صفحهها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17
وقتی نمیدونی تو دلت چی میگذره !
وقتی نمیدونی از این دنیای لعنتی چی میخوای!
وقتی قبل از اینکه چیزی رو بخوای اون چیز نابود میشه !
وقتی همهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باهات قهرند!
وقتی نفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرین شده ای !
چه دلیلی داره که ارزوییـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داشته باشی؟
چه دلیلی داره چیزی رو دوستـــــــــــــــــــ داشته باشی ؟
چه دلیلی داره به زندگیــــــــــــــــــــــ ادامه بدی؟
من
نبودنت را تاب می اورم
رفتنت را تحمل میکنم
فراموش شدنم را باور می کنم
اما...
فراموش کردنت ، دیگر کار من
نیست
يکي بيايد دست اين خاطره ها را بگيرد ببرد گردش
کلافه کرده اند مرا ، بسکه نق ميزنند به جانم
زیباست نامت..
ببین اگر خودت بودی چه غوغایی میشد..
تمام غصه ها از همان جایی آغاز می شوند که،
ترازو برمی داریمـ و می افتیمـ به جان دوست داشتنمان.
اندازه می گیریمـ !
حسابــ و کتابــ می کنیمـ !
مقایـسه می کنیمـ !...
و خدا نکند حساب و کتابت برسد به آن جا که زیادتر دوستش داشته ایمـ ،
که زیادتر گذشته ایمـ ،
که زیادتر بخشیده ایمـ ،
به قدر یک ذره ،
یک ثانیـه حتی !
درست از همان جاست که توقع آغاز می شود،
و توقع آغاز همه رنج هایی است که ما می بریمـ …
و خدا کند این را بفهمیمـ ...
صفحهها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17