16-06-2015، 20:45
بتازگی مقالهای تحت عنوان «رپ ایران در مسیر بیراهه» از فرشاد منتشر شده است که وضعیت نامناسب کنونی هیپهاپ را مورد بررسی قرار داده است و نقدهای جالبی در آن دیده میشود. این مقاله در قالب یک PDF منتشر شده است که در ادامه میتوانید آن را دانلود و مطالعه کنید.
وقتی صحبت از فرهنگ هیپ هاپ میشود، ابتدا نام کشور امریکا به زبان میاد کشوری که در دهه های اخیر هیپ هاپ فرم هنر خیابانی و زیر زمینی آن به نوعی صنعت و تجارت تبدیل شده است. هنرمندانی که در این عرصه فعالیت میکنند اکنون از این شغل درآمد قابل توجه ای کسب میکنند. هر چند آنها میان مخاطب عام، پسندیده هستند و در میان اهالی زیر زمین جایگاه و ارزش خاصی ندارند. پس در این قشر هنرمندان به دو دستهی تجاری و زیرزمینی قابل تفکیک هستند. از خواننده های تجاری میتوان به لیل وین، امنم و نیکی میناژ اشاره کرد. این دسته با قراردادهای بزرگی که با کمپانی های معروف میبندند، ضمن کسب درآمد بسیار، معمولا آثاری با کیفیت تولید میکنند و در واقع تجاری بودن آنها دلیلی بر ضعف کاری آنها نیست. از هنرمندان زیرزمینی مستقل نیز میتوان به راکیم، وینی پز و ایمورتال تکنیک نام برد که نسبت به خواننده های تجاری از شهرت کمتری بهره میبرند؛ اما جوهره ی اصلی هیپ هاپ یعنی اعتراض های تند و بی پرده از دولت و سیاستمداران کشور را در آثارشان به وفور میتوان دید. اما در ایران قصه کاملا متفاوت است چون فرهنگ شنونده، رفتار هنرمند، پخش، منابع مالی و… به دلیل نو بودن این جریان در کشور به طور کلی با آنچه در غرب میبینیم فرق دارد. در این مقاله تلاش خواهیم کرد به این مسائل و اوضاع نابسامان هیپ هاپ در ایران بپردازیم.
سبکی که در دهه ی اخیر به دلیل نو بودن کلام و ریتم در میان جوانان فراگیر و به نوعی مد شد، بدون شک رپ بود. با توجه به رک گویی و درون مایه اعتراضی رپ و البته انتشار آثاری جنجالی در سالیان اخیر حتی فکر قانونی شدن این سبک نیز خیلی ساده لوحانه است. در رپ نهایتا ناظر کیفی بر روی اصول و چارچوب کاری، میتواند برای صاحب اثر نقش ناظر را ایفا کند. اما هیچ وقت پذیرش این بحث که «این باشد، آن نباشد» در رپ فارس نمیگنجد. با این حساب به دلیل نبود رسانه های دولتی و خصوصی، راهی جز پخش اثر در فضای مجازی باقی نمیماند. اولین آسیبی که به جریان رپ در ایران وارد شد پدیدهای به نام سایت های پولی بودند که با دریافت مبلغی مبنی بر هزینه پخش، پول را وارد بازی کردند. البته بدون در نظر گرفتن فرم و محتوای آثار فقط پول را میشناختند. در این بین افرادی هم بودند که بدون دریافت هزینه کارهای استاندارد را منتشر میکردند اما به مرور زمان یا کنار کشیدند و یا با حمایت از قشر خاصی به باند بازی در این قضیه پرداختند.
با ورود رسانه فیسبوک به گوشی و رایانه ی اکثر ایرانی ها، نقش سایت ها در بحث پخش آثار کمرنگ تر شد ولی مسئله «لایک» چالش جدید و پوچی را به فرهنگ هیپ هاپ ایران اضافه کرد. باز هم پول در نقش اصلی این بازی بود و آرتیست ها برای تعداد لایکهای بیشتر هزینه هایی را متحمل میشدند. هر چند امروزه با وجود شبکه های اجتماعی متعدد آن تمرکز از روی فیسبوک برداشته شده است اما در کل این فرهنگ غلط پخش هم چنان وجود دارد.
