استرس هم طبیعی بود. اوایل بهار امسال برای اولین بار کنار خیاباز ساز به دست گرفتم. از چند سال پیش هم خیلی دوست داشتم این کار را بکنم اما شرایطش پیش نیامد. به هم دوره های خودم می گفتم آنها موافق نبودند و اعتقاد داشتند دانشجوی موسیقی هستیم و در شان ما نیست.

جسارت نباشد اما برای من مجلس رفتن خیلی زشت است چون یک هنرمند آن چیزی که درونش هست را نمی تواند در مجلس میهمانی ارائه دهد. بارها شده شعر و موسیقی فروخته ام؛ اما سفارش بدهند همان جا کار را قطع می کنم. اولین بار در خیابان ونک بعد از مرکز خرید زدیم. سه نفره رفتیم. پیش بیاید چند نفری می رویم.» بردیا می گوید چون دل شکسته است بیشتر از دوستانش تمایل به این کار دارد اما دل شکسته اش برای شکست عشقی نیست و بلکه دلش هنوز پیش آلبومی مانده که دوسال برای آن دوید اما مجوز نگرفت...