انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: جوکهایقاطی پاطی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سلام بچه ها.این جوک ها رو مخصوص کسانی نوشتم که توی موضوع جوک جوک جوک من شکایت کرده بودن.اینم از این امید وارم خوشتون بیاد fly2

ب من میگن با محال جمله بساز میگم :بابام اجازه داد کولر از شب تا صبح روشن بماند. میگن پس محالش کو؟ میگم: جون من نفهمیدی این محاله؟ یارو کف کرد میترسم با این همه استعداد فرار مغز ها نشم

:183:
چیز چیست؟
.
.
.
.
.
.
.
.
کلمه ای شگفت انگیز در زبان فارسی که میتواند جازگزین تمام کلمات شود!

:183:
به یارو میگن با اختاپوس جمله بساز؟
میگه: اوخ،تا پوستم نسوخته برم تو سایه...

:183:
ازﯾﻦ ﭘﺲ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ "خخخخخ" ﺍﺯ ﮐﻠﻤﺎﺕ جدید ﺯﯾﺮﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ:
ﻣﺎﺥ: ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯﺧﻨﺪﻩ!
ﺗﺎﺥ: ﺗﺮﮐﯿﺪﻡ ﺍﺯﺧﻨﺪﻩ!
ﺳﺸﺎﺥ: ﺳﺮﻭﯾﺲ ﺷﺪﻡ ﺍﺯﺧﻨﺪﻩ!
ﺑﺸﺎﺥ : ﺑـﯿﻬﻮﺵ ﺷﺪﻡ ﺍﺯﺧﻨﺪﻩ!
ﭘﺸﺎﺥ: ﭘﺨﺶ ﺷﺪﻡ ﺍﺯﺧﻨﺪﻩ!
ﭘﺸﮑﺎﺥ: ﭘﻬﻦ ﺷﺪﻡ ﮐﻒ ﺍﺗﺎﻕ ﺍﺯﺧﻨﺪﻩ!

:183:
خیلی دلم میخواد وقتی یه نفر بهم بگه : با صندلی و قسطنطنیه و مجید اخشابی یه جمله بساز!
بهش بگم: «خودت با صندلی و قسطنطنیه و مجید اخشابی یه جمله بساز!»

چیه؟ جمله ی امریه دیگه!

 :183:
به طرف میگن با طوفان جمله بساز میگه چقد تو فانی Smile

:183:

فیل با سرعت از جنگل می گریخت
سبب را پرسیدند!
گفت: جناب شیر دستور داده کفتارها را گردن بزنند؛
گفتند: تو که فیل هستی، چرا میگریزی؟!
گفت: زیرا "الاغ" مامور اجرا شده است!

:183:
توی سرمای زمستون

گربه‌ها اگه یه جا بمونن از سرما یخ می‌زنن

هر جا دیدینشون

دنبالشون کنین تا بدون گرم بشن

بیایید با حیوانات مهربان باشیم

Smile)

:183:
ای بابا عجب دنیایی شده پر از مرغداریه
ولی دریغ از یه دونه خروسداری
چجوری میگن کمبود شوهر
اونا هم با کمبود خروس موجهن!

:183:
يه بابايى يه ماهى تو پاكت دستش بوده ، رفيقش
مى بيندش ازش مى پرسه :
جريان ‌اين ماهيه چيه ؟
مى گه : ‌دارم براى شام مى برمش خونه
ماهيه مى گه : مرسى من شام خوردم ، منو ببر سينما .....!!

:183:
من هنوزم باورم نمیشه گوزن و آهو زن و شوهر نیسن.




یکی بشون بگه خیلی به هم میان

:183:
خروسی را گفتند یا خروس چگونه است که تو با این دقت و ظرافت تخم میگزاری خروس گفت قو قول قو قو
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اولن اصلا مگه خروس حرف میزنه که نشتی این متنو خوند دومن مگه خروس تخم میزاره ثانین حتما دانشجو هم هستی

:183:
دانشمندان پس از مدت‌ها تلاش توانستند خواندن و نوشتن به یک خرگوش یاد بدهند...










خرگوش در اولین جملۀ خود روی کاغذ نوشت: «شما کار و زندگی ندارین؟»

:183:
کبوترلب تنگ ماهي نشسته بود ، گفت:سقف قفست شكسته چرافرارنميكني؟
ماهي باچشمهای قشنگش نگاهی نافذ به كبوتركرد ومعصومانه گفت :واسه پدر مادرت متاسفم بااین بچه تربیت کردنشون Sad

:183:

هی زندگی!!!
ماکه تموم عمرمونوگذاشتیم پای یادگرفتن ذهب ذهبو ذهبا تاشاید یه روی واسه حج رفتیم عربستان دوکلمه بلدباشیم حرف بزنیم
.
.
آخرشم قطع رابطه کردند!!! O _0

:183:
بدی امتحانات اینه که نه میتونی درس میخونی، نه میشه فیلم نگاه کرد، نه راحت خوابید. کلا مایه عذاب و استرس #_#

:183: