انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: بچس دلش میخواد این جوری دردو دل کنه باخدا.....
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5
خدای عزیز!

به جای این که بگذاری مردم بمیرند و مجبور باشی آدمای جدید بیافرینی، چرا کسانی را که هستند، حفظ نمی‌کنی؟oخدای

خدای عزیز!


شاید هابیل و قابیل اگر هر کدام یک اتاق جداگانه داشتند همدیگر را نمی‌کشتند، در مورد من و برادرم که مؤثر بوده.


خدای عزیز!

اگر یکشنبه، مرا توی کلیسا تماشا کنی، کفش‌های جدیدم رو بهت نشون می دم.


خدای عزیز!
شرط می‌بندم خیلی برایت سخت است که همه آدم‌های روی زمین رو دوست داشته باشی. فقط چهار نفر عضو خانواده من هستند ولی من هرگز نمی‌توانم همچین کاری کنم.


خدای عزیز!
در مدرسه به ما گفته‌اند که تو چه کار می‌کنی، اگر تو بری تعطیلات، چه کسی کارهایت را انجام می‌دهد؟


خدای عزیز!
آیا تو واقعاً نامرئی هستی یا این فقط یک کلک است؟


خدای عزیز!
این حقیقت داره اگر بابام از همان حرف‌های زشتی را که توی بازی بولینگ می‌زند، تو خانه هم استفاده کند، به بهشت نمی‌رود؟


خدای عزیز!
آیا تو واقعاً می‌خواستی زرافه این طوری باشه یا اینکه این یک اتفاق بود؟


خدای عزیز!
چه کسی دور کشورها خط می‌کشد؟


خدای عزیز!
من به عروسی رفتم و آن‌ها توی کلیسا همدیگر را بوسیدند. این از نظر تو اشکالی نداره؟


خدای عزیز!
آیا تو واقعاً منظورت این بوده که "نسبت به دیگران همان طور رفتار کن که آنها نسبت به تو رفتار می‌کنند؟" اگر این طور باشد، من باید حساب برادرم را برسم.


خدای عزیز!
به خاطر برادر کوچولویم از تو متشکرم، اما چیزی که من به خاطرش دعا کرده بودم، یک توله سگ بود.


خدای عزیز!
وقتی تمام تعطیلات باران بارید، پدرم خیلی عصبانی شد. او چیزهایی درباره‌ات گفت که از آدم‌ها انتظار نمی‌رود بگویند. به هر حال، امیدوارم به او صدمه‌ای نزنی.


خدای عزیز!
لطفاً برام یه اسب کوچولو بفرست. من قبلاً هیچ چیز از تو نخواسته بودم. می‌توانی درباره‌اش پرس و جو کنی.


خدای عزیز!
من می‌خواهم وقتی بزرگ شدم، درست مثل بابام باشم. اما نه با این همه مو در تمام بدنش.


خدای عزیز!
برادر من یک موش صحرایی است. تو باید به اون دم هم می‌دادی‌ها!


4xv
خوب اونم دل داره
کاش قلب ماهم مثل خلیج فارس آبی وپراز موج بود .......
ای کاش....................................................
اما.........................................................
خدایا خوب منم دل دارم این بار رو گناهامو ببخش قول میدم دیگه گناه نکنم .................................
آخه منم بچم............................ باشه خدا جونم..................................................................
وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن
بگذار

روزگار

هرچقدر میخواهد پیله کند

چه باک، وقتی یقین داریم که پروانه میشویم ...
حیف از طلا که خرج مطلّا کند کسی

حیف از کسی که رنج برد، بهر ناکسی

پ.ن :

نوشتم تا بلکه یادم بماند

هنوز بعد این همه سال آدم نشده ام!

(شاعر بیت هم نمی دانم کیست هر کس هست دمش گرم
گاهی وقت ها
سکوت
زیباترین حرف دنیاس
مهربانم ای خوب!
یاد قلبت باشد یک نفر هست که اینجا

بین آدم هایی که همه سرد غریبند با تو

تک و تنها به تو می اندیشد

و کمی

دلش از دوری تو دلگیر است...!

مهربانم ای خوب!

یاد قلبت باشد یک نفر هست که چشمش به رهت دوخته بر درمانده

و شب و روز دعایش این است

زیر این سقف بلند، هر کجایی هستی

به سلامت باشی

و دلت همواره

محو شادی و تبسم باشد.

مهربانم ای خوب!

یاد قلبت باشد یک نفر هست که دنیایش را

همه ی هستی و رویایش را

به شکوفایی احساس تو پیوند زده

و دلش می خواهد

لحظه ها را با تو، به خدا بسپارد.

مهربانم ای خوب!

یاد قلبت باشد یک نفر هست که با تو

تک و تنها با تو

پر اندیشه و شعر است و شعور

پر احساس و خیال است و سرور.

مهربانم ای یار...

یاد قلبت باشد

یک نفر هست که با تو به خداوند جهان نزدیک است

و به یادت هر صبح

گونه ی سبز اقاقی ها را

از ته قلب و دلش می بوسد

و دعا می کند این بار

با دلی سبز و پر از آرامش

راهی خانه ی خورشید شوی

و پر از عاطفه و عشق و امید

به شب معجزه و آبی فردا برسد.

مهربانم ای خوب!

یاد قلبت باشد

یک نفر هست ...
باران که می بارد ، همه پرنده ها به دنبال سرپناهند

اما عقاب برای اجتناب از خیس شدن ، بالاتر از ابرها پرواز میکند

این دیدگاه است که تفاوت را خلق میکند . . .
پنجره ی باران خورده ات را باز کن
چند سطر پس از باران
چشمهایم را ببین که هوایت دیوانه شان کرده
دلم برایت تنگ است
میان ِ مُرغان ِ مُهاجر ...
آن که در انتهاست ...
شاید ضعیف ترین باشد ... ،
شاید امّا ...
دل بسته ترین است ...
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5