انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: بــَررسی اختــصاصی × نــَپُرس × صــآدق
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
ترک نپرس توضیحاتی از حالات روحی و روانی و احساسات صادق رو بعد از ورود به ایران داره بیان میکنه... جایی که با همه ی شلوغیاش و سختیاش برای صادق عشق رو به دنبال داره واین ترک هیچ ربطی به حصین نداره...خواهشن حرفای یه سری پیجای زاقارت رو جدی نگیرین.
بریم سر شعر آهنگ:
حرف نزدم، امیدتو نکشتم/هیـــــش، ساکت، فرو نکن از پشتم
-- اینجا صادق داره به مخاطبش اشاره میکنه و اونو در ابتدای اهنگ مورد اشاره قرارمیده و میگه که من همیشه تو حرفام بهت امید دادم واز نا امیدی حرف نزدم و هیچ وقت امیدات رو از بین نبردم پس از من گله نکن و از پشت بهم خنجر نزن.
..نه نمیشه تو که مثه اونا نیستی/صاف نرو روبروی اشاره ی انگشتم
-- صادق تو این دو بیت اول میخواد بگه که رابطه ی من با توی مخاطبم مثه بقیه ی خواننده ها با طرفداراشون نیست و من و شما ها نزدیک تر از این حرفاییم. پس تو هم مثه بقیه باهام نباش. مصراع دوم دو تا چیزو میشه ازش برداشت کرد
۱. کاری نکن که انگشت اتهامم به سمتت بره و تورو متهم کنم
۲. صاف نرو به اون سمتی که من بهت نشون میدم (چون خودشم میخواد بگه که شاید خیلی از حرفاش درست نباشه و نباید به سمتش برین)
...فدای سرت اگه برگا میریزه/گلم این فصله دسته ما نی که -- اینجا خیلی زیبا شرایط سخت زندگی رو به پاییز #تشبیه کرده. برگا میریزه #کنایه از از دست دادن داراییامون هست. میخواد بگه که اگه بعضی وقتا خیلی چیزا رو نداریم و از دست میدیم داشته هامون رو مثل فصله و زود گذره و دست ما نیست خدا درستش میکنه.
...هرچی که داریم آرزوی بقیس/گرچه که واسه ی ما سهم کوچیکه
-- شاید داشته هامون کوچیک به نظر بیاد ولی همینم آرزوی خیلیاس پس قدر داشته هامونو باید بدونیم
...وقتی چشمام خاکستری دید/فهمیدم مرام از وابستگی نی/فهمیدم عزیزامو دوست دارم/فهمیدم به جز این خاک بِستری نی
-- وقتی چشمام خاکستری دید منظورش وقتیه که خارج بوده و میگه وقتی رفتم همه چی خاکستری شد(خاکستری رنگ حقیقته بین سیاهی و سفیدی) و وقتی حقیقت رو دیدم فهمیدم عشق و علاقه از روی وابستگی نیست و تو قلب آدمه نه از روی عادت. مصراع آخر هم باز دو معنیو میشه برداشت کرد ۱. بستر رو ما وقتی به کار میبریم که افراد بیمار باشن. در اصل میگه فهمیدم به جز کشور خودم هیچ جای دیگه ای واسه ی دردام بستر و ارامشی نداره ۲. جز مرگ پایانی نیست و جز خاک قبر در نهایت بستری نیست


..بر باد رفته، هرروز هفته/این روزا این حسم از توم رفته/ چنتایی دلو گرم کردم اما/این زمستون هرروز برفه اَه…
-- روزام و هفته هام به باد رفته ولی الان این چیزا هم دیگه بهم حس خاصی نمیده. چند بار خواستم دلم رو به شرایط گرم کنم ولی شرایط و سختیا مثه زمستونیه که همیشه برفی و سرده. پس نمیشه دل رو باهاش گرم کرد.
زمستون #استعاره از سختیای زندگی داره
-----------------
...همون شهر شلوغ هی .. امروز تو من ساکته /زمان محو عبور حیف .. اما با من ثابته
-- دوباره توی این شهر شلوغی که هستم درون من خلوت و ساکت ترینه. زمان در حال گذره اما من گذر زمان رو حس نمیکنم. اینا توصیفاتیه که صادق داره از حس و حالش میکنه توی شهری که دوباره برگشته بهش و اینکه میخواد بگه من توی این شهر حالم با همه فرق داره و تو خودمم. شهر میتونه #نماد کشور باشه...
...ساعت هفت صبح ، تف/ کار ماها دیگه از پنج گذشت
-- اینجا یه اشاره داره به ترک شبا از کار های قدیمیش. که میگفت شبا یدار تا خود پنج شب که میخواد بگه ازون موقع هم حالش بدتره و روز به روز بدتر میشه. یه سری اینو ربط میدن به حصین در صورتی که این بیت کروس اون کار بود و نوشته ی خود صادق و ربطی به حصین نداره.
...منو بشناس از سرگذشت/گذشتم من از سرِ گذشت/یه وجب دو وجب آب../فرقی نداره از سر گذشت
-- من رو باید از گذشتم و با توجه به کارا و حرفام بشناسین و قضاوت کنین و بدونین که حرفام راسته یا نه.اینو بدونید که من از سر بخشش از همه چیزایی که داشتم گذشت کردم. بیت دوم هم که آرایه ی #ضرب_المثل داره و در اشاره به بیت بعده که اصل حرفو میخواد به وضوح بزنه... آب که از سر گذشت









بــَررسی اختــصاصی × نــَپُرس × صــآدق 1


بــَررسی اختــصاصی × نــَپُرس × صــآدق 1

بــَررسی اختــصاصی × نــَپُرس × صــآدق 1

بــَررسی اختــصاصی × نــَپُرس × صــآدق 1

بــَررسی اختــصاصی × نــَپُرس × صــآدق 1

بــَررسی اختــصاصی × نــَپُرس × صــآدق 1