انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: داستان اجداد منوجن ها
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
بچه ها سلام من تازه واردم وزیاد از متن نوشتن سر نمی درارم
ولی دوست دارم یک موضوع ترسناک رو بگم
من پدر بزرگ بابام  یعنی بابا رحمت الله اودون داشت یعنی از جن ها زن داشت همسر دومش هم یعنی دده خانم که زن
مهربونی بود هم اودون داشت وجن میدید خیلی ماجرااست ولی قشنگ ترینش اونه که بابای بابا رحمتی یعنی بابا علی
بچه ی یکی از جن هارا با دست های خودش به دنیا اورد واونجا اونطور که من از مادر بزرگم شنیدم یکی از جن ها را
میبینه و عاشقش میشه ومی گیرش اونجوری شد که همیه قربانی ها جن می بینن ولی فقط حالا عمو هام وبابام میبینه
ما نوه ها نمی بینیم ولی علاعم اونارو حس ومیبینیم
جان برادرم راست میگم خودم همین امسال موتوجه شدوم چون پدر م بایکی حرف میزد ولی اثری از کسی نبود منم کارگاه
بازیم گل کرد وبا پسر عموم از ماجرا با خبر شدیم  مادر بزرگم میگه خیلی خوبن کاری به ما ندارن مهربونن چندروز پیش
یکی از بچه هاشونو دیده واونو ناز کرده ولی مادرم وبرادرم خیلی میترسن خواهش میکنم نظر بدین می خوام  بدونم