انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: شعر طنز سهراب سپهری
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
اهل حمامم

پوستم مهتابی ست

چشمهایم آبی ست

پدرم دلاک است

سرطاسی دارد

لُنگ می اندازد

شامپو مصرف میکند

کله اش هی کف می کرد

و سپس مویش ریخت

و چه اندازه سرش براق است!

حرفه ام دلاکی است

هدف من پاکی است

می نشیند لب سکو آرام

یک نفر با احساس

او تصور میکند خوش پرو پاست!

کودکی را دیدم

می دود در پی صابون و لگن

ای نهان در پس در

خشک آورم خشک

مشتری های عزیز!

لگن خاصره هاتان سالم

رخت ها را نکنید

آبمان بند آمد!
قشنگ بود ممنونShy
خواهش
خواهش میکنم عیزم
Big GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin

Big GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin
مممنون