و اما به بحث «آرتیست» در رپ ایران میپردازیم. در این میان افرادی هستند که از روی هیجانات نوجوانی و تنها با شنیدن چند آهنگ رپ فارسی به سرعت وارد این داستان شده و به دنبال کسب شهرت هستند. دریغ از این که برای یک آرتیست موفق شدن در این سبک باید با مفاهیم هیپ هاپ آشنایی داشته باشی. از تاریخچه این سبک و دلیل به وجود آمدنش اطلاعات کافی داشته باشی یا مثلا در بحث شنوایی حداقل آثار بزرگان دنیا در این سبک از نظر فرم و محتوا را شنیده و تحلیل کرده باشی تا بتوانی در مسیر درستی قدم برداری. حتی ما در بحث نوشتن شعر رپ، بازی با کلمات و محتوا باید سررشته های خوب و علمی کاملی داشته باشیم تا بتوانیم وارد این جریان شده و البته مورد استقبال و تائید مخاطب قرار بگیریم. متاسفانه همان رسانه های پولی ما مثل «بیا2رپ»، «رپفا» و «رپصدا» سکوی پرتابی برای این افراد به واقع بیسواد و هیجان زده ی هیپ هاپ میشوند و ما امروزه در این سایت ها شاهد پخش آثاری به شدت سخیف و متاسفانه غیرحرفه ای و البته زننده در اذهان عمومی میباشیم.
دسته ی بعدی آرتیست ها «افراد نان به نرخ روز خور» هستند. کسانی که در کنار رپ کن ها شروع به فعالیت کردند و در سالیان اخیر با انتشار آهنگ هایی با ریتم ۶و۸ باز هم با حمایت همان سایت ها به شهرت رسیدند. این افراد عشق شهرت اند و دیدن عکسشان روی شیشه سوپر مارکت ها کاری با آنها کرده است که حاضرند دست به هر کاری برای رسیدن به این جایگاه بزنند.
اما دسته بعدی آرتیست هایی هستند که از ابتدای این جریان حضور داشتند ولی در حال حاضر فقط به دلیل قدیمی بودنشان هم چنان در گود هستند. متاسفانه مخاطب عام تعصبی خودشان را نیز به همراه دارند و همین سپری برای کار نکردن و حتی توجیهی برای پوشاندن نقاط ضعف آثارشان به حساب میاد. اما با یک نگاه کارشناسانه میتوان فهمید این افراد هنوز در باد روزهای ابتدایی خود هستند و هیچ گونه اثری که قابل دفاع باشد ؛ در این سالیان اخیر تولید نکرده اند. حتی از آنها به عنوان بزرگان این سبک انتظار میرود در آثارشان دغدغه، ایده و حرف جدیدی شنیده شود اما متاسفانه انقضای آثارشان به شدت رو به کاهش است. کاملا از رفتار آنها میتوان این جمله را فهمید: «ما که به اینجا رسیدیم ، چیز دیگری مهم نیست». مطمئنا به دلیل نداشتن ایده های نو در کار و البته ورود نسل جدیدی از آرتیست ها جایگاه این دسته به مرور زمان از بین خواهد رفت.
گروه دیگری از هنرمندان هستند که در این سال ها آثار خوب و قابل دفاعی تولید کردند. این افراد با تولید آلبوم های کوتاه و بلند خود همیشه فریاد آزادی و آزادگی سر دادند ولی رفتند و به قول معروف پشت سر خودشان را هم نگاه نکردند. این رفتار به شدت جای نقد دارد. کاملا مشخص است که برای رپ و پیشرفت آن هیچ گونه ارزشی قائل نیستند. به جز آثار تولیدی خودشان به اثر دیگری اهمیت نمیدهند. جواب کسی را نمیدهند؛ خود را از همه چیز دور نشان میدهند و به نوعی از خود در نزد مخاطب قهرمان میپرورانند. شخصیتی که هر چند سال یک بار اثری منتشر کرده و دوباره این چرخه ادامه پیدا میکند. به قول معروف «واعظان کین جلوه در محراب و منبر میکنند / چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند».
