انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: عزیزم مرا هنوز دوست داری؟! ♣خیلی قشنگه♣
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
هر زمان که بخواهی از کنارت خواهم رفت

تا بفهمی چه باشم چه نباشم ، عاشقم

هر کجا باشم در قلبم خواهی ماند و به عشق تو،

با یاد تو، با عکسهای تو، با مهری که از تو در دلم جا مانده زنده خواهم ماند

تا زمانی که نفس میکشی ، نفس میکشم به عشق نفسهایت

که هر نفس آرامش من است ، هر نفس امیدی برای زندگی عاشقانه ی من است

وقتی نیستی گرچه سخت است سرکردن با اشکهایی که میرزد از چشمانم

اما این عشق تو است که به من شوق اشک ریختن را ،

شوق غم و غصه لحظه های دور از تو بودن ، شوق دلتنگی و انتظار را میدهد

این عشق تو است که به من فرصتی دوباره میدهد

میترسم ، میترسم ، میترسم ! یک سوال در دلم مانده که میترسم از تو بپرسم!

میخواستم بپرسم که :

عزیزم هنوز مرا دوست داری؟
کارم از یکی بود و یکی نبود گذشت،
من در اوج قصه گم شده ام….!
بچه که بودم

از جریمه های نانوشته که بگذریم

سلمانی و ساعت و سیب

سکه و سلام و سکوت

و سبزی صدای بهار

هفت سین سفره ی من بود

بچه که بودم

دلم برای آن کلاغ پیر می سوخت

که آخر هیچ قصه ای به خانه نمی رسید

بچه که بودم

تنها ترس ساده ام این بود

که سه شنبه شب آخر سال

باران بیاید

بچه که بودم

آسمان آرزو آبی

و کوچه ی کوتاهمان

پر از عبور چتر و چلچراغ و چلچله بود
وَقـتــے کـہ تـو وآسـہ هـَـر کـآرے کـہ اَنـجـآم میـבے

یـآ هـَـر چـیــزِِ בیـگــہ اے کـــہ پـیــش میــآב

بـَـر مـے گــَـرבے نیــگـآش مـے کــُـטּـے کـہ ببیــטּـے

چــہ عـَکـسُ العـَـمَـلـے نـشـوטּ مـے בِهـ

وَ اوטּ بـهـت اِشـآرهـ میـکــُـטּــہ:چـیـــہ؟؟؟

هـَمــوטּ بـهـتــَـر کـہ بــِـرِِهـ بـمیـــره
این پیراهن هــــا

هیچکدام به من نمی آیند .

اصلا چه کسی گفته من زیبایم.

همه دروغ می گویند.حتی مادرم ...!!

یکی از همین روزهای قلابی

این موهای عشوه گر را می چینم

و آن ماتیک قرمزم را خیرات می کنم.

روی در خانه می نویسم که مرده ام!

نه، به من نخند..!

برای همه ی دیوانگی هایم دلیل دارم:

تــــو

را


نــدارم ...

این پیراهن هــــا

هیچکدام به من نمی آیند .

اصلا چه کسی گفته من زیبایم.

همه دروغ می گویند.حتی مادرم ...!!

یکی از همین روزهای قلابی

این موهای عشوه گر را می چینم

و آن ماتیک قرمزم را خیرات می کنم.

روی در خانه می نویسم که مرده ام!

نه، به من نخند..!

برای همه ی دیوانگی هایم دلیل دارم:

تــــو

را


نــدارم ...
برای رفتن بهانه ای لازم نیست..
بهانه های ماندن که تمام شد...رفتن خود میاید.......Idea
يك بار خواب ديدن تو... به تمام عمر مي‌ارزد پس نگو... نگو که روياي دور از دسترس، خوش نيست... قبول ندارم گرچه به ظاهر جسم خسته است، ولي دل دريايست... تاب و توانش بيش از اينهاست. دوستت دارم و تاوان آن هرچه باشد
روزیـــ یکــی بهم گـــفت برایــــ هر اندازه مـــژه به ارزوهایت میرسی

حالا که من به انـــدازه هر مــــژه گریه کردمـــ هنوز تـــ> را نیـــفته ام چرا؟
از حساب و کتاب بازار عشق هیچگاه سر درنیاوردم...
وهنوز نمیدانم چگونه میشود هربارکه تو بی دلیل ترکم میکنی من بدهکارت میشوم..
خاموشیپیله ای سوزانتر از خورشید

بر من تنیده است

وحروف نامت چون بغضی فرو خورده

در گلویم جا مانده.....

کدامین راه مرهم مسافریست که

از زخمهایش خون وموم میچکد

باد ترانه دلتنگی می خواند

وابر ها را می شکافد

مبادا که باران ببارد
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10