انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: متن آهنگ «خسته» از امیر عظیمی با شعر سید مهدی موسوی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
متن آهنگ خسته امیر عظیمی

متن آهنگ «خسته» از امیر عظیمی با شعر سید مهدی موسوی 1
♫♫♫
خواستم داد شوم… گرچه لبم دوخته است
متن آهنگ «خسته» از امیر عظیمی با شعر سید مهدی موسوی 1
خودم و جدّم و جدّ پدرم سوخته است
خواستم جیغ شوم، گریه ی بی شرط شوم
خواستم از همه ی مرحله ها پرت شوم
کسی از گوشی مشغول، به من می خندید
متن آهنگ «خسته» از امیر عظیمی با شعر سید مهدی موسوی 1
آخر مرحله شد، غول به من می خندید
یک نفر، از وسط کوچه صدا کرد مرا
بازی مسخره ای بود… رها کرد مرا
♫♫♫
با خودم، با همه، با ترس تو مخلوط شدم
شوت بودم! که به بازی بدی شوت شدم
آنچه می رفت و نمی رفت فرو… من بودم
حافظ ِ اینهمه اسرار ِ مگو، من بودم
متن آهنگ «خسته» از امیر عظیمی با شعر سید مهدی موسوی 1
از تحمّل که گذشتم به تحمّل خوردم
دردم این بود که از یار ِ خودی گل خوردم
♫♫♫
حرفی از عقل ِ بداندیش به یک مست زدند
باختم! آخر بازی، همگی دست زدند
از تو آغاز شدم تا که به پایان برسم
رفتم از کوچه که شاید به خیابان برسم
بوی زن دادم و زن داد به موی فـَشِنم
راه رفتم که به بیراهه ی خود، مطمئنم

خسته از بودن تو، خسته تر از رفتن تو
متن آهنگ «خسته» از امیر عظیمی با شعر سید مهدی موسوی 1
خسته از «مولوی» و «شوش» به «راه آهن» تو
خسته از آنچه که بود و به خدا هیچ نبود.
متن آهنگ «خسته» از امیر عظیمی با شعر سید مهدی موسوی 1
خسته از منظره ی خسته ی تهران در دود.
♫♫♫
مرده بودی و کسی در نفس ِ من جان داشت
مرده بودی و کسی باز به تو ایمان داشت!
کشتمت! تن زده در ورطه ی خون رقصیدم.
پشت هر میکروفون از فرط جنون رقصیدم
از گذشته شب تو تا به هنوزم آمد
مست کردم که نفهمم چه به روزم آمد
به خودم زنگ زدم توی شبی پاییزی
دود سیگار شدم تا که نبینم چیزی

شعر از دکتر سيد مهدى موسوى