هنرمند در هر جای دنیا با آثارش معرفی میشود و نقد شخصیت وی کار درستی نیست؛ اما بحث اصلی، دلیل رکود رپ فارسی در این دوره است. به نظر مخاطبان به سمت آثار سخیف رفتند ولی تا وقتی که روشن گری درباره هیپ هاپ و اهداف آن نشود، نمیتوان گفت: چرا مردم فلان اثر را گوش میدهند؟ تا وقتی که منم، منم ها از بزرگان این سبک وجود داشته باشد، پیشرفتی حاصل نخواهد شد. حتی ما شاهد نوعی حسادت کودکانه بین رپ کن های هم سطح هستیم که به نوعی با یکدیگر درگیرند. طبیعتا سلیقه ی گوش های مخاطب چیزی نیست که با حرف عوض شود ؛ تنها راه ممکن برای «تربیت گوش مخاطب» تولید اثر با کیفیت و غنی است. سلیقه ی شنیداری درست مانند ذائقهی غذایی است؛ اگر یک فرد همیشه غذای تلخ خورده باشد، هرگز تصوری از مزه ی ترش و شیرین نخواهد داشت. اگر کار خوب به گوش برسد مطمئنا کار سطح پایین را پس میزند. از نگاهی دیگر تا وقتی که فضا را برای جولان دادن سایت های پولی و متعاقبا آرتیست های بی هدف و عشق شهرت باز بگذاریم؛ متاسفانه پیشرفتی حاصل نخواهد شد.
جالب اینجاست که بسیاری از فعالان در این زمینه به این مسائل واقف هستند ولی به عمد دست به این کار نمیزنند که این خود، جای بحث دارد. برای پیشرفت باید به سمت اتحاد رفت. تا به اینجا صحبت از اتحاد زیاد به میان آمده است اما در عمل به واقع حرکت مثبتی دیده نشده است. برای کنار زدن رسانه های تخریب کننده، افراد نان به نرخ روز خور، عشق شهرت ها و کسانی که از خود بت ساخته اند ولی تو خالی هستند؛ فقط باید اثر ارزشمند تولید کرد؛ آنجاست که بحث انتخاب از طرف مخاطب معنا پیدا میکند. مخاطبان وقتی کار ماندگار و پر مفهوم را بشنوند به مرور زمان گوش های استانداردی را به دست میآورند و با پس زدن آثار تاریخ مصرف دار به بازار آنها پایان خواهند داد. البته سنگ هیپ هاپ را به سینه زدن فقط خواندن، اجرا و اثر خوب نیست؛ بلکه روشن کردن مردم نسبت به هدف و اصول هیپ هاپ یک رکن اساسی و اصلی در این راه است.
مسئله مهم دیگری که در این بحث مطرح است، درآمد هنرمند است. در واقع مخاطب باید به این آگاهی برسد که همان طور که آرتیست برای تولید اثر هزینه میکند، او نیز باید برای شنیدن کار استاندارد هزینه پرداخت کنند. همان طور که در اکثر دنیا مرسوم است. چون در ایران آرتیست هیچ منبع درآمدی ندارد و تا مدتی از عشق خودش به رپ برای تولید هزینه میکند ولی با توجه به بی مهری هایی که میبیند، به مرور دلسرد میشود. اوضاع کنونی رپ فارس شباهت به این داستان دارد که افراد بدون بلیط وارد سینما شده و فیلم را تماشا می کنند؛ ولی در انتها عوامل فیلم را با فحش بدرقه میکنند. در مجموع تمامی این مسائل دست به دست هم میدهد تا افرادی از خارج این جریان مثل خوانندگان پاپ به خود این اجازه را بدهند که راجع به رپ فارسی اظهار نظر و آن را به بی محتوایی محکوم کنند.
