انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: اس ام اس خنده دار.کوتاه
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.

پشت در مستراح های عمومی یه دکمه لایک هم بذارن
تا حداقل کامنت هایی رو که مینویسن لایک کنیم

جوک و اس ام اس خنده دار
joke sms

استاد اومده سر کلاس میگه
بچه ها این درسه سختیه و عمقش زیاده
بد از اونور کلاس یکی شروع کرد به دست و پا زدن
استاد پرسید چی شد؟
گفت: دارم غرق میشم استاد کــــمک !!!! کـــمک !!!!

جوک و اس ام اس خنده دار
joke sms

اومدم خونه
میبینم یه سری کاغذ چسبیده به دیوار روش نوشته +18 ،
همینطور که مسیر کاغذها رو دنبال میکنم ، میبینم میرسه تو
آشپزخونه ، آخرین برگ روش نوشته :
” آشغالا رو بزار دم درب ”
مامان خلاقه دارم؟

جوک و اس ام اس خنده دار
joke sms

بابام با ماشین تصادف کرده
زنگ زده به من فحش میده
می گم چی شده ؟ میگه تصادف کردم
می گم چرا به من فحش می دی :
میگه :
وقتی تصادف کردم داشتم به تو فک می کردم

جوک و اس ام اس خنده دار
joke sms

تو یه کافی شاپ تنها نشسته بودم روی یه میز دو نفره …
یهو یه دختر خیلی خوشتیپ اومد گفت : “ شما تنها هستین؟ ”
فاز عشوه و غمناک گرفتم گفتم خیلی وقته تنهااااااااااااام
گفت خوب من این صندلی رو ببرم اون ور صندلی کمه

جوک و اس ام اس خنده دار
joke sms

دادم هارد لپ تاپمو ریکاوری کردن
ی هفتس زنگ می زنن می گن بیا ببرش اما روم نمیشه برم

جوک و اس ام اس خنده دار
joke sms

میگن شبایی که خوابت نمیبره یکی داره بهت فکر میکنه
بابا انقد به من فک نکنید بزارید بخوابم دیگه!

جوک و اس ام اس خنده دار
joke sms

به مامان بزرگم می گم یه جمله خبری بگو، می گه: نوه م خنگه.
می گم سوالی بگو، می گه نوه م خنگ بود و من نمی دونستم؟
می گم امری بگو، می گه خنگیتو تابلو نکن!
می گم میشه خنگ توشون نباشه؟ میگه اونوقت میشه نوه یکی دیگه نه نوه من

جوک و اس ام اس خنده دار
joke sms

یه ﻣﮕﺴﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﻮﻥ ﻫﺴﺖ
ﺍﻧﻘﺪ ﻧﮑﺸﺘﯿﻤﺶ ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻩ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮐﻨﻪ
ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺮﻩ ﺑﺮﺍ ﺧﻮﺩﺵ

جوک و اس ام اس خنده دار
joke sms

آشنامون سگش گم شده،واسش یه میلیون مژدگونی گذاشته
اون وقت من به بابام میگم اگه من بچه بودم گم میشدم چی کار میکردی؟
برگشته میگه:خونمونو عوض میکردم که دیگه پیدا نشی

جوک و اس ام اس خنده دار
joke sms

رفته بودیم مشهد این جلو این مغازه هایی که عکس میزنن
رو بشقاب اینا بابام واساده به پسره میگه : اقا عکسو رو در قندونم میزنین!
یارو گفته نه !
بابام اومده به من میگه : حیف شد !
میگم : چرا؟
میگه : هیچی میخواسم بدم عکستو رو در قندون بزنن دیگه بچه ها دور قندون نرن!
خدایی بابای با محبته من دارم