انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: ♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦



سپاس و ستايش دانشگاه آزاد را ، که ترکش موجب بي مدرکي است و به کلاس اندرش مزيد در به دري ، هر ترمي که آغاز مي شود موجب پرداخت زر است  و چون به پايان رسد مايه ضرر ، پس در هر سال دو ترم موجود و بر هر ترمي شهريه اي واجب ..... از جيب و جان که بر آيد ...... کز عهده خرجش به در آيد



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦



يه دفعه يه پسره داشته راه ميرفته ميخوره زمين هواااااااااا ميره نميدونی تا کجاااااااا ميره



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦



يارو  زنگ میزنه ۱۱۰ میگه آقا پدال گاز و پدال ترمز و پدال کلاچ و فرمون و دنده رو دزدیدن! پلیس میگه ، برو صندلی جلو بشین



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦



يه بچه خوشگله ريش بزی ميذاره ، گرگه مياد ميخورتش



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦



یه روز سه تا خانوم مرغه به هم میرسن اولی میگه چه روزگاری شده ، دیشب تو کیف دخترم یه عکس جوجه خروس پیدا کردم ..... دومی ميگه این که چیزی نیست یه روز دیدم دخترم تو خیابون داره با یه خروسه ميگه و ميخنده .... سومی ميگه اینها که چیزی نیست من دیشب تو کیف دخترم یه تخم مرغ پیدا کردم



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦



يارو ماشينش تو برف گير ميکنه زنجير نداشته ،  سينه ميزنه



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦


به آسمون نگاه ميکنم تو رو ميبينم ... به دريا نگاه ميکنم تو رو ميبينم  ... به دشت های سبز نگاه ميکنم تو رو ميبينم و حتی وقتی به قلبم نگاه ميکنم تو رو ميبينم ... بابا بيا برو اونطرف بگذار يه چيز بهتر ببينيم



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦


به غضنفر ميگن سه تا اسم بگو توش الله داشته باشه .. ميگه شکرالله ، حمدلله ، سيندرلاه



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦



يه دفعه يه آفتاب پرست ميره رو جعبه مداد رنگی " هنگ " ميکنه



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦



!!!! يه دفعه پليس  (غضنفر)  را ميگيره بهش ميگه کارت ماشين ، گواهينامه ، بيمه ..... غضنفر ميگه بايد با اينها جمله بسازم



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦



دکتر نظام وظيفه پسر لاغری را معاينه کرد و در برگه نوشت : معاف، به دليل ضعف جسماني

پسره با خوشحالي گفت : آخ جون  فوری ميرم زن ميگيرم

دکتره نوشت : و همچنين ضعف عقلاني



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦



يه روز چند تا رفيق ميخواستن برن گردش ، اولی ميگه ماشينش با من ، دومی ميگه نهارش هم با من ، سومی هم ميگه تخمه و چای هم با من ، چهارمی ميگه پس حالا که همتون يه چيز ميارين منم داداشم را ميارم



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦



مادر : پسرم ، من دارم مي رم خريد يه وقت به كبريت دست نزني ها

پسر : نه مامان جون  من خودم فندك دارم



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦


يه بچه ايي تازه بدنيا اومده بوده ، شير مامانشو نمي خورده ، هر زن ديگه اي هم آوردن ، فايده نداشته بچه شير اونا رو هم نمي خورده تا اينکه يه زن سياه ميارن بچه شيرشو مي خوره بابائه مي گه : آهان ، پدر سوخته ، تو شيرکاکائو مي خواستي ما نمي دونستيم



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦



يک روز غضنفر خواب ميبينه بزرگترين نون بربري دنيا را خورده صبح که بلند ميشه ميبينه لاحافش نيست



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦



فرق يك مرد با يك گربه چيه؟

- يكيشون يه موجود دله است كه بي چشم و روئه و براش مهم نيست كه كي بهش غذا ميده, اون يكي يه حيوان ملوس خانگيه.



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦



طرف خيلي شاكي ميره ثبت‌احوال، ميگه: آقا اين اسم من خيلي ضایعه ، بايد حتماٌ عوضش كنم. كارمنده ازش ميپرسه، مگه اسمتون چيه؟ طرف ميگه: خشايارِ گهُ‌چهره ! كارمنده ميگه: آره خوب حق داريد، بايد حتماً عوضش كنيد. حالا چه اسمي ميخوايد بگذاريد؟  خشايار ميگه: خشايار ان‌چهره!



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦



یه نفر ميره زير ماشين، رفقاش با دمپايي و سنگ ميزنن درش ميارن!



♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦



دو نفر رفته بودن شكار، اولی از دور يك شير ميبينه، نشونه ميگيره ميزنه... تيرش خطا ميره و ميخوره به دم شيره. شيره هم شاكي ميشه، ميدوه طرفشون كه سرويسش كنه. اولی جنگي ميره بالاي درخت، ميبينه رفیقش همينجور اون پايين واستاده، بهش ميگه: بابا بيا بالا، الان مياد دهنتو سرويس ميكنه. یارو يك نگاهي بهش ميكنه، ميگه: برو گمشو ! مگه من زدم؟!




♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦
 
63- يك بابايي داشته از سر كار برميگشته خونه، يهو ميبينه يك جمع عظيمي دارن تشييع جنازه ميكنند، منتها يجور عجيب غريبي: اول صف يك سري ملت دارن دو تا تابوت رو ميبرن، بعد يك يارو مرده با سگش راه ميره، بعد ازون هم يك صف 500 متري ملت دارن دنبالشون ميرن. يارو كف ميكنه، ميره پيش جناب سگ دار، ميگه: تسليت عرض ميكنم قربان، خيلي شرمندم... ميشه بگيد جريان چيه؟ يارو ميگه: والله تابوت جلوييه خانممه، پشتيش هم مادر خانومم... هردوشون رو ديشب اين سگم پاره پاره كرده! مرده ناراحت ميشه، همينجور شروع ميكنه پشت سر يارو راه رفتن، بعد از يك مدت برميگرده ميگه: ببخشيد من خيلي براتون متاسفم، ميدونم الانم وقت پرسيدن اينجور سوالا نيست، ولي ممكنه من يك شب سگ شما رو قرض بگيرم؟! مرده يك نگاهي بهش ميكنه، اشاره ميکنه به 500 متر جمعيتي پشت سر، ميگه: برو ته صف!
 
♦♦♦♦♦♦♦♦♦لطیفه های خنده دار♦♦♦♦♦♦♦♦


يه  مشنگي يهو  بي هـوا  مياد تو اتاق ، خفه ميشه!    
منبعConfusedonycard20.com





 
25r30 وای این اخریه خیلی قشنگ بود خخخخخخخخخخخخخ
25r30 25r30 ممنون خیلی قشنگ بود
فقط بعضیاشون خنده دار بود Dodgy اونم نه خیلی
.-. جالب بود کمی:}
طبق معمول بعضیاش تکراری !!
سپاس
ههه آخری خیلی قشنگ بود