انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: نقد و بررسی انیمیشن how to train your dragon
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
بر خلاف کمپانی های معروف پیکسار و والت دیزنی که به نوعی دو غول انیمیشن سازی جهان محسوب میشوند کمپانی Dreamworks را هم میتوان به نوعی تکمیل کننده این سه قطب مثلث انیمیشن سازی ولی با توان کمتر به حساب آورد . Dreamworks کمپانی است که بیشتر به کیفیت انیمیشن ها اهمیت میدهد تا به کمیت آن ها ( بر خلاف عملکرد حال حاظر والت دیزنی !! ) از کارهای اخیر و موفق آن ها میتوان به سری Kung Fu Panda اشاره کرد که توانست به یکی از محبوب ترین انیمیشن ها مبدل شده و قسمت دوم آن نیز همین چند وقت پیش اکران شد و بازخورد بسیار خوبی هم داشت . اما در سال قبل با اکران انیمیشنی که به آن صورت هم در بوق و کرنا نشده بود و حتی اکران آن همراه با فیلم دو میلیارد دلاری جیمز کامرون یعنی Avatar همراه شده بود How To Train Your Dragon یا همان ” چگونه اژدهای خود را آموزش دهید ” طوفانی به پا کرد تا دوباره اکثر انیمیشن بازها را به آینده این هنر و اوج گیری دوباره اش به مانند قدیم امیدوار کند …

داستان در جزیره ای به نام ” Berk ” اتفاق می افتد . چند نسل از وایکینگ ها در این جزیره سکونت داشته اند ولی تمام خانه ها ، بناها ، بارها و حتی آهنگری هم دارای بافتی نو و تازه است و آن هم دلیلش یک چیز است ، اژدها !! درست است واکینگ های این محل سال هاست که با حمله و شبیه خون های بی امان اژدهایان بزرگ و کوچک مقابله میکنند . آن ها میسوزانند ، میکشند و در انتها با بردن بره های واکینگ ها و غنایم شان از آنجا میروند … قهرمان داستان پسری لاغر اندام و ریزه به نام ” هیکاپ ” است ، پسری که همه ی افراد دهکده مواظب او هستند که مبادا دست گلی به آب دهد و با دست و پا چلفتی بودنش اوضاع را خراب کند و جان کسی را به خطر بیاندازد . در زمانی که اژدهاها دوباره به دهکده حمله ور میشوند و همه جا را به خاک و خون میکشند سر و کله ” خشم شب ” بزرگترین و سریع ترین اژدهایی پیدا میشود که به خاطر سرعتش و رنگ پوستش که در تاریکی شب باعث مخفی ماندنش میشود نه کسی او را دیده نه اطلاعاتی از نقاط ضعفش وجود دارد ، در مورد خشم شب تنها یک حرف وجود دارد و آن این است که در صورت برخورد با این اژدها فرار کنید و فقط دعا کنید زنده بمانید !!

هیکاپ با اختراع خود سعی میکند خشم شب را گیر بیاندازد و همین طور هم میشود اما باز هم به قیمت خراب کردن بیشتر اوضاع ! زمانی که هیکاپ نا امید از همه جا به سراغ جایی میرود که خشم شب گیر افتاده متوجه مسئله مهمی میشود که هفت نسل وایکینگ ها به آن پی نبرده بودند …



یک انیمیشن زیبا همراه داستان پر کشش و جذاب که از روی کتابی با همین نام که در سال ۲۰۰۳ میلادی منتشر شده بود الهام گرفته و امکان لمس آن داستان را در غالب انیمیشن ۳ بعدی به مخاطب میدهد . داستان داستانی گیراست که روابط شخصیت ها و مخصوصاً صداپیشگانش لذت دیدنش را بیش از پیش کرده !

