انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: آ هاااااااااااااااااااااای بیاین ببینین واستون چی آوردم. ......!!!
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2
سلام به برو بچه فلش خوری. !
چند تا چیز واستون آوردم اگه خوشتون اومد بازم براتون میذارن.
ننننننننننظظظظظظررررر و سپاااااااااااااس یادتون نرههههههههههههههههه

ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﭘﺴﺮﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﮑﺲ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﻨﻮ ﻣﺎﺷﯿﻨﻪ ﺟﺪﯾﺪﻡ!...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺩﺯﺩﯼ ﺩﺭ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﺍﻻﻥ ﺯﻧﺪﺍﻧﻪ!

###########

نشیمن‌گاهی برایش نمانده بود! پسری که عاشق پرستار بخش تزریقات شده بود!

###########
یکی با لباس توی رودخونه شنا میکرد... میگن: چیکار می کنی؟!
میگه: لباسامو می‌شورم!!!
میگن: مگه لباسشویی ندارین؟
میگه: داریم ولی توش سرم گیج میره!!!

###############
ﯾﺎﺭﻭ ﻣﯿﺮﻩ ﺗﺎﯾﻠﻨﺪ ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻣﯿﺸﻪ؛
ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ: ticket please
ﯾﺎﺭﻭ: ﭼﯽ؟
ﻣﺎﻣﻮﺭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ: a ticket
ﯾﺎﺭﻭ: میگم ﻧﻤﯽ‌ﻓﻬﻤﻢ! ﻣﺮﺗﯿﮑﻪ ﺧﺮ!
ﻣﺎﻣﻮﺭ: ﻫﻮووﯼ!! ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﮕﯽ ﺧﺮ؟
ﻧﻔﺮ ﺳﻮﻡ: ﺁﻗﺎﯾﻮﻥ ﭼﺮﺍ ﺩﻋﻮﺍ می‌کنین؟ ﺯﺷﺘﻪ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻏﺮﯾﺐ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻦ...
ﮐﻞ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ: ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﯽ ﻣﺤﻤﺪ ﻭﺁﻝ...


شانس ما رو می‌بینی؟
تو بچگی با 100 تا دختر، دکتر بازی کردیم. الان آدرس هیچکدومشون رو نداریم؛
اما یه بار بچه بودم خونه همسایمون تو خودم شاشیدم، حالا دخترشون شده همکارم!
نشسته میز روبروم هر روز صبح بهم میگه: چطوری شاشو؟ :|
###########
ﺩﺭ ﺍﯾﺎﻡ ﻗﺪﯾﻢ ﯾﻪ ﮐﺸﺘﯽ ﺑﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﺎﺧﺪﺍﯼ ﺷﺠﺎﻋﯽ ﺩﺍﺷﺖ.
یک ﺭﻭﺯ ﺩﺯﺩﺍﻥ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﯽ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ،
ﻧﺎﺧﺪﺍ ﮔﻔﺖ: ﺍﻭﻥ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﻣﻨﻮ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ!
ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﺭﻭ ﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻠﻮﺍﻧﺎﻧﺶ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﺟﻨﮕﯿﺪ ﻭ ﺩﺯﺩﺍﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ.
ﺍﺯ ﺍﻭ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ.
ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺯﺧﻤﯽ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺧﻮﻧﺮﯾﺰﯼ ﮐﺮﺩﻡ، ﺷﻤﺎ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ ﻭ ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻫﯿﺪ.
ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﺩﺯﺩﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﺼﺎﻑ ﺑﺎ ﮐﺎﭘﯿﺘﺎﻥِ ﭘﯿﺮاﻫﻦ ﻗﺮﻣﺰ ﺷﮑﺴﺖ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ.
یک ﺭﻭﺯ ﺩﯾﺪﺑﺎﻥ ﮔﻔﺖ: 10 ﺗﺎ ﮐﺸﺘﯽ ﺩﺯﺩﺍﻥ همزمان ﺑﻪ ﻣﺎ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩه‌ﺍﻧﺪ.
ﻫﻤﻪ ﻭﺣﺸﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ یکی ﺩﻭﯾﺪ ﺗﺎ پیراهن ﻗﺮﻣﺰ ﮐﺎﭘﯿﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ.
ﮐﺎﭘﯿﺘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: پیراهن ﻗﺮﻣﺰ ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ، ﺍﻭﻥ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﻗﻬﻮه‌ﺍﯼ ﻣﻨﻮ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ!
###############
دوستم برام اس‌ام‌اس زده پرسیده: میدونی بهترین یونجه مال کجاست؟
براش نوشتم: نه نمی‌دونم...
نوشته مشکلی نیست از یه گاو دیگه می‌پرسم!!
:|
یعنی یه همچین دوستای اهل دلی داریم ما!!
############
تو جاده تصادف شده بود، همه جمع شده بودن.
منم واسه اینکه صحنه رو از نزدیک ببینم از اون ور داد زدم گفتم: «برید کنار من پدرشم!»
وقتی رسیدم دیدم اونی که تو خیابان افتاده یه الاغه!
:|
##############
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﻠﯿﺲ ﺟﻠﻮﺷﻮ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ خاﻧﻢ ﮐﯽ باﺷﻦ؟ ﺳﺮﺷﻮ ﻣﺜﻞ ﻣﺮﺩ باﻻ ﮔﺮﻓﺘﻮ ﮔﻔﺖ.....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﯾﻦ ﻋﻠﯽ ﺭﻓﯿﻘﻤﻪ، ﺯﯾﺮ ﺍﺑﺮﻭهاﺷﻮ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﯾﮏ ﮐﻢ ﻣﻮهاﺷﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻩ!
###############
قدیما یه آفتابه‌های مسی بود پُرش که می‌کردی اینقد سنگین میشد تا میومدی ورش داری دوباره می.ر.ی.د.ی!
##############

دیشب ساعت 4 صبح می‌بینم از تو گوشیم دا ملچ ملوچ میاد،
.
.
.
.
.
.
.
.
.
فکر کردم بازم pou داره کارای خاکبرسری میکنه،
رفتم بزنم بکشمش دیدم زبون بسته داره سحری می‌خوره!
الان عذاب وجدان گرفتم...
############

یالا. این سپاسا و نظرا رو رد کنید بیاد که بقیه رو هم بذارم.
اگه نظرا

اگه نظرا کم باشه چیزی نمیذارم.
عالی بود بازم بزار Tongue
بازم بذار عالی...
خیلی باحال بود مر30 بازم بذار

سپاس
مرسی ازینکه نظر میدین.!
یکی بیاد دل و روده منو بزاره سره جاش
عالی بود
سپاس
جالب بود
D:
مرسی...بازم بزار
بازم بزار عالی بود مرسی
صفحه‌ها: 1 2