و اما کلام آخر: در زمان کنونی که هیچ انتظاری از مسئولین موسیقی کشور نمیتوان داشت، راه و چاره ی دیگری جز بستر سازی توسط خود هنرمندان رپ و کسانی که خود را وابسته و دلسوز این سبک میدانند باقی نمیماند. شناساندن درون مایه ی واقعی این سبک و پتانسیل عظیمی که در پشت آن نهفته است تنها راه پیشرفت و رهایی از سکون و رکود رپ در ایران است.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
PDF
وقتی صحبت از فرهنگ هیپ هاپ میشود، ابتدا نام کشور امریکا به زبان میاد کشوری که در دهه های اخیر هیپ هاپ فرم هنر خیابانی و زیر زمینی آن به نوعی صنعت و تجارت تبدیل شده است. هنرمندانی که در این عرصه فعالیت میکنند اکنون از این شغل درآمد قابل توجه ای کسب میکنند. هر چند آنها میان مخاطب عام، پسندیده هستند و در میان اهالی زیر زمین جایگاه و ارزش خاصی ندارند. پس در این قشر هنرمندان به دو دستهی تجاری و زیرزمینی قابل تفکیک هستند. از خواننده های تجاری میتوان به لیل وین، امنم و نیکی میناژ اشاره کرد. این دسته با قراردادهای بزرگی که با کمپانی های معروف میبندند، ضمن کسب درآمد بسیار، معمولا آثاری با کیفیت تولید میکنند و در واقع تجاری بودن آنها دلیلی بر ضعف کاری آنها نیست. از هنرمندان زیرزمینی مستقل نیز میتوان به راکیم، وینی پز و ایمورتال تکنیک نام برد که نسبت به خواننده های تجاری از شهرت کمتری بهره میبرند؛ اما جوهره ی اصلی هیپ هاپ یعنی اعتراض های تند و بی پرده از دولت و سیاستمداران کشور را در آثارشان به وفور میتوان دید. اما در ایران قصه کاملا متفاوت است چون فرهنگ شنونده، رفتار هنرمند، پخش، منابع مالی و… به دلیل نو بودن این جریان در کشور به طور کلی با آنچه در غرب میبینیم فرق دارد. در این مقاله تلاش خواهیم کرد به این مسائل و اوضاع نابسامان هیپ هاپ در ایران بپردازیم.
سبکی که در دهه ی اخیر به دلیل نو بودن کلام و ریتم در میان جوانان فراگیر و به نوعی مد شد، بدون شک رپ بود. با توجه به رک گویی و درون مایه اعتراضی رپ و البته انتشار آثاری جنجالی در سالیان اخیر حتی فکر قانونی شدن این سبک نیز خیلی ساده لوحانه است. در رپ نهایتا ناظر کیفی بر روی اصول و چارچوب کاری، میتواند برای صاحب اثر نقش ناظر را ایفا کند. اما هیچ وقت پذیرش این بحث که «این باشد، آن نباشد» در رپ فارس نمیگنجد. با این حساب به دلیل نبود رسانه های دولتی و خصوصی، راهی جز پخش اثر در فضای مجازی باقی نمیماند. اولین آسیبی که به جریان رپ در ایران وارد شد پدیدهای به نام سایت های پولی بودند که با دریافت مبلغی مبنی بر هزینه پخش، پول را وارد بازی کردند. البته بدون در نظر گرفتن فرم و محتوای آثار فقط پول را میشناختند. در این بین افرادی هم بودند که بدون دریافت هزینه کارهای استاندارد را منتشر میکردند اما به مرور زمان یا کنار کشیدند و یا با حمایت از قشر خاصی به باند بازی در این قضیه پرداختند.
با ورود رسانه فیسبوک به گوشی و رایانه ی اکثر ایرانی ها، نقش سایت ها در بحث پخش آثار کمرنگ تر شد ولی مسئله «لایک» چالش جدید و پوچی را به فرهنگ هیپ هاپ ایران اضافه کرد. باز هم پول در نقش اصلی این بازی بود و آرتیست ها برای تعداد لایکهای بیشتر هزینه هایی را متحمل میشدند. هر چند امروزه با وجود شبکه های اجتماعی متعدد آن تمرکز از روی فیسبوک برداشته شده است اما در کل این فرهنگ غلط پخش هم چنان وجود دارد.
و اما به بحث «آرتیست» در رپ ایران میپردازیم. در این میان افرادی هستند که از روی هیجانات نوجوانی و تنها با شنیدن چند آهنگ رپ فارسی به سرعت وارد این داستان شده و به دنبال کسب شهرت هستند. دریغ از این که برای یک آرتیست موفق شدن در این سبک باید با مفاهیم هیپ هاپ آشنایی داشته باشی. از تاریخچه این سبک و دلیل به وجود آمدنش اطلاعات کافی داشته باشی یا مثلا در بحث شنوایی حداقل آثار بزرگان دنیا در این سبک از نظر فرم و محتوا را شنیده و تحلیل کرده باشی تا بتوانی در مسیر درستی قدم برداری. حتی ما در بحث نوشتن شعر رپ، بازی با کلمات و محتوا باید سررشته های خوب و علمی کاملی داشته باشیم تا بتوانیم وارد این جریان شده و البته مورد استقبال و تائید مخاطب قرار بگیریم. متاسفانه همان رسانه های پولی ما مثل «بیا2رپ»، «رپفا» و «رپصدا» سکوی پرتابی برای این افراد به واقع بیسواد و هیجان زده ی هیپ هاپ میشوند و ما امروزه در این سایت ها شاهد پخش آثاری به شدت سخیف و متاسفانه غیرحرفه ای و البته زننده در اذهان عمومی میباشیم.
دسته ی بعدی آرتیست ها «افراد نان به نرخ روز خور» هستند. کسانی که در کنار رپ کن ها شروع به فعالیت کردند و در سالیان اخیر با انتشار آهنگ هایی با ریتم ۶و۸ باز هم با حمایت همان سایت ها به شهرت رسیدند. این افراد عشق شهرت اند و دیدن عکسشان روی شیشه سوپر مارکت ها کاری با آنها کرده است که حاضرند دست به هر کاری برای رسیدن به این جایگاه بزنند.
اما دسته بعدی آرتیست هایی هستند که از ابتدای این جریان حضور داشتند ولی در حال حاضر فقط به دلیل قدیمی بودنشان هم چنان در گود هستند. متاسفانه مخاطب عام تعصبی خودشان را نیز به همراه دارند و همین سپری برای کار نکردن و حتی توجیهی برای پوشاندن نقاط ضعف آثارشان به حساب میاد. اما با یک نگاه کارشناسانه میتوان فهمید این افراد هنوز در باد روزهای ابتدایی خود هستند و هیچ گونه اثری که قابل دفاع باشد ؛ در این سالیان اخیر تولید نکرده اند. حتی از آنها به عنوان بزرگان این سبک انتظار میرود در آثارشان دغدغه، ایده و حرف جدیدی شنیده شود اما متاسفانه انقضای آثارشان به شدت رو به کاهش است. کاملا از رفتار آنها میتوان این جمله را فهمید: «ما که به اینجا رسیدیم ، چیز دیگری مهم نیست». مطمئنا به دلیل نداشتن ایده های نو در کار و البته ورود نسل جدیدی از آرتیست ها جایگاه این دسته به مرور زمان از بین خواهد رفت.
گروه دیگری از هنرمندان هستند که در این سال ها آثار خوب و قابل دفاعی تولید کردند. این افراد با تولید آلبوم های کوتاه و بلند خود همیشه فریاد آزادی و آزادگی سر دادند ولی رفتند و به قول معروف پشت سر خودشان را هم نگاه نکردند. این رفتار به شدت جای نقد دارد. کاملا مشخص است که برای رپ و پیشرفت آن هیچ گونه ارزشی قائل نیستند. به جز آثار تولیدی خودشان به اثر دیگری اهمیت نمیدهند. جواب کسی را نمیدهند؛ خود را از همه چیز دور نشان میدهند و به نوعی از خود در نزد مخاطب قهرمان میپرورانند. شخصیتی که هر چند سال یک بار اثری منتشر کرده و دوباره این چرخه ادامه پیدا میکند. به قول معروف «واعظان کین جلوه در محراب و منبر میکنند / چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند».
هنرمند در هر جای دنیا با آثارش معرفی میشود و نقد شخصیت وی کار درستی نیست؛ اما بحث اصلی، دلیل رکود رپ فارسی در این دوره است. به نظر مخاطبان به سمت آثار سخیف رفتند ولی تا وقتی که روشن گری درباره هیپ هاپ و اهداف آن نشود، نمیتوان گفت: چرا مردم فلان اثر را گوش میدهند؟ تا وقتی که منم، منم ها از بزرگان این سبک وجود داشته باشد، پیشرفتی حاصل نخواهد شد. حتی ما شاهد نوعی حسادت کودکانه بین رپ کن های هم سطح هستیم که به نوعی با یکدیگر درگیرند. طبیعتا سلیقه ی گوش های مخاطب چیزی نیست که با حرف عوض شود ؛ تنها راه ممکن برای «تربیت گوش مخاطب» تولید اثر با کیفیت و غنی است. سلیقه ی شنیداری درست مانند ذائقهی غذایی است؛ اگر یک فرد همیشه غذای تلخ خورده باشد، هرگز تصوری از مزه ی ترش و شیرین نخواهد داشت. اگر کار خوب به گوش برسد مطمئنا کار سطح پایین را پس میزند. از نگاهی دیگر تا وقتی که فضا را برای جولان دادن سایت های پولی و متعاقبا آرتیست های بی هدف و عشق شهرت باز بگذاریم؛ متاسفانه پیشرفتی حاصل نخواهد شد.
جالب اینجاست که بسیاری از فعالان در این زمینه به این مسائل واقف هستند ولی به عمد دست به این کار نمیزنند که این خود، جای بحث دارد. برای پیشرفت باید به سمت اتحاد رفت. تا به اینجا صحبت از اتحاد زیاد به میان آمده است اما در عمل به واقع حرکت مثبتی دیده نشده است. برای کنار زدن رسانه های تخریب کننده، افراد نان به نرخ روز خور، عشق شهرت ها و کسانی که از خود بت ساخته اند ولی تو خالی هستند؛ فقط باید اثر ارزشمند تولید کرد؛ آنجاست که بحث انتخاب از طرف مخاطب معنا پیدا میکند. مخاطبان وقتی کار ماندگار و پر مفهوم را بشنوند به مرور زمان گوش های استانداردی را به دست میآورند و با پس زدن آثار تاریخ مصرف دار به بازار آنها پایان خواهند داد. البته سنگ هیپ هاپ را به سینه زدن فقط خواندن، اجرا و اثر خوب نیست؛ بلکه روشن کردن مردم نسبت به هدف و اصول هیپ هاپ یک رکن اساسی و اصلی در این راه است.
مسئله مهم دیگری که در این بحث مطرح است، درآمد هنرمند است. در واقع مخاطب باید به این آگاهی برسد که همان طور که آرتیست برای تولید اثر هزینه میکند، او نیز باید برای شنیدن کار استاندارد هزینه پرداخت کنند. همان طور که در اکثر دنیا مرسوم است. چون در ایران آرتیست هیچ منبع درآمدی ندارد و تا مدتی از عشق خودش به رپ برای تولید هزینه میکند ولی با توجه به بی مهری هایی که میبیند، به مرور دلسرد میشود. اوضاع کنونی رپ فارس شباهت به این داستان دارد که افراد بدون بلیط وارد سینما شده و فیلم را تماشا می کنند؛ ولی در انتها عوامل فیلم را با فحش بدرقه میکنند. در مجموع تمامی این مسائل دست به دست هم میدهد تا افرادی از خارج این جریان مثل خوانندگان پاپ به خود این اجازه را بدهند که راجع به رپ فارسی اظهار نظر و آن را به بی محتوایی محکوم کنند.
و اما کلام آخر: در زمان کنونی که هیچ انتظاری از مسئولین موسیقی کشور نمیتوان داشت، راه و چاره ی دیگری جز بستر سازی توسط خود هنرمندان رپ و کسانی که خود را وابسته و دلسوز این سبک میدانند باقی نمیماند. شناساندن درون مایه ی واقعی این سبک و پتانسیل عظیمی که در پشت آن نهفته است تنها راه پیشرفت و رهایی از سکون و رکود رپ در ایران است.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.