در بخش تکنیکی کار How To Train Your Dragon یکی از جالب ترین و در عین حال عجیب ترین طراحی ها را داراست . لوکیشن هایی که واقعاً حس بودن در آن زمان و همراه شدن با وایکینگ های خیالی و اژدهایان جالبش را به مخاطب میدهد . طراحی شخصیت هایی که هر کدام دارای استیل خاص و جالب خود هستند ( اجالتاً همه را با بدنی عضله ای در نظر بگیرید !! ) از هیکاپ که دارای بدنی نحیف و لاغر اما مغزی پر کار است گرفته تا پدرش که رئیس قبیله وایکینگ ها محسوب میشود و به نوعی غول ترین بین آن ها است . طراحی انواع اژدهاها هم جالب بوده و اکثر موارد بیشتر حس طنز را به بیننده القا میکند به خصوص خشم شب که در کنار عصبانیت و مصمم بودنش در اول کار کم کم رام میشود و حتی در بعضی موارد بیشتر از تیکه های زبانی هیکاپ به این و آن خود را نشان میدهد .

سواری گرفتن هیکاپ از ” بی دندان ” که همان خشم شب داستان است و جنگ و بتلی که در آخر داستان بر فراز آسمان و سوار بر اژدها صورت میگیرد یکی از مهیج ترین سکانس های فیلم است که دیدنش با یک سینما خانگی دالبی و تلویزیون ۳D میتوان به جرات گفت یکی از ناب ترین ِ تجربیات بین انیمیشن های روز است .
اما از هر چیزی که بگزریم بخش صداگذاری کرکتر ها و موسیقی کار خوش تر است !!



بهترین بخش این انیمیشن را میتوان صداگذاری کرکتر ها بهمراه شخصیت پردازیشان و موسیقی متن کار نام نهاد . How To Train Your Dragon یکی از بهترین و زیباترین شخصیت پردازی و صداگذاری ها را داراست . برای مثال شخصیت اصلی داستان یعنی هیکاپ در اوایل کاملاً به مانند یک شخصیت اضافه و مایه دردسر بین وایکینگ ها به حساب می آید و کم کم که برای خودش نامی دست و پا میکند به همان اندازه هم رفتارش بهتر میشود . از شوخی های گاه و بی گاهش گرفته تا خو گرفتنش با ” بی دندان ” و تلاش برای به دست آوردن دل یکی از دختران واکینگ ها به نام ” آسترید ” که بر خلاف هیکاپ دختری پر دل و جرات است و حتی هیکاپ را داخل آدم هم بحساب نمی آورد ، از پدر عضلانی و تند خویش گرفته تا بچه های همرده اش که همگی برای وایکینگ شدن تلاش میکنند همه و همه در سطح عالی کار شده و مخاطب کاملاً با هیکاپ همزاد پنداری پیدا میکند . در این بین ” بی دندان ” هم بیکار نمانده و با چهره بعضاً دلربا و گاه عصبانیش و صداهایی که در ناراحتی یا شادی از خود در می آورد و کارهای هیکاپ را کپی میکند حس طنز و در عین حال مکمل بودن کرکتر اصلی با اژدهایش را کاملاً نشان میدهد .

اما در بخش OST موسیقی متن باید به کمپانی Dreamworks آفرین گفت که با استخدام ” John Powell ” برای این کار باعث خلق شاهکاری شده اند که گوش کردن بارها و بارهایش باز هم لذت بخش است . کافی است به موسیقی که در زمان پرواز هیکاپ و بی دندان برای اولین بار پخش میشود گوش فرا دهید تا غرق دنیای وایکینگ ها شوید . موسیقی متن این اثر به واقع حس بودن در آن زمان و فضای بین وایکینگ ها را به آدم القائ میکند در واقع ازگوش آدمی تا اعماق قلبش فرو رفته و با القای حس بودن روی اژدها و پرواز در آسمانی بی انتها یکی از بهترین لحظات انیمیشن را رقم میزند .

در نهایت How To Train Your Dragon اثری است که به ندرت دیده میشود . اثری که به تنهایی برنده ۱۰ جایزه در زمینه های گوناگون از جشنواره Annie Awards میشود ، در حالی که آواتار بر روی پرده سینماست با فروش حدودی ۵۰۰ میلیون دلاریش نشان میدهد که در هر موقعیتی از اثر خوب استقبال میشود و در نهایت جزو ۱۰ انیمیشن برتر جهان از نظر فروش در آن زمان سخت و طاغت فرسا میشود ، بی شک منتظر ماندن برای شماره دومی که سازندگانش ساخت آن را تایید کرده اند بسیار سخت است !