انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: شعر عشق
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
چه غم وقتى دنيا،ازعشق نامى تازه ميگيرد

ازاين بى ابرويى نام ما آوازه ميگيرد

من از خودش باورى در خود پيله ميكردم

خدا دارد صبر مرا اندازه ميگيرد

به روى ما به شرط بندگى در مى گشايد عشق

عجب داروغه اى! باج سر دروازه مى گيرد

چرا اى مرگ مى خندى؟ نه مى خوانى! نه مى بندى!

كتابى را كه از خون جگر شيرازه مى گيرد
رنجى نيست در عال
م

ملال آوارتر از تكرار،