26-08-2015، 22:06
[rtl] [/rtl]
[rtl]طی یک نظرسنجی از یک دانشجوی ورودی جدید و یک دانشجوی ترم آخری خواسته شد که با دیدن هر کدام از کلمات زیر ذهنیت و تصور خود را در مورد آن کلمه در یک جمله کوتاه بنویسند.[/rtl]
[rtl]جمله اول مربوط به دانشجوی ورودی جدید و جمله دوم مربوط به دانشجوی ترم آخری…[/rtl]
[rtl]رییس دانشگاه[/rtl]
[rtl]1)مردی فرهیخته و خوشتیپ[/rtl]
[rtl]2)به دلیل اینکه در طی این چهار پنج سال یک بار هم ایشونو نتونستم ببینم، هیچ ذهنیتی ندارم[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]یک وعده غذای سلف[/rtl]
[rtl]1)بیفستراگانوف با سس کچاپ با نوشیدنی خنک[/rtl]
[rtl]2)چلو لاستیک به همراه افزودنی های غیر مجاز[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]کارت دانشجویی[/rtl]
[rtl]1)کارت شناسایی و هویت دانشجو[/rtl]
[rtl]2)تنها استفاده از این کارت گرفتن فیلم از ویدئو کلوب است[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]خوابگاه[/rtl]
[rtl]1)محل استراحت و سرشار از شادی و نشاط[/rtl]
[rtl]2)مکانی برای همزیستی مسالمت آمیز با سوسک و موش[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]شب امتحان[/rtl]
[rtl]1)شبی برای دوره کردن درسی که در طول ترم خوانده شده است[/rtl]
[rtl]2)شبی که تا صبح باید مثل خر درس خوند[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]جزوه خوش خط دخترها[/rtl]
[rtl]1)بمیرم از هیچ دختری جزوه نمیگیرم، من عادت دارم فقط جزوه خودمو بخونم[/rtl]
[rtl]2)طلای کاغذی[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]تقلب[/rtl]
[rtl]1)یک روش غیر اصولی و ناجوانمردانه برای نتیجه گرفتن در امتحان[/rtl]
[rtl]2)تنها روش اصولی و مبتنی بر عقل برای نتیجه گرفتن در امتحان[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]مشروط شدن[/rtl]
[rtl]1)عمراٌ، من تو دبیرستان معدل کمتر از ۱۸ نداشتم[/rtl]
[rtl]2)نمک تحصیل در دانشگاه[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]وام دانشجویی[/rtl]
[rtl]1)کمک هزینه برای دانشجو[/rtl]
[rtl]2)مثل مهریه میمونه کی داده کی گرفته[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]ازدواج دانشجویی[/rtl]
[rtl]1)حرفش رو نزن من قصد ادامه تحصیل دارم[/rtl]
[rtl]2)کو؟ کجاس؟کسی رو سراغ داری برام؟[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]حراست[/rtl]
[rtl]1)ارگانی برای حفاظت از دانشجو از گزند خطرات[/rtl]
[rtl]2) ارگانی برای حفاطت از دانشگاه از گزند دانشجویان[/rtl]
[rtl] [/rtl]
[rtl]دانشجو[/rtl]
[rtl]1)فردی که به دنبال علم آموزی و تولید علم است[/rtl]
[rtl]2)ها ایی دانشجو که وگفتی یعنی چه؟؟؟!!!![/rtl]
گفتم تا هنوز سال اوليم يك سري وا قعيت هارو بدونيم:
سال اول پسرها با کیف سامسونت به دانشگاه می آیند ولی سال آخر با خود هیچ چیز نمی آورند! ( حتی خودشان را!)
- سال اول همیشه برای نشستن در صندلی های جلو بین دانشجویان رقابت است ولی سال آخر برای نشستن در صندلی های عقب!
- سال اول پسرها دنبال دخترها ی دانشگاه هستند ولی سال اخر دختر ها دنبال پسرها!
- در سال اول همه گمشده ی خود را فقط در داخل ورودی خود جستجو می کنند ولی سال اخر همه گم شده ی خود را همه جا جستجو می کنند به جز ورودی خود!
- در سال اول پسر ها، دخترهای ورودی خود را ناموس خود می دانند ولی در سال آخر طفیلی خود!
- سال اول اکثر دخترها به علت چندش آور بودن حتی از کنار سرویس های بهداشتی دانشکده هم عبور نمی کنند ولی در سال اخر اکثر وقت خود را در جلوی آینه ی همان سرویس می گذرانند!
- در سال اول هر پسری که ازدواج کند بقیه پسر ها او را تیز و موفق می دانند و به حال او غبطه می خورند ولی در سال اخر هر پسری که ازدواج کند همه او را
احمق و بیچاره می دانند و به حال او گریه می کنند!
- در سال اول اگر دختری به پیشنهاد ازدواج پسری جواب رد بدهد بقیه دخترها او را تحسین کرده و قهرمان ملی خود تلقی می کنند ولی در سال آخر اگر پسری
پیدا شود که به یک دختر پیشنهاد ازدواج بدهد بقیه دختر ها آن دختر را تحسین کرده و قهرمان ملی تلقی می کنند!
- سال اول دخترها با چند جزوه و یک کیف کوچک برای مداد و خودکار به دانشگاه می آیند ولی سال آخر با یک کیف بزرگ محتوای آرایشگاه همراه!
- در سال اول اگر کسی به کار تحقیقاتی و علمی یا حتی فرهنگی بپردازد یا در انجمن ها ی دانشگاه فعالیت کند همه او را فعال و نمونه می دانند ولی در سال
آخر اگر کسی این سوسول بازی ها را کند او را احمق و بیکار و علاف می دانند!
- در سال اول همه (مخصوصا دختر خانم ها) آرزوی گرفتن نمره ی بیست را از اساتید دارند ولی در سال اخر همه ی دانشجویان برای نمره ی ده حاضرند به
مستخدم دانشکده هم التماس کنند!
- در سال اول همه ضمن خوشحالی از ورود به دانشگاه رویای ادامه ی تحصیل تا مقطع دکترا و چه بسا بالاتر را در سر می پرورانند ولی در سال آخر همه برای
اتمام دوره شان لحظه شماری می کنند!
- سال اول همه ی دانشجویان اساتید خود را افرادی نابغه فعال و نمونه می دانند و آنها را به عنوان الگوی خود قرار می دهند ولی در سال آخر ، اساتید خود را
افراد معمولی ای که یا شانس داشتند و یا پارتی می شناسند!
- سال اول دانشجویان دانشگاه را محیطی می دانند که در آن می توانند علم خود را کامل کنند و به مدارج بالای علمی برسند ولی سال آخر متوجه می شوند
همان اندک علمی را که در دوران قبل از دانشگاه آموخته بودند از دست دادند وفقط یک مدرک بی ارزش بدست آوردند!
اون دکمه سپاسم یه فسار بدی که دیگه عالی میشه 
مخسي باحال